
اگر ورود چینیها به بازار ایران با نظارت دقیق و سیاستهای بومیسازی همراه باشد؛ میتواند به بهبود کیفیت، انتقال فناوری و تقویت صنعت خودرو کمک کند.
خودرو برای مصرفکنندگان اروپایی، صرفا یک وسیله حمل و نقل نیست، بلکه نمادی از هویت و سبک زندگی همچنین بازتابی از شناخت آنها از فرهنگ و تاریخ است؛ برای خریداران اروپایی مرسدس بنز و بیامو نماینده تولید دقیق، هنر و میراث فرهنگی آلمان است و رنو و پژو غرور و میراث صنعتی فرانسه را به دوش میکشند.
به گزارش اعتماد، بر همین اساس آنها وفاداری زیادی به برندها دارند یا برندهای صدسالهای مانند بنز، بیامو یا رنو که نماد سنت هستند را انتخاب میکنند یا سراغ پیشگامان فناوری مانند تسلا میروند که به تغییر چشمانداز خودروسازی معروف هستند.
به این ترتیب برای حضور در بازار اروپا یا باید یک برند قدرتمند با سابقه داشته باشید یا نوآوری فناوری قابلتوجهی ارایه دهید. در چنین اتمسفری جلب اعتماد مصرفکنندگان به برندهای نوظهور و تازهوارد مانند گرفتن غذا از دهان یک ببر گرسنه است. این شرایط با تعرفه بالایی که اروپاییها بر خودروهای وارداتی اعمال میکنند، دشوارتر هم شد.
اتحادیه اروپا از سال گذشته میلادی تعرفههای بالایی بر خودروهای برقی چینی اعمال کرد که بین ۷.۸ تا ۳۵.۳ درصد متغیرند و به مدت پنج سال ادامه خواهند داشت. بازار اروپا همچنین الزامات بسیار سختگیرانهای برای صدور گواهینامه و تست جادهای خودرو اعمال میکند و ترجیح میدهد به جای شرطبندی روی برندهای چینی، خودروسازان قدیمی اروپا را در پیست حفظ کند.
بر همین اساس هزینه ورود به بازار اروپا بسیار فراتر از فروش و بازاریابی است. در چنین بافتی، صعود هیوندای در بازار اروپا نه یکشبه بود و نه آسان. هیوندای که زمانی به عنوان یک «برند ارزان کرهای» شناخته میشد، بیش از یک دهه صرف ساخت شهرت خود به عنوان «قابلاعتماد و باارزش» کرد و با سیاست گارانتی مادامالعمر بهتدریج اعتماد کاربران اروپایی را به دست آورد و خرید یک خودروی هیوندای را با نگرانی نداشتن درباره هزینههای سرسامآور تعمیر مترادف کرد.
مجموعه ویژگیهایی که نشان میدهد که اولا بازار اروپا یک ماراتن است، نه دو سرعت و ثانیا به طور سنتی تحت سلطه برندهای آلمانی، فرانسوی و ژاپنی بوده که حاضر نیستند بازار قدیمیشان را به برندهای دیگر تقدیم کنند. با این اوصاف خودروهای چینی در بازار اروپا چه وضعیتی دارند؟
چین در سال ۲۰۲۴ بیش از ۵.۸۵۹ میلیون خودرو صادر کرد که نسبت به سال قبل ۱۹.۳درصد رشد داشت و جایگاه خود را به عنوان بزرگترین صادرکننده خودرو در جهان تثبیت کرد. اتحادیه اروپا اول آوریل دادههای تجارت بخش خودرو در سال ۲۰۲۴ را منتشر کرد که نشان میداد چین به بزرگترین منبع واردات خودرو برای اتحادیه اروپا تبدیل شده است؛ با ارزش وارداتی ۱۲.۷ میلیارد یورو (حدود ۱۰۲.۸۶ میلیارد یوان).
اتحادیه اروپا همچنین اعلام کرد که بین سالهای ۲۰۱۹ و ۲۰۲۴، واردات خودرو از چین با رشد شگفتانگیز ۱۵۹۱.۳ درصدی روبهرو بوده است. به زبان ساده در سال ۲۰۲۴، هر دقیقه یک خودروی برند چینی به اروپا ارسال شده است.
پول و خرید بهصرفهتر هنوز حرف اول را در بازار میزند. خودروهای چینی به طور متوسط ۲۰ درصد ارزانتر از مدلهای مشابه اروپایی هستند و همین تفاوت قیمت، توجه اروپاییهایی که درگیر تورم هستند را به خودروهای چینی جلب کرده است.
خودروسازان چینی همچنین در زمینههایی مانند باتریها و رانندگی خودکار پیشتاز هستند. عرضه خودروهای هیبریدی و بنزینی در کنار برقی، نیازهای مختلف مصرفکنندگان را پوشش داده است. بر همین اساس تحلیلگران پیشبینی میکنند که سهم بازار برندهای چینی در اروپا تا سال ۲۰۳۴ به حدود ۱۰ درصد و فروش سالانه بیش از ۱.۲ میلیون دستگاه برسد. حال سوال اینجاست با چنین واقعیتهایی چرا برخی کارشناسان و طیفی از افکار عمومی، با دیده تردید به شرکای چینی صنعت خودروسازی کشور مینگرند؟
بازار اروپا و امریکا پاسخ این سوال را پیشاپیش داده است:
۱- تجربه اروپا نشان میدهد که برخی از برندهای چینی پیشرفت چشمگیری در کیفیت و فناوری داشتهاند و در ایران، انتخاب برندهای معتبر و نظارت بر استانداردها میتواند نگرانیهای کیفی را برطرف کند.
۲- در اروپا، خودروسازان چینی با بومیسازی تولید (مانند کارخانه بیوایدی در مجارستان) وابستگی به قطعات وارداتی را کاهش دادهاند و ایران میتواند با الزام شرکای چینی به تولید محلی قطعات، مشابه مدل اروپا، وابستگی را کم کرده و اشتغالزایی را افزایش دهد.
۳- تجربه اروپا نشان میدهد که شرکای چینی در صورت وجود بازار جذاب، تمایل به همکاری فناوری دارند و ایران نیز میتواند در قراردادها شرط انتقال فناوری و آموزش نیروی کار را بگنجاند. واقعیت این است انتقادات از خودروها یا شرکای چینی با توجه به تجربه اروپا قابل پاسخگویی است، آنهم با توجه به واقعیت بزرگتری به نام تحریم و بدعهدی شرکای اروپایی خودروساز. امروز علاوه بر شرایط تحریمی که کشور را در انتخاب شرکای تجاری به گزینههای محدودی هدایت میکند، خودروسازهای کشور در بخش خصوصی نیز تجربههای قابلدفاعی از همکاری با شرکای چینی دارند.
به همین دلیل اگر ورود چینیها به بازار ایران با نظارت دقیق و سیاستهای بومیسازی همراه باشد، میتواند به بهبود کیفیت، انتقال فناوری و تقویت صنعت خودرو کمک کند و ایران میتواند با الگوبرداری از اروپا، از فرصتهای همکاری با چین بهره ببرد، بدون اینکه استقلال صنعتی خود را به خطر بیندازد.