
این آمار بهوضوح نشاندهنده وضعیت بحرانی است که در سالهای اخیر در هیچ زمانی مشابه آن مشاهده نشده است. اگر این روند ادامه یابد، بهزودی تهران به شهری خواهد تبدیل شد که حتی منابع آبی ابتدایی آن نیز برای تأمین نیازهای اساسی مردم کافی نخواهد بود.
عبدالرضا خزایی؛ در حالی که تهران یکی از پرجمعیتترین و پرتراکمترین شهرهای جهان است و بیش از ۱۲ میلیون نفر در آن زندگی میکنند، وضعیت منابع آبی این شهر به یک بحران تمامعیار تبدیل شده است. ذخایر آبی سدهای تهران بهطور بیسابقهای کاهش یافتهاند و مسئولان در مواجهه با این بحران، بهجای اتخاذ راهکارهای اساسی، به سیاستهای مقطعی و بیاثر متوسل شدهاند. طبق گزارشهای اخیر شرکت آب و فاضلاب تهران، ذخایر آبی در چهار سد اصلی تأمینکننده آب پایتخت به شرح زیر است: سد لتیان با تنها ۱۲ درصد ذخیره، سد ماملو ۱۲ درصد، سد لار یک درصد و سد کرج با ۷ درصد.
این آمار بهوضوح نشاندهنده وضعیت بحرانی است که در سالهای اخیر در هیچ زمانی مشابه آن مشاهده نشده است. اگر این روند ادامه یابد، بهزودی تهران به شهری خواهد تبدیل شد که حتی منابع آبی ابتدایی آن نیز برای تأمین نیازهای اساسی مردم کافی نخواهد بود.
آمار و ارقام نشان میدهند که تهران وارد پنجمین سال خشکسالی خود شده است. این بحران در طول ۵۷ سال گذشته بیسابقه بوده و تمامی نشانهها حاکی از آن است که در سالهای آینده، بهویژه در شرایط تغییرات اقلیمی، وضعیت منابع آبی تهران بهشدت وخیمتر خواهد شد. در کنار این کاهش منابع، بارشها نیز بهشدت کاهش یافتهاند. طبق گزارشها، میزان بارشها در سال جاری نسبت به سال گذشته ۱۷ درصد کاهش یافته و نسبت به میانگین بلندمدت ۴۲ درصد افت داشته است. این ارقام بهخوبی نشاندهنده این است که منابع آبی تهران در حال پایان یافتن هستند و بدون اصلاحات اساسی در سیاستها و اقدامات اجرایی، وضعیت بهزودی غیرقابل کنترل خواهد شد.
اما نکته دردناکتر این است که مسئولان همچنان در حال استفاده از سیاستهای ناکارآمد و تکراری هستند و هیچگونه راهکار علمی و بلندمدتی برای مقابله با این بحران در دست ندارند. در حالی که مردم بهطور مستمر از سوی دولت و نهادهای مختلف به صرفهجویی در مصرف آب، برق و انرژی دعوت میشوند، از خود این مسئولان و نهادها هیچ اقدامی برای نوسازی و بهینهسازی زیرساختهای آبی و انرژی مشاهده نمیشود. در طول ۴۰ سال گذشته، چرا هیچگونه برنامهای برای بهروزرسانی شبکههای آبی، سدسازیهای نوین و استفاده از فناوریهای بهروز در مدیریت منابع آبی کشور اجرایی نشده است؟ آیا صرفهجویی در مصرف آب، تنها به مردم مربوط است و دولت و مسئولان از این مسئولیت معاف هستند؟
بزرگترین مشکل در حوزه مدیریت منابع آبی، فرسودگی زیرساختهاست. بسیاری از شبکههای آبی در تهران، که وظیفه توزیع آب را بر عهده دارند، از دههها پیش بهروز نشدهاند و همچنان با ظرفیتهای قدیمی و ناکارآمد کار میکنند. براساس گزارشهای اخیر، در برخی از مناطق تهران، تا ۳۰ درصد از آب شرب بهدلیل نشت و هدررفت در مسیرهای انتقال، هدر میرود. این رقم نه تنها نشاندهنده عدم کارآیی سیستمهای توزیع آب است، بلکه به معنی هدررفت منابع ارزشمندی است که میتواند در شرایط کنونی کشور، در تأمین نیازهای اساسی مردم استفاده شود.
علاوه بر این، میزان ذخیرهسازی آب در سدها و منابع آبی بهشدت پایین است. در حالی که بسیاری از کشورهای پیشرفته در دنیا از فناوریهای نوین مانند ذخیرهسازی آب باران، بازیافت آب و سیستمهای هوشمند برای مدیریت منابع آبی خود استفاده میکنند، ایران هنوز در استفاده از این فناوریها در سطح کلان عقب مانده است. برای مثال، در کشوری مانند اسرائیل، که شرایط آبوهوایی مشابه ایران دارد، سیستمهای پیشرفتهای برای مدیریت مصرف آب در کشاورزی، صنعت و مصارف خانگی ایجاد شده است، اما در ایران همچنان مصرف بیرویه آب در کشاورزی و صنایع ادامه دارد.
برخی از کارشناسان معتقدند که بحران آب در تهران ناشی از عدم سرمایهگذاری کافی در پروژههای زیرساختی در طول سالهاست. بهویژه در حوزه ذخیرهسازی آب، اقدامات چشمگیری انجام نشده است. در حالی که ایران بهعنوان کشوری خشک و نیمهخشک شناخته میشود، عدم احداث سدهای جدید و نوسازی سدهای قدیمی باعث شده است که منابع آبی کشور با سرعت بیشتری کاهش یابند. این در حالی است که در کشورهای همسایه ایران مانند ترکیه و عراق، پروژههای بزرگی برای ساخت سد و ذخیرهسازی آب در دست اجراست. متأسفانه در ایران، روند احداث سدهای جدید و نوسازی پروژههای آبی به دلیل مسائل سیاسی و اقتصادی، بهشدت کند پیش میرود.
چالش دیگر، عدم توجه به تغییرات اقلیمی و ضرورت تغییر سیاستهای آبی کشور است. پیشبینیها نشان میدهند که تغییرات اقلیمی میتواند بارشها را در مناطق مختلف کشور بهشدت کاهش دهد و وضعیت منابع آبی را در دهههای آینده بحرانیتر کند. در این راستا، دولت باید برنامههای بلندمدت و جامع برای مقابله با این تغییرات تدوین کند.
یکی از این اقدامات میتواند توسعه فناوریهای نوین برای مدیریت آبهای زیرزمینی، بهبود سیستمهای آبیاری در کشاورزی و سرمایهگذاری در پروژههای آبشیرینکن باشد. در عین حال، تغییر الگوهای مصرف آب در بخش کشاورزی و صنعتی، که بزرگترین مصرفکنندگان منابع آبی هستند، باید در اولویت قرار گیرد.
سؤال اینجاست که آیا بحران آب تهران قابل حل است؟ پاسخ به این سوال بستگی به اقداماتی دارد که مسئولان در کوتاهمدت و بلندمدت اتخاذ میکنند. اگر دولت و نهادهای مسئول بتوانند زیرساختهای آبی را بهطور جدی نوسازی کرده، از فناوریهای نوین استفاده کنند و در سیاستگذاریهای کلان در بخش مدیریت منابع آبی تغییرات اساسی ایجاد کنند، بحران آب تهران میتواند به یک بحران قابل مدیریت تبدیل شود. اما اگر روند کنونی ادامه یابد، تنها به تشدید بحران کمک خواهد کرد و تهران در آیندهای نهچندان دور با مشکلات جدیتر مواجه خواهد شد.
ما باید از تکرار تجربیات تلخ گذشته درس بگیریم و به جای تکیه بر سیاستهای مقطعی، راهکارهای علمی و پایدار را در دستور کار قرار دهیم. تهران بهعنوان پایتخت کشور، آیندهای دشوارتر از آنچه که امروز هست خواهد داشت، مگر آنکه به این بحران آبی توجه جدی صورت گیرد و اقداماتی فوری و مؤثر در این زمینه انجام شود.