
یک جامعهشناس نوشت: نوع رفتار ترامپ این جمله فرانکوپن را معنادارتر میکند «غرب با این خطر مواجه شده که هر روز بیشتر به حاشیه رانده شود. هرگاه غرب وارد میشود و ایفای نقش میکند بدون استثنا برای مداخلهای است که مسائل نه تنها حل نمیکند، بلکه حادتر میکند.» اگر ایده فرانکوپن درست باشد، الزامات سیاسی و سیاستی آن برای جهان، و برای ایران – به تبع جهان و مستقل از جهان – زیاد است. ما باید وضعیت خود را بشناسیم، عطف به اینکه میدانیم چینیها به احتمال زیاد بسیار خوشحالاند.
محمد فاضلی، جامعهشناس، در یادداشتی با عنوان «چینیها خوشحالاند» به مشاجره لفظی رؤسای جمهور آمریکا و اوکراین پرداخته است.
او در این زمینه در عصر ایران نوشت: ترامپ و زلنسکی در کاخ سفید مشاجره کردهاند و این بر جریان سیاست داخلی و خارجی ایران هم اثر میگذارد، اما فراتر از اینها میخواهم به این ماجرا و آینده رابطه جهان و چین، از زاویهای خاص نگاه کنم.
بعضی کتابها خیلی ایدههای مهمی دارند و یکی از آنها کتاب «راههای ابریشم نو: اکنون و آینده جهان» (۲۰۱۸) اثر پیتر_فرانکوپن است که به فارسی هم ترجمه شده است. هفت سال پیش، فرانکوپن در فصل آخر این کتاب با عنوان «راههای آینده» عبارات قابل توجهی نوشته که به درد تحلیل این لحظه هم میخورند. فرانکوپن نوشته:
«زیگمار گابریل وزیر خارجهی آلمان در سال ۲۰۱۷ میگوید اگر ما نتوانیم مثلاً راهبرد واحدی در برابر چین اتخاذ کنیم، آن کشور موفق خواهد شد چنددستگی در اروپا پدید آورد.... در حال حاضر چین تنها کشور جهان است که درک اصیلی از مفهوم ژئواستراتژی جهانی دارد.... چیزی که میتوانیم خودمان را به خاطر آن سرزنش کنیم این است که ما، یعنی غرب، راهبرد خودمان را برای یافتن موازنه جدیدی بین منافع جهانی نداریم، راهبردی که مبتنی بر توافق و ارزش افزوده مشترک باشد نه بر اساس نظریه بازی سرجمع صفر، یعنی سودجویی یکجانبه.»
فرانکوپن بعد از این نقل قول از گابریل مینویسد: «هر چقدر پیام چین انسجام دارد، پیامهایی که از واشنگتن بیرون میآید بیحساب و کتاب و ضد و نقیض است. برای کسان بسیاری در جهان این خبر تازهای است، زیرا آمریکا – گاهی نامنصفانه – مشهور شده به اینکه اول شلیک میکند، بعد سؤال میکند. ولی تاریخدانان میدانند که طرز بیان نیز فینفسه مهم است – به این معنی که باید بتوان فواید همکاری را نشان داد و ثابت کرد، باید بتوان نشان داد که «برد-برد» ممکن است و به سود همگان است.»
فرانکوپن در ادامه تحلیل ناتوانی آمریکا در شکل دادن به بازیهای برد-برد، مینویسد: «سیاستهای آمریکا نه تنها کشورها را به آغوش یکدیگر سوق میدهد بلکه موجب تحکیم روابط اقتصادی و مذهبی آنها میشود.... فعلاً واشنگتن با پشتکار سرگرم انتقاد از چین و روشها و نقشههای آن کشور است.... سیاست آمریکا در واکنش به طرحهای چین و روسیه اتخاذ میشود، نه بر اساس دیدگاه مستقل خودخواستهای که تأمینکننده حمایت عملی بلندمدتتری باشد.... شی جینپینگ میگوید ابتکار کمربند و جاده از اینرو که اجتماعی «با آینده مشترک برای بشر» خلق میکند به سود همگان است.»
و نکته مهم فرانکوپن این است: «در میانه این شبههها دولتی در آمریکا سر کار است که میخواهد جهان را از نو برابر منافع خود سامان دهد، در عوض هویج از چماق استفاده کند، و در چین دولتی که به زبان منافع متقابل، افزایش همکاری، و مشوق برای نزدیک کردن ملتها و کشورها و فرهنگها و فرهنگها به یکدیگر با سناریوهای برد-برد میگوید، اما عملاً در دلهای بسیاری ترس از ظهور امپراتوریای مطابق نقشه یا به صورت پیشفرض میافکند.»
«در دوره بسیار بسیار نگرانکنندهای به سر میبریم. آتلانتیک دوپاره میتواند اروپا را ضمیمه اوراسیا کند، که دیگر نه به غرب، بلکه به شرق بنگرد که میخواهد مشاور اصلی کل بشر بشود.»
در جایی که مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا بعد از مجادله ترامپ و زلنسکی میگوید «جهان به رهبری جدید نیاز دارد.» و اروپاییها از تضعیف زلنسکی در مقابل پوتین شکایت دارند، نوشتههای پیتر فرانکوپن در سال ۲۰۱۸ معنای خاص و پیشبینانه عمیقی پیدا میکند. این وضعیت برای پکن، معنای مهمی دارد.
چینیها جهان را به مشارکت دعوت میکنند، از بازیهای برد-برد میگویند، منابع مالی عظیمی برای سرمایهگذاری دارند، و طبق سنت چینی با مهمانانشان با ادب و احترام برخورد میکنند، حتی در شرایطی که خیلی سفت و سخت دنبال منافعشان هستند.
نوع رفتار ترامپ این جمله فرانکوپن را معنادارتر میکند «غرب با این خطر مواجه شده که هر روز بیشتر به حاشیه رانده شود. هرگاه غرب وارد میشود و ایفای نقش میکند بدون استثنا برای مداخلهای است که مسائل نه تنها حل نمیکند، بلکه حادتر میکند، یا برای ایجاد مانع و تضییقی که رشد و امکانات دیگران را محدود میکند. عصر شکل دادن غرب به جهان به صورت خود، دیری است که پایان یافته.»
اگر ایده فرانکوپن درست باشد، الزامات سیاسی و سیاستی آن برای جهان، و برای ایران – به تبع جهان و مستقل از جهان – زیاد است. ما باید وضعیت خود را بشناسیم، عطف به اینکه میدانیم چینیها به احتمال زیاد بسیار خوشحالند.