bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۸۳۰۰۸۵
از پاکسازی تا بازسازی؛

طرح ترامپ برای غزه چه معنایی برای جهان دارد؟

طرح ترامپ برای غزه چه معنایی برای جهان دارد؟
تاریخ انتشار: ۲۲:۵۳ - ۱۹ بهمن ۱۴۰۳

فرارو- پیشنهاد دونالد ترامپ برای کنترل غزه و جابه‌جایی اجباری فلسطینیان واکنش‌های گسترده‌ای را در پی داشته است. منتقدان این طرح را نقض حقوق بین‌الملل و عامل بی‌ثباتی در خاورمیانه می‌دانند. این پیشنهاد همچنین مخالفت شدید کشور‌های عربی و تحلیلگران برجسته را برانگیخته که آن را گامی در جهت پاکسازی قومی و تهدیدی برای روابط منطقه‌ای و جایگاه جهانی آمریکا می‌دانند.

به گزارش فرارو به نقل از نشریه فارن پالیسی، در بحبوحه درگیری‌های بی‌سابقه در نوار غزه و تشدید تنش‌های منطقه‌ای، دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور ایالات متحده با طرحی بحث‌برانگیز، پیشنهاد کنترل غزه توسط آمریکا و جابه‌جایی اجباری فلسطینیان را مطرح کرده است؛ ایده‌ای که نه‌تنها واکنش شدید کشور‌های عربی را برانگیخته، بلکه به‌عنوان اقدامی در راستای پاکسازی قومی و نقض آشکار قوانین بین‌المللی تلقی شده است.

این موضع‌گیری که در کنفرانس مشترک ترامپ و بنیامین نتانیاهو در کاخ سفید مطرح شد، نه‌تنها اعتبار آمریکا را در سطح جهانی خدشه‌دار کرده، بلکه چشم‌انداز آینده روابط اعراب و اسرائیل، مذاکرات آتش‌بس و برنامه‌ریزی‌های پساجنگ برای غزه را با پیچیدگی‌های جدی مواجه ساخته است. در حالی که کشور‌های منطقه، از جمله مصر، اردن و عربستان سعودی، مخالفت صریح خود را با این پیشنهاد اعلام کرده‌اند، تحلیلگران بر این باورند که این موضع‌گیری نه‌تنها موجب افزایش بی‌ثباتی در خاورمیانه خواهد شد، بلکه پیامد‌هایی گسترده بر سیاست بین‌المللی و جایگاه واشنگتن در معادلات جهانی خواهد داشت.

پیشنهاد دونالد ترامپ درباره «تسلط بر نوار غزه» موجی از واکنش‌های انتقادی را در میان تحلیلگران سیاست خارجی و کارشناسان روابط بین‌الملل برانگیخته است. بسیاری از متخصصان این حوزه، نه‌تنها این طرح را غیرعملی و تنش‌زا می‌دانند، بلکه آن را عاملی برای افزایش بحران در خاورمیانه و تضعیف جایگاه ایالات متحده در نظام بین‌الملل ارزیابی می‌کنند. در این بخش، دیدگاه تحلیلگران برجسته در حوزه سیاست خارجی را درباره پیامد‌های این پیشنهاد بررسی خواهیم کرد و به ابعاد ژئوپلیتیکی، امنیتی و دیپلماتیک آن خواهیم پرداخت.

از گرینلند تا غزه؛ سیاست‌های توسعه‌طلبانه ترامپ و پیامد‌های آن برای منطقه

یوسف منایر، رئیس برنامه فلسطین/اسرائیل در مرکز عربی واشنگتن دی‌سی، در تحلیلی تند و صریح، نشست خبری اخیر دونالد ترامپ و بنیامین نتانیاهو را چنین توصیف می‌کند: «یک جنایتکار محکوم و فردی متهم به جنایات جنگی در یک کنفرانس مطبوعاتی مشترک ظاهر شدند. این جمله ممکن است شبیه به آغاز یک شوخی به نظر برسد، اما در واقع توصیفی دقیق از کنفرانس خبری دونالد ترامپ و بنیامین نتانیاهو در کاخ سفید است.»

او تأکید می‌کند که این نشست درست در آستانه اعلام طرح ترامپ برای پاکسازی قومی در نوار غزه و انتقال کنترل این «املاک مرغوب» به آمریکا برگزار شد. از نگاه منایر، ترامپ با افزودن غزه به فهرست مناطق مورد تصرف خود—فهرستی که پیش‌تر به شوخی شامل گرینلند، پاناما و حتی کانادا بود؛ بار دیگر نشان داد که سیاست‌های او بیش از آنکه جدی گرفته شود، در غرب شاید با طنز نگریسته شود. اما او هشدار می‌دهد که در خاورمیانه هیچ‌کس به این موضوع نمی‌خندد.

او به حملات گسترده اسرائیل به غزه در ۱۵ ماه گذشته اشاره می‌کند؛ حملاتی که به گفته سازمان‌های حقوق بشری و کارشناسان بین‌المللی، نسل‌کشی قلمداد می‌شود. در چنین شرایطی، طرح ترامپ برای آوارگی بیشتر فلسطینیان نه‌تنها خشم منطقه را برانگیخت، بلکه باعث شد عربستان سعودی ساعاتی پس از اعلام این پیشنهاد، بیانیه‌ای صادر کرده و آن را به‌صراحت رد کند.

منایر بر این نکته تأکید دارد که منطقه خاورمیانه دهه‌هاست با پیامد‌های پاکسازی قومی فلسطینی‌ها در ۱۹۴۸ و تأسیس اسرائیل دست‌وپنجه نرم می‌کند. کشور‌های عربی نه‌تنها مایل به تکرار این تاریخ نیستند، بلکه نمی‌خواهند سرنوشت خود را به تصمیمات رئیس‌جمهوری پیوند بزنند که چند سال دیگر در قدرت نخواهد بود.

او هشدار می‌دهد که سیاست‌های افراطی ترامپ نه‌تنها احتمال گسترش توافق‌نامه‌های ابراهیم به کشور‌هایی نظیر عربستان را کاهش می‌دهد، بلکه می‌تواند صلح‌نامه‌های اساسی‌تر مانند پیمان ۱۹۷۹ میان مصر و اسرائیل و توافق ۱۹۹۴ با اردن را نیز تهدید کند. این بی‌ثباتی البته محدود به خاورمیانه نخواهد ماند. به باور منایر، قدرت‌هایی مانند چین و روسیه این پیام را دریافت خواهند کرد که ایالات متحده حاضر است با نادیده گرفتن حاکمیت کشورها، قوانین بین‌المللی و حق تعیین سرنوشت ملت‌ها، سیاست‌های توسعه‌طلبانه خود را پیش ببرد.

او در پایان هشدار می‌دهد:  «در خوش‌بینانه‌ترین حالت، ترامپ عاملی برای تشدید هرج‌ومرج خواهد بود. در بدترین حالت، او می‌تواند جهان را به سمت جنگ‌های ویرانگری سوق دهد که قرن گذشته را تعریف کردند؛ جنگ‌هایی که همان قواعد و هنجار‌های بین‌المللی را به وجود آوردند که او اکنون آگاهانه از آنها چشم‌پوشی می‌کند.»

آیا ترامپ جایگاه واشنگتن را تضعیف کرده است؟

احمد فؤاد الخطیب، تحلیلگر ارشد مسائل فلسطین در شورای آتلانتیک، چشم‌انداز ترسیم‌شده توسط دونالد ترامپ برای آینده غزه را همچون پرتاب یک نارنجک در میدان سیاست خارجی خاورمیانه توصیف می‌کند. به گفته او، منطقه‌ای که پیشاپیش با آشفتگی و بی‌ثباتی دست‌وپنجه نرم می‌کند، اکنون با موضع‌گیری‌های غیرمنتظره ترامپ در معرض تنش‌های بیشتری قرار گرفته است.

الخطیب معتقد است که ایده واگذاری کنترل نوار غزه به ایالات متحده چنان غیرواقعی به نظر می‌رسد که حتی دشوار است آن را به‌عنوان گزینه‌ای جدی برای آینده نزدیک در نظر گرفت. او تأکید دارد که تحلیلگران سیاست خارجی به‌جای بررسی عملی بودن این طرح، بیشتر به دنبال درک اهداف پشت پرده ترامپ از اتخاذ چنین موضعی هستند؛ موضعی که می‌تواند معادلات سیاست‌گذاری را دگرگون کرده و روند برنامه‌ریزی‌های پساجنگی برای غزه را مختل سازد.

او اشاره می‌کند که این اظهارات در شرایطی  مطرح شد که مذاکرات مرحله دوم آتش‌بس و توافق تبادل اسرا میان اسرائیل و حماس همچنان ادامه دارد. این مذاکرات شامل موضوعات حساس و پیچیده‌ای مانند آینده حکمرانی در غزه و برنامه بازسازی این منطقه است. الخطیب معتقد است که ترامپ با تهدید به مداخله مستقیم، در تلاش است کشور‌های عربی را تحت فشار بگذارد تا نقشی فعال‌تر در بازسازی و مدیریت آینده غزه ایفا کنند. به‌ویژه، کشور‌های حاشیه خلیج فارس، که ترامپ امیدوار است بخش عمده‌ای از هزینه بازسازی را بر عهده بگیرند، تحت این فشار قرار خواهند گرفت.

از سوی دیگر، مصر و اردن که به دلایل ژئوپلیتیکی و امنیتی توان پذیرش موج جدیدی از آوارگان فلسطینی را ندارند، ممکن است ناگزیر به پذیرش مسئولیت‌های امنیتی گسترده‌تری در غزه شوند. بااین‌حال، الخطیب هشدار می‌دهد که فارغ از اهداف واقعی ترامپ، این مواضع آشکارا جایگاه منطقه‌ای و بین‌المللی ایالات متحده را تضعیف خواهد کرد. او تأکید دارد که در افکار عمومی، چنین اقداماتی تنها این تصور را تقویت می‌کند که آمریکا، به‌جای ایفای نقشی سازنده، عاملی برای تشدید تخریب در جنگ غزه بوده است.

از املاک تا سیاست؛ آیا نگاه تجاری ترامپ به غزه راه‌حلی برای بحران است؟

دنیس راس، کارشناس ارشد مسائل خاورمیانه در مؤسسه واشینگتن برای سیاست خاور نزدیک، معتقد است که سابقه دونالد ترامپ در حوزه املاک و ساخت‌وساز مستقیماً با اعلام خبر غافلگیرکننده او درباره غزه مرتبط است. به گفته راس، ترامپ به‌جای نگاه به بحران غزه از منظر حقوق بشری یا اخلاقی، آن را یک فرصت تجاری می‌بیند. دنیس راس بر این نظر است: «ترامپ معتقد است که بازسازی غزه تنها در صورت کاهش جمعیت آن ممکن خواهد بود. از این‌رو، او پیشنهاد داده فلسطینیان به کشور‌های همسایه مانند مصر، اردن و دیگر کشور‌های منطقه منتقل شوند.».

اما برای فلسطینیان و جهان عرب، این پیشنهاد چیزی جز تهدیدی جدی علیه آرمان ملی فلسطین نیست. به باور راس، چنین اقدامی در واقع اخراج مجدد مردم از سرزمین مادری‌شان است؛ هدف دیرینه‌ای که برخی جناح‌های راست‌گرای افراطی در اسرائیل دنبال کرده‌اند. راس تأکید دارد که رهبران عرب به‌خوبی آگاهند که پذیرش چنین پیشنهادی به‌معنای خیانتی آشکار به فلسطینیان است و این امر می‌تواند موجی از خشم عمومی را در سراسر جهان عرب برانگیزد. او یادآور می‌شود که کشور‌های کلیدی منطقه یعنی مصر، اردن، عربستان سعودی، امارات و قطر که ترامپ امیدوار بود دو میلیون فلسطینی را در آنها اسکان دهد، به‌سرعت این پیشنهاد را رد کردند.

اما از نظر دنیس راس، صرف رد کردن این طرح کافی نیست. او می‌نویسد: «این کشور‌ها نمی‌توانند به تکرار شعاری مبهم، چون «راه‌حل دو دولتی» اکتفا کنند؛ شعاری که در شرایط کنونی چیزی بیش از یک وعده بی‌اثر به نظر نمی‌رسد. همان‌طور که آنها در رد طرح ترامپ موضعی واحد اتخاذ کردند، اکنون باید یک طرح عملی و قابل اجرا برای آینده غزه ارائه کنند.» دنیس راس پیشنهاد می‌کند که ملک عبدالله دوم، پادشاه اردن و عبدالفتاح السیسی، رئیس‌جمهور مصر، که قرار است اواخر این ماه با ترامپ دیدار کنند، باید با طرحی مشخص و منسجم در این دیدار حاضر شوند؛ طرحی که با هماهنگی عربستان، امارات و قطر تهیه شده باشد.

یکی از گزینه‌های واقع‌بینانه که راس پیشنهاد می‌کند، مدل «بازسازی در برابر خلع سلاح» است؛ مدلی که هم بازسازی غزه را تسریع کند و هم مانع از قدرت‌گیری مجدد حماس شود. او می‌نویسد: «پیشنهاد یک جایگزین واقع‌گرایانه و کارآمد به ترامپ شاید گزینه ایده‌آل او نباشد، اما می‌تواند منافع کشور‌های عربی را تأمین کرده و چشم‌اندازی عملی برای آینده غزه ارائه دهد.»

آیا پیشنهاد ترامپ برای غزه ابزار چانه‌زنی است یا تهدیدی جدی؟

متیو دوس، معاون اجرایی مرکز سیاست بین‌الملل، معتقد است که اظهارات دونالد ترامپ همواره با جنجال همراه بوده است، اما پیشنهاد اخیر او درباره انتقال جمعیت غزه و بازسازی این منطقه به‌عنوان یک پروژه اقتصادی، فراتر از یک اظهارنظر تحریک‌آمیز است. او یادآور می‌شود که برخی این ایده را مصداق «جنایت علیه بشریت» می‌دانند و طبق گزارش‌ها، این پیشنهاد ریشه در دیدگاه‌های جرد کوشنر، داماد ترامپ دارد. به گفته دوس، کوشنر پیش‌تر در محافل دانشگاهی درباره خاورمیانه به ارزش بالای املاک ساحلی غزه اشاره کرده و پیشنهاد داده بود که اسرائیل با «پاکسازی» این منطقه، غیرنظامیان را از آن خارج کند.

اما مخالفت اصلی با این طرح از سوی کشور‌های منطقه ابراز شده است. دوس تأکید می‌کند که بسیاری از دولت‌های عربی، از جمله متحدان ترامپ در ریاض، صریحاً با اخراج فلسطینیان مخالفت کرده و بر لزوم ایجاد یک کشور مستقل فلسطینی به‌عنوان پیش‌شرط صلح و عادی‌سازی روابط با اسرائیل تأکید کرده‌اند. او تاکید می‌کند: «محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان، نیز تأکید کرده است که بدون حل مسئله فلسطین، توافق صلح با اسرائیل ممکن نخواهد بود. هرچند رویکرد او به حقوق فلسطینیان دارای پیچیدگی‌هایی است، اما آگاهی او از حساسیت این موضوع در افکار عمومی جهان عرب، غیرقابل انکار است.»

دوس هشدار می‌دهد که حتی اگر پیشنهاد ترامپ صرفاً یک ابزار چانه‌زنی باشد، نمی‌توان از پیامد‌های بالقوه چنین اظهاراتی چشم‌پوشی کرد. او این طرح را نشانه‌ای از مشکلات عمیق در رویکرد واشنگتن به مسئله فلسطین می‌داند. بااین‌حال، دوس اشاره می‌کند که ایده بازسازی غزه، اگر در چارچوبی منصفانه و با رعایت حقوق فلسطینیان اجرا شود، می‌تواند به همزیستی مسالمت‌آمیز کمک کند. اما او تصریح می‌کند که تحقق چنین هدفی تنها در صورتی ممکن است که فلسطینیان خود در تعیین سرنوشتشان نقش محوری داشته باشند. او در پایان نتیجه‌گیری می‌کند: «اگر ترامپ واقعاً به دنبال صلح است، باید از مواضع تحریک‌آمیز فاصله گرفته و به راهکاری عادلانه و پایدار بیندیشد.»

از نتانیاهو تا راست‌گرایان افراطی؛ طرح ترامپ گامی به سوی پاکسازی قومی در غزه

آرون دیوید میلر، کارشناس ارشد بنیاد کارنگی برای صلح بین‌الملل، با انتقاد شدید از پیشنهاد دونالد ترامپ درباره غزه، آن را یکی از عجیب‌ترین و مخرب‌ترین طرح‌هایی می‌داند که در دوران فعالیتش در دیپلماسی ایالات متحده مشاهده کرده است. به گفته او: «اگرچه در گذشته نیز ایده‌های بحث‌برانگیز مطرح شده بود، اما این پیشنهاد از نظر غیرعملی بودن و پیامد‌های ویرانگر، فراتر از تمامی آنهاست.»

میلر تأکید می‌کند که این طرح نه‌تنها اجرایی نیست، بلکه اعتبار ایالات متحده را در سطح جهانی خدشه‌دار خواهد کرد. او با اشاره به تأثیرات منفی این طرح بر روابط آمریکا با شرکای کلیدی منطقه‌ای مانند مصر و اردن، هشدار می‌دهد که روند عادی‌سازی روابط اسرائیل و عربستان سعودی نیز، که ترامپ آن را یکی از دستاورد‌های دیپلماتیک خود می‌داند، با چالش‌های جدی‌تری مواجه خواهد شد.

او همچنین ابعاد گسترده‌تر این پیشنهاد را در سطح بین‌المللی خطرناک توصیف می‌کند و می‌نویسد: «این پیشنهاد پیامی نگران‌کننده به جامعه بین‌المللی ارسال می‌کند: اینکه اشغالگری و اعمال فشار برای تصرف اراضی دیگران می‌تواند امری پذیرفتنی باشد. چنین رویکردی نه‌تنها در تضاد با اصول حقوق بین‌الملل است، بلکه زمینه‌ساز بی‌ثباتی گسترده‌تر در خاورمیانه خواهد شد.»

میلر به تأثیر آشکار بنیامین نتانیاهو بر شکل‌گیری این پیشنهاد اشاره می‌کند و می‌گوید: «در حالی که ترامپ متنی از پیش آماده‌شده را قرائت می‌کرد، حتی نتانیاهو نیز از برخی جنبه‌های آن شگفت‌زده به نظر می‌رسید. این امر نشان می‌دهد که ترامپ نه به‌عنوان یک تصمیم‌گیرنده قاطع، بلکه بیشتر به‌عنوان فردی واکنش‌گرا عمل کرده است، بدون آنکه جزئیات طرح یا پیامد‌های آن را به‌طور کامل درک کند.»

به باور میلر، این پیشنهاد بیش از هر چیز، مواضع راست‌گرایان افراطی در اسرائیل را تقویت می‌کند و این پیام را به آنها می‌رساند که غزه می‌تواند از حضور حماس و شاید حتی از فلسطینی‌ها خالی شود. او هشدار می‌دهد که اگرچه این دیدگاه در میان جناح‌های تندرو اسرائیلی طرفدارانی دارد، اما در سطح منطقه‌ای و جهانی به‌عنوان یک تهدید برای امنیت و ثبات تلقی خواهد شد. او در پایان هشدار می‌دهد: «در حالی که منطقه بیش از هر زمان دیگری نیازمند راهکار‌های دیپلماتیک برای کاهش تنش‌هاست، چنین پیشنهاداتی تنها مسیر صلح را دشوارتر و دورتر خواهد کرد.»

bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین