bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۸۱۲۳۹۱

روایتی از سرنوشت آخرین شهردار تهران در دوره پهلوی

روایتی از سرنوشت آخرین شهردار تهران در دوره پهلوی

یکی از اقدامات نیک‌پی تخریب آلونک‌ها بود که با مقاومت مردم بی‌چیز و فقیر مواجه می‌شد که با دستور شهرداری بی‌سکنی می‌شدند. در جریان تخریب مردم بدن و جان خودشان را سپر می‌کردند تا آلونک محقرشان تخریب نشود، اما ماموران شهرداری دستور داشتند به هر قیمتی تخریب کنند.

تاریخ انتشار: ۲۳:۵۷ - ۰۲ دی ۱۴۰۳

غلامرضا نیک پی در دوران پهلوی سمت‌های متعددی داشت. وزیر مسکن، سناتور انتصابی، معاون نخست وزیر و رئیس کاخ جوانان از جمله این سمت‌ها بودند. اما مهمترین و تاثیرگذارترین سمت او شهرداری تهران بود؛ نیک پی از سال ۱۳۴۸ تا سال ۱۳۵۶ شهردار تهران بود. دوران تصدی او به عنوان شهردار تهران دوران پرتغییری بود. ساخت اتوبان‌ها و پارک‌ها، تدوین طرح جامع شهر تهران، طرح جامع متروی تهران در سال ۱۳۵۰ و شروع به ساخت آن در سال ۱۳۵۶، اخذ عوارض شهری، اخذ عوارض از کامیون‌ها و اتوبوس‌های غیر کرایه‌ای و پلاک سفید، احداث پارکینگ از جمله اقدامات وی در شهرداری بودند.

به گزارش روزیاتو؛ این اقدامات به واسطه افزایش قیمت نفت در دهه‌های چهل و پنجاه ممکن می‌شد و مانند غالب مدرنیزاسیون‌های جهان سومی نوعی توسعه نامتوازن را با خود به همراه داشت. در کنار رشد بزرگراه‌ها و شهرک‌های مدرن، حلبی آباد‌ها و حواشی شهر نیز رشد می‌کردند. روستاییانی که به شهر‌ها مهاجرت می‌کردند در حواشی شهر‌ها سکنی داشتند.

 در استان‌های جنوبی کپرنشینی گسترش یافت و در شهر‌های بزرگ زاغه‌نشینی، ساکن شدن در آلونک‌ها و حلبی آبادها. سیاست‌های سرمایه‌دارانه رژیم نیز به این وضعیت دامن می‌زد و نابرابری امری معمول و «طبیعی» تلقی می‌شد. احداث پارک‌های مهم تهران، تدوین طرح جامع شهر تهران، اخذ عوارض شهری، اخذ عوارض از کامیون‌ها و اتوبوس‌های غیر کرایه‌ای و پلاک سفید، احداث پارکینگ، تعیین حریم شهر تهران، ایجاد کارخانه تبدیل زباله به کود، تأسیس آزمایشگاه مکانیک خاک و ایجاد سازمان عمران و نوسازی عباس‌آباد از دیگر کار‌های نیک‌پی بود.

افتتاح نخستین گورستان مکانیزه تهران

او همچنین در تیرماه ۱۳۴۹ نخستین گورستان مکانیزه تهران یعنی بهشت زهرا را افتتاح کرد. ساخت برج آزادی، فرهنگسرای نیاوران، تکمیل تئاتر شهر، سامان‌بخشی به شهرک غرب، بنیان شهرک‌های اکباتان و… از دیگر کار‌های نیک‌پی بود. اما حضور او در شهرداری تهران همزمان با دوره‌ای بود که سیل مهاجران از شهر‌ها و روستا‌ها به تهران چهره این شهر را دگرگون کرده بود. حرکت به سمت صنعتی و غربی شدن با مهاجرانی که برای پارو کردن پول از خاک تهران آمده بودند، در تضاد بود و حلبی‌آباد تهران درست در همین زمان بود که مانند یک سالک بدشکل روی صورت شهر نقش انداخت. نیک‌پی در سال ۵۶ بار دیگر جای خود را به شهرستانی داد. او بدشانس‌ترین شهردار تهران بود.

یکی از اقدامات نیک‌پی تخریب آلونک‌ها بود که با مقاومت مردم بی‌چیز و فقیر مواجه می‌شد که با دستور شهرداری بی‌سکنی می‌شدند. در جریان تخریب مردم بدن و جان خودشان را سپر می‌کردند تا آلونک محقرشان تخریب نشود، اما ماموران شهرداری دستور داشتند به هر قیمتی تخریب کنند. در جریان تخریب ۱۲۰ آلونک در زمان تصدی نیک‌پی، چند نفر در اثر مقاومت در برابر ماموران شهرداری جان باختند و این بدنامی بسیاری برای شهردار بود. این اقدام به ویژه در کنار ایجاد خانه‌های سازمانی و آپارتمان‌سازی برای کارمندان شهرداری برجسته می‌شد و نشان از رویکرد تبعیض‌آمیز شهرداری به طبقات مختلف داشت.

سرنوشت غلامرضا نیک پی پس از انقلاب

پس از پیروزی انقلاب، غلامرضا نیک پی که در زندان به سر می‌برد با آشفته شدن اوضاع فرار کرد، اما پس از مدتی دستگیر و محاکمه شد. دادگاه انقلاب جرایم متعددی را برای وی برشمرد و همین ماجرای تخریب آلونک‌ها از دیگر مطالب برجسته‌تر شد و نهایتا دادگاه حکم اعدام وی را صادر کرد و نیک پی در ۲۲ فروردین ۱۳۵۸ تیرباران شد.

شهرداری تهران البته پیش از انقلاب، به عنوان «شهرداری پایتخت» شناخته می‌شد و غلامرضا نیک پی مانند هویدا در گرماگرم انقلاب و با هدف معرفی به عنوان عامل اعتراضات مردمی دستگیر شده بود و با پیروزی انقلاب و همچون داریوش همایون وزیر اطلاعات و جهانگردی (اطلاعات به معنی اطلاع رسانی) توانست بگریزد، اما پس از چندی به دست دستگیر شد حال آن که همایون جان به در بُرد و بعد هم از کشور خارج شد.

دادگاه شهردار تهران در سال‌های ۴۸ تا ۵۸ از بقیه طولانی‌تر بود و جداگانه برگزار شد هر چند که حکم نهایی به امضای شیخ صادق خلخالی به عنوان قاضی دادگاه‌های انقلاب رسید. محاکمۀ غلامرضا نیک پی و گفت‌و‌گو‌های او با رییس دادگاه، اما بسیار جالب است. دادگاه او را به «کلاه‌برداری، خیانت، و غارتگری» متهم می‌کند.

‌به او گفته می‌شود: مگر در جریان تخریب ۱۲۰ آلونک، یک نفر کشته نشد؟ نیک‌پی پاسخ می‌دهد: آلونک‌ها به دستور دولت تخریب شد و آن یک نفر هم در دعوا و به ضرب چاقو کشته شد. رییس دادگاه به او می‌گوید: پیشنهاد اختصاص یک خط از حاشیۀ خیابان‌ها برای اتوبوس‌ها، پیشنهاد شرکت خارجی «سوفرتو» نبود؟ نیک‌پی پاسخ می‌دهد: پیشنهاد خوبی بود و پذیرفتیم. دادگاه می‌گوید: هر پیشنهاد خارجی خوب است؟ چرا تذکر ندادید سوفرتو استعماری است؟

اتهام دیگر غلامرضا نیک پی این است: «ایجاد بازار برای فروش موتور‌های استعمار و جلوگیری از بورژوازی ملی با بورژوازی کئوپراتیو و در نتیجه کاهش تولید ملی» و همۀ اینها «ارتباط کامل دارند با ترافیک» و او دوباره می‌گوید: «ترافیک که دست شهربانی بود و یک سال و سه ماه آخر شهرداری تحویل گرفت.» این یادآوری هم ضرورت دارد که غلامرضا نیک پی درواقع به عنوان سناتور انتصابی محاکمه می‌شد، اما اتهامات را درون کارنامۀ ۸ سال شهرداری تهران می‌یافتند.

در آن دوران سناتور‌ها به عنوان منصوبان مستقیم شاه در آن جنایات نقش داشتند و مسؤول شناخته می‌شدند و عذرشان پذیرفتنی نبود که خود را تنها مجری اوامر معرفی می‌کردند.

از این رو سناتور بودن خود جرم کمی به حساب نمی‌آمد مگر آن که شخصیت فرهنگی شخص چنان می‌بود که بر وجهه سیاسی‌اش می‌چربید مانند دکتر پرویز ناتل خانلری که هر چند وزیر دولت اسدالله علم در ۱۵ خرداد و سناتور بود، اما به سبب صیت ادبی و اشتهار فرهنگی و سلامت مالی، بازداشت او بیش از ۱۰۰ روز به طول نینجامید. به عبارت دیگر سناتور‌ها مسؤول همۀ قوانین و تصمیمات شناخته می‌شدند.

او در ۲۲ فروردین ۵۸ بعد از پیروزی انقلاب به جرم همکاری با رژیم پهلوی و حل نکردن مشکل ترافیک تهران و اخذ مال غیر اعدام شد.

پر بحث ترین
bato-adv
bato-adv
bato-adv