انتخابات ریاستجمهوری آمریکا رقابتی تنگاتنگ و پیچیده خواهد بود که در آن هر دو حزب دموکرات و جمهوریخواه با چالشهای اساسی روبرو هستند. موضوعاتی، چون سقط جنین، دموکراسی و مهاجرت از یک سو و محبوبیت پایین دولت فعلی از سوی دیگر، میتواند تعیینکننده نتیجه باشد. در سناریوهای محتمل، هم احتمال پیروزی قاطع و هم رقابت نزدیک میان کامالا هریس و دونالد ترامپ وجود دارد.
فرارو- نیت کوهن تحلیلگر ارشد مسائل سیاسی روزنامه نیویورک تایمز.
به گزارش فرارو به نقل از روزنامه نیویورک تایمز، انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۴ آمریکا به طور بیسابقهای پیچیده و نزدیک است. شرایط بهگونهای است که هیچیک از دو حزب اصلی، دموکرات و جمهوریخواه، نمیتوانند بهسادگی پیروزی را از آن خود کنند. دموکراتها با چالش جدیای روبرو هستند: طبق نظرسنجی اخیر نیویورک تایمز تنها ۴۰ درصد از رأیدهندگان عملکرد رئیسجمهور بایدن را تأیید کردهاند و فقط ۲۸ درصد از مردم معتقدند که کشور در مسیر درستی حرکت میکند. در چنین شرایطی که سطح اعتماد عمومی پایین است، تاکنون هیچ حزبی نتوانسته کنترل کاخ سفید را حفظ کند.
در سوی دیگر، دونالد ترامپ، رقیب جمهوریخواه، با چالشهای آشکاری دستوپنجه نرم میکند. او در پروندههای جنایی محکوم شده و حتی تلاش کرده نتایج انتخابات گذشته را تغییر دهد؛ موضوعاتی که معمولاً باعث رد صلاحیت یک نامزد میشود. بهعلاوه، او هنوز با پروندههای جنایی دیگری مواجه است که این مسائل بر چالشهایش میافزاید.
دو حزب اصلی همچنین با مشکلاتی اساسی در برخی مسائل کلیدی روبرو هستند که نتیجه سیاستهای خودشان است. موضوع سقط جنین همچنان چالشی برای جمهوریخواهان و مسئله مهاجرت معضلی برای دموکراتها محسوب میشود. اما با همه این مسائل، در نهایت یکی از این دو حزب باید پیروز میدان شود. عوامل بسیاری وجود دارند که ممکن است این کفه ترازو را به نفع یکی از طرفین سنگینتر کنند.
چهار سناریوی ممکن برای نتایج این انتخابات وجود دارد که هرکدام به اندازه کافی محتملاند تا در آینده به واقعیت تبدیل شوند.
در سناریوی پیروزی قاطع کامالا هریس، میتوان گفت شاید از ابتدا نیز باید چنین نتیجهای را پیشبینی میکردیم. دموکراتها از زمان پیروزی غیرمنتظره ترامپ در سال ۲۰۱۶ بارها در انتخابات مختلف توانستهاند موفقیتهایی کسب کنند. آنها در سال ۲۰۲۰ ترامپ را شکست دادند و پس از حوادث ششم ژانویه، جایگاه سیاسی مستحکمی به دست آوردند. در انتخابات میاندورهای نیز نتایجی فراتر از حد انتظار به دست آوردند و اخیراً هم در انتخابات مقدماتی ایالت واشنگتن که به نوعی آزمون مهمی برای سیاستدوستان محسوب میشود، نتایج مثبتی گرفتند.
هرچند نگرانیهای مردم نسبت به وضعیت کنونی کشور ملموس است، اما از زمان حمله به کنگره در ششم ژانویه و لغو حکم «Roe v. Wade» توسط دیوان عالی، قواعد سنتی سیاست در آمریکا دستخوش تغییرات چشمگیری شده است. اگر رأیدهندگان در زمان انتخابات مسائل حساسی، چون حق سقط جنین، رویدادهای ششم ژانویه و تهدیدات علیه دموکراسی را در نظر بگیرند – همانطور که در سالهای اخیر چنین بوده – احتمال پیروزی قاطع هریس بسیار افزایش مییابد. طبق آخرین نظرسنجی نیویورک تایمز، کاملا هریس در موضوع سقط جنین ۱۳ درصد و در موضوع دموکراسی ۷ درصد از دونالد ترامپ پیش است.
این احتمال وجود دارد که دونالد ترامپ با شکست قاطع از صحنه کنار برود و چنین سناریویی چندان دور از ذهن نیست. نخست، شاید نظرسنجیکنندگان برای جبران اشتباهات گذشته در تخمین حمایت از ترامپ، این بار محتاطتر عمل کرده و نتایج را با تعدیل بیشتری ارائه کرده باشند. به علاوه، پایههای حمایت از ترامپ چندان محکم نیست. او به پشتیبانی گروههایی از رأیدهندگان ناراضی، جوان، سیاهپوست و لاتینتبار نیاز دارد؛ گروههایی که در گذشته به نامزدهای متفاوتی رأی دادهاند. اگر این گروهها به سمت هریس متمایل شوند یا حتی در انتخابات شرکت نکنند، معادله رقابت به سرعت به نفع او تغییر خواهد کرد.
به این ترتیب، در سناریوی پیروزی قاطع، هریس میتواند با تکیه بر نگرانیهای عمیق مردم درباره سقط جنین، تهدیدات علیه دموکراسی و پیامدهای ششم ژانویه، به نتیجهای قاطع دست یابد و ترامپ را از میدان رقابت کنار بزند.
رقابت انتخابات ۲۰۲۴ در آمریکا به محوری جدید حول دموکراسی تبدیل شده است؛ موضوعی که با اظهارات جنجالی ترامپ درباره استفاده از ارتش علیه «دشمنان داخلی» و ابهام او و حامیانش درباره پذیرش نتایج انتخابات، حساسیتها را بیشازپیش برانگیخته است. اگر کامالا هریس تنها دو درصد بالاتر از پیشبینیهای نظرسنجیها ظاهر شود، میتواند بیش از ۳۰۰ رأی الکترال کسب کند و حتی یک پیروزی متوسط در چنین شرایطی میتواند به عنوان دستاوردی قاطع برای دموکراتها تلقی شود.
نظرسنجی اخیر موسسه سلرز حتی نشان میدهد که هریس در ایالت قرمز آیووا با سه امتیاز جلوتر از ترامپ است. حتی اگر این نتیجه نهایی نباشد، کسب چنین حمایتی در ایالتی، چون آیووا نشاندهنده رد آشکار سیاستهای ترامپ خواهد بود. اگر هریس بتواند حمایت سنتی دموکراتها در میان جوانان، سیاهپوستان و لاتینتبارها را با پشتیبانی جدید رأیدهندگان سفیدپوست مسن ترکیب کند، بهسرعت میتواند شرایط را برای یک پیروزی بزرگ فراهم کند.
در جامعهای به شدت دوقطبی مانند ایالات متحده، تکرار انتخاباتی شبیه به سال ۲۰۲۰ چندان دور از انتظار نیست؛ انتخاباتی با رقابتی نزدیک در ایالتهای کلیدی و تغییرات حداقلی نسبت به چهار سال قبل. دونالد ترامپ برای سومین بار نامزد ریاستجمهوری شده است و اگرچه ممکن است برخی از رأیدهندگان مردد باشند، اما بهطور کلی میتوان فرض کرد که بیشتر آنها مانند دور گذشته رأی خواهند داد و نتیجهای مشابه انتخابات ۲۰۲۰ رقم خواهد خورد.
با این حال، این تکرار ممکن است به نفع هریس تمام شود، اما به معنای بازگشت دقیق به نتایج گذشته نیست. رقابت در ۲۰۲۰ آنقدر نزدیک بود که حتی تغییرات جزئی میتواند سرنوشت انتخابات را دگرگون کند. کاهش اندکی در حمایت یا مشارکت رأیدهندگان هریس، بهویژه در میان جوانان، سیاهپوستان یا لاتینتبارها، ممکن است برای پیروزی ترامپ کافی باشد. در سال ۲۰۲۰، بایدن با اختلافی کمتر از یک درصد در ایالتهای کلیدی جورجیا، آریزونا و ویسکانسین پیروز شد؛ بنابراین، در صورت تکرار این شرایط در انتخابات ۲۰۲۴، هریس برای پیروزی باید حداقل یکی از این ایالتها را از آن خود کند. در سناریویی مشابه سال ۲۰۲۰، هریس شاید اندکی برتری داشته باشد، اما فارغ از این که چه کسی پیروز نهایی باشد، این رقابت به احتمال زیاد بسیار نزدیک و نفسگیر خواهد بود.
در یک جامعه به شدت دوقطبی مانند ایالات متحده، پیشبینی نتیجه انتخابات ۲۰۲۴ دشوار است. شاید این انتخابات شباهت بیشتری به انتخابات میاندورهای ۲۰۲۲ داشته باشد تا ۲۰۲۰، انتخاباتی که در آن ایالتها، مناطق و گروههای جمعیتی بهطور قابلتوجهی مسیرهای متفاوتی را انتخاب کردند.
نظرسنجیهای ملی نشان میدهند که رقابت این بار بسیار نزدیکتر از چهار سال پیش است، هرچند که هریس در برخی ایالتهای تعیینکننده وضعیت رقابتی خوبی دارد. این شرایط شبیه انتخابات میاندورهای ۲۰۲۲ است؛ انتخاباتی که در آن، جمهوریخواهان در سطح ملی برتری داشتند، اما در ایالتهای کلیدی توفیق چندانی نیافتند. از سوی دیگر، ترامپ در مناطقی که جمهوریخواهان در ۲۰۲۲ در آنها موفق بودند، مانند نیویورک و فلوریدا، وضعیت خوبی دارد، در حالی که هریس در ایالتهای شمالی با اکثریت سفیدپوست، که دموکراتها در آنها پیروز بودند، انسجام بیشتری از خود نشان داده است.
اما چرا نتایج میاندورهای ۲۰۲۲ ممکن است بر نقشه انتخاباتی ۲۰۲۴ تأثیر بگذارد؟ این انتخابات نخستین رقابت ملی بود که پس از همهگیری و پیامدهای گسترده اجتماعی و اقتصادی آن برگزار شد. مسائلی، چون حمله به کنگره در ششم ژانویه، لغو حکم Roe v. Wade، مباحثات پیرامون «بیداری فرهنگی»، افزایش جرم و تورم بالا به نگرانیهای عمیقی در میان مردم تبدیل شدهاند. علاوه بر این، موضوعات ملموس دیگری مانند تعطیلی مدارس و الزام واکسیناسیون تا افزایش هزینههای مسکن، زندگی مردم را به شدت تحت تأثیر قرار دادهاند.
عامل کلیدی دیگری که باید در نظر گرفت، خود کارزار انتخاباتی است. در ایالتهایی مانند نیویورک و کالیفرنیا، دموکراتها میتوانند با رأی دادن به نامزدهای حزب خود، نارضایتیشان از وضعیت موجود را ابراز کنند. اما در ایالتهای حساس و رقابتی مثل پنسیلوانیا و میشیگان، وضعیت فرق میکند؛ در این ایالتها، دموکراتها میلیونها دلار برای تبلیغات هزینه کردهاند و با ارتباط مستقیم با رأیدهندگان تلاش کردهاند تا اهمیت این انتخابات را برای آنها روشن سازند. بهنظر میرسد این تلاشهای گسترده و ارتباط مستقیم، همان عاملی است که ایالتهای رقابتی را از دیگر مناطق کشور متمایز کرده است. چه نتیجه نهایی انتخابات به تکرار سناریوی ۲۰۲۰ بینجامد و چه مشابه سال ۲۰۲۲ باشد، یک نکته روشن است: انتخاباتی بسیار نزدیک در پیش است که هر دو جناح سیاسی شانس پیروزی دارند.
اگر دونالد ترامپ در این انتخابات به پیروزی بزرگی دست یابد، شاید از همان ابتدا باید انتظار آن را میداشتیم. به لحاظ نظری، شرایط کنونی به نفع جمهوریخواهان است: محبوبیت بایدن به حدود ۳۰ درصد کاهش یافته، بسیاری از رأیدهندگان بر این باورند که کشور در مسیر اشتباهی قرار دارد و وضعیت اقتصادی را نامطلوب میدانند. چنین شرایطی در اغلب کشورها به منزله زنگ خطری برای حزب حاکم است و بسیاری از احزاب حاکم تحت چنین فشارهایی از قدرت کنار رفتهاند.
نشانههای تقویت جایگاه جمهوریخواهان از سالها پیش آشکار بوده است. برای نخستین بار از سال ۲۰۰۴، نظرسنجیهای معتبر نشان میدهند که جمهوریخواهان در شناسایی حزبی برتری یافتهاند. تعداد ثبتنامهای حزبی نیز به نفع جمهوریخواهان افزایش یافته و آنها در انتخابات نوامبر آمادهاند تا در ایالتهای کلیدی مانند پنسیلوانیا، کارولینای شمالی، آریزونا و نوادا برتری خود را به نمایش بگذارند.
اگرچه نظرسنجیها به پیروزی قاطع ترامپ اشاره نمیکنند، اما آیا تعجببرانگیز خواهد بود اگر باز هم نظرسنجیها حمایت از ترامپ را دستکم گرفته باشند؟ نظرسنجیگران تاکنون نتوانستهاند توضیح قانعکنندهای برای خطاهای پیشین ارائه دهند؛ سادهترین توضیح این است که آنها به اندازه کافی به رأیدهندگان کمتر فعال ترامپ دسترسی ندارند. علیرغم تلاشهای گسترده در هشت سال گذشته، شاید هیچ راهحلی برای این چالش وجود نداشته باشد.
در چنین شرایطی، برتری ظاهری کامالا هریس در میان رأیدهندگان مسنتر یا موفقیت او در ایالتهای میدوِست ممکن است چیزی جز یک سراب نظرسنجی دیگر نباشد. اگر حمایت از ترامپ در میان جوانان، رأیدهندگان سیاهپوست و اسپانیاییتبار افزایش یابد، احتمال پیروزی قاطع او بیشتر خواهد شد و این پیروزی میتواند آغازی بر عصری جدید در سیاست آمریکا باشد.
با نگاهی به سه کارزار انتخاباتی ترامپ، شاید واژه «بازتعریف» دقیقترین توصیف برای تغییرات ساختاری سیاست آمریکا باشد. ظهور پوپولیسم محافظهکارانه ترامپ، سیاست آمریکا را عمیقاً دگرگون کرده است. این پدیده تعارضات اصلی میان دو حزب را بازتعریف کرده و تغییرات جمعیتی گستردهای به همراه داشته است؛ ابتدا با جذب گسترده طبقه کارگر سفیدپوست و اکنون با رشد حمایت در میان رأیدهندگان غیرسفیدپوست، در حالی که دموکراتها بیشتر در میان فارغالتحصیلان سفیدپوست حامیانی جدید یافتهاند.