فیلمنت نیوز نوشت: سالهای طولانی در آثار کمدی ایفای نقش کرده و محبوب تماشاگران بوده، در چند سال اخیر تغییر مسیر داده و از نقشهای کمدی به سمت نقشهای جدی آمده که «گردن زنی» نمونه موفقی از آن است.
کلیشه شدن در یک نقش خاص، اتفاقی است که بسیاری از بازیگران با آن مواجه شده و گاه تا پایان عمر به بازتولید آن نقش در مدیومهای مختلف میپردازند، به ویژه در سینمای ایران که متکی بر کلیشهها و فرمولهای امتحان پسداده بوده و کمتر ریسکپذیر هستند. بازیگران ژانر کمدی بیش از سایر ژانرها درگیر این ماجرا بوده و به ندرت موفق به نمایش بخشهای دیگر توانایی خود در ایفای نقشهای متفاوت میشوند. البته گاه استثناهایی هم در این باب وجود دارد که برای مثال میتوان به زندهیاد فتحعلی اویسی اشاره کرد؛ بازیگری که سالها در فیلمهای اکشن در نقشهای منفی ظاهر میشد اما در چرخشی حیرتانگیز وارد ژانر کمدی در تلویزیون و سینما شد و حاصل کارش هم شیرین جلوه کرد و مورد توجه مخاطبان قرار گرفت.
مهران غفوریان که سالهای طولانی در آثار کمدی ایفای نقش کرده و بسیار هم محبوب تماشاگران بود، در چند سال اخیر تغییر مسیر داده و از نقشهای کمدی به سمت نقشهای جدی آمده است؛ اتفاقی که بخش مهمی از آن به تغییر فیزیکی غفوریان بازمی گردد و او را به نوعی از سینمای کمدی دور کرده است، اما او به مرور در این شکل تازه از بازیگری جا افتاده و به شخصیتهای یکسره متفاوتی جان بخشیده که پیش از این برای تماشاگران آثارش قابل تصور نبود.
او در این مسیر تازه نخستین بار در سریال «قورباغه» ساخته هومن سیدی در نقشی کوتاه حضور پیدا کرد و بازیاش هم چشمگیر به نظر میرسید. او در ادامه در سریال «خاتون» به کارگردانی تینا پاکروان حضور پررنگتری پیدا کرد و یک نقش مکمل جذاب و کار شده را از آن خود کرد که کاملا به باور تماشاگران مینشست. البته غفوریان لا به لای نقشهای جدیاش در سریال های کمدی نظیر نیسان آبی یک و دو ساخته منوچهر هادی ایفای نقش کرد و به شکل کامل از ژانر کمدی خداحافظی نکرد. «زخم کاری: بازگشت» به کارگردانی محمدحسین مهدویان یکی از بهترین نقشآفرینیهای دوره تازه بازیگری مهران غفوریان را با خود دارد؛ در نقش رضا شفاعت که شخصیتی پیچیده و چندلایه به حساب آمده و به شدت خاکستری به نظر میرسد. طنز ملیحی که غفوریان با خود وارد نقش کرده، این وجوه خاکستری را پررنگتر کرده و شفاعت را به شخصیتی هولناک تبدیل کرده که دست راست و معتمد مسعود طلوعی است. برای مثال نیز میتوان به حضورش در سکانس به قتل رساندن ناصر ریزآبادی اشاره کرد.
مهران غفوریان پس از آن که نقشی کوتاه و تاثیرگذار در «آبی روشن» به کارگردانی بابک خواجه پاشا را با مهارت ایفا کرد، به گروه بازیگران سریال «گردن زنی» ساخته سامان سالور پیوست. سریالی در ژانر جنایی-پلیسی که براساس یک قتل شکل گرفته و شخصیتهای متعدد در مرکز آن حضور دارند. در عین حال شخصیتهای یاد شده رجحان چندانی نسبت به بقیه ندارند و تقریبا تمام نقشهای اصلی به یک اندازه حضور داشته و به پیشبرد داستان کمک میکنند.
فریبرز افشاری یکی از آنها است که ایفای آن به عهده غفوریان گذاشته شده و سایه روشنهای بسیار دارد. برادر ناتنی گیسو و دایی باران، بهمن و بردیا که رابطهای با خانواده خواهر ناتنی اش نداشته و بابت نگهداری از داود برادر شیرین عقلاش در خانه پدری زندگی می کند. حال این ماجرای قتل سبب حضور او در جمع خانواده شده و فریبرز را به یاد طلب ارث پدری از گیسو انداخته است. از آن دسته آدمهایی است که کاراکتر بازنده داشته و همین بازنده بودن هم کل زندگیاش را تحتالشعاع خود قرار داده است. قمارباز بودن فریبرز در گذشتهای نه چندان دور، لایه خوبی به این شخصیت بخشیده و به طلبکار بودن همیشگیاش از گیسو عمق بخشیده است، هر چند که هالهای از ابهام دور این رابطه خواهر و برادری پیچیده شده و تماشاگر را به تردید نسبت به این دو وادار میکند.
غفوریان شخصیت فریبرز را به خوبی به تصویر کشیده و ریزه کاریهای زیادی در آن به کار برده تا جایی که تماشاگر را بیشتر نسبت به او کنجکاو کند. غفوریان بازنده بودن فریبرز را به درستی بازی کرده و او را مابین شخصیتی فلکزده و شرور و باهوش نگه داشته است. برای مثال می توان به سکانس بردن جسد از خانه و جنس بازی غفوریان که وجوه بیرونی پررنگی هم دارد، توجه کنید. همین طور جنس رابطهاش با برادرش داود و همسر پا به ماهش که خوب از کاردرآمده و مهران غفوریان را به یکی از بهترین بازیگران سریال تبدیل کرده است.
محمد جلیلوند، منتقد سینما