تربیت جنسی کودک و آگاهی از راههای آموزش مسائل جنسی به کودکان یکی از مهمترین جنبههای فرزندپروری است که باید مورد توجه والدین قرار گیرد، کنجکاوی جنسی کودکان و مسائلی که درباره آن مطرح میکنند، بخشی از فرایند رشد آنها است و ارائه ندادن پاسخ درست و علمی به کودکان میتواند آسیبهای روانی متعددی را به همراه داشته باشد.
به گزارش ایمنا، واژه تربیت به معنای رشد تدریجی و متناسب با استعداد افراد است و زمانی که از تربیت جنسی صحبت میکنیم، هدف، رشد تدریجی و هماهنگ با استعدادها و توانمندیهای ذهنی کودک است که در حوزه مسائل جنسی انجام میشود، به عبارتی تربیت جنسی کودکان از ایجاد شناخت و اطلاعات، احساس ارزش، دیدگاه و رفتار مناسب و قدرت تصمیمگیری در کودک تشکیل شده است.
رعایت نکردن بعضی نکات باعث میشود کودکان دچار اختلالات و چالشهای بسیاری شوند؛ پاسخ ندادن، مسکوت گذاشتن، محکوم کردن، تنبیه، پاسخ غیرواقعی و غیرعلمی یا بیتوجهی به سوالات جنسی کودک از عوامل مؤثر بروز این اختلالات است، چراکه با این واکنشها عامدانه کودک را به سمت منابع نامعتبر برای کسب اطلاعات سوق میدهیم.
پژوهشها نشان میدهد که ارائه آموزشهای صحیح در مورد سلامت جنسی میتواند نتایج ارزشمندی را به همراه داشته باشد، برای مثال افزایش اعتماد به نفس، رضایت از زندگی، احترام به خویش و دیگران، کسب هویت سالم، روابط مناسب بینفردی، تصویر مثبت از خود و ایجاد بهداشت روانی از آثار تربیت جنسی صحیح در کودکان است.
فاطمه عطاریانی، نویسنده و پژوهشگر حوزه مادر و کودک اظهار میکند: منظور از تربیت جنسی کودکان، تنها آموزش خود مراقبتی نیست، بلکه تربیت جنسی علاوه بر ارائه روشهای خود مراقبتی کودکان به بحث هویتیابی جنسی توجه ویژهتری دارد.
وی میافزاید: هویتیابی جنسی یعنی فرزندان در نهایت ویژگیهای خود را بپذیرند، به عبارتی فرزند دختر از تربیت مناسب دختران و فرزند پسر از تربیت مناسب پسران برخوردار شود و در آینده بتوانند نقشهای جنسیتی خود را به درستی ایفا کنند، به همین سبب هویتیابی جنسی بخش مهم، کلیدی و محور تربیت جنسی در کودکان است، اما اغلب والدین تنها بر خود مراقبتی تربیت جنسی تمرکز دارند.
فعال حوزه مادر و کودک درباره اهمیت تربیت جنسی کودکان ادامه میدهد: بسیاری از بیماریها و اختلالات روانی همچون اختلال در هویت جنسیتی، ریشه در تربیت جنسی دوران کودکی دارد، در واقع توجه نکردن به این بعد تربیتی میتواند موجب هویتیابی جنسی نادرست افراد شود و در نهایت فرد دچار اختلالات روانی شود.
عطاریانی عنوان میکند: محور هویتیابی جنسیتی این گونه است که فرزندان در ابتدا با پذیرش جنسیت خود بتوانند با رفتارهای مناسب جنسیت خود رشد کنند و پس از آشنایی با نقش و جایگاه خود در خلقت، خانواده و جامعه به درستی آن نقش را ایفا کنند، همچنین افراد نسبت به جنسیت خود رضایت داشته باشند و بتوانند به تناسب آن نقشهای فردی و اجتماعی که دارند را به درستی ایفا کنند و این محور بخشی از هدف و رسالت تربیت جنسی است.
وی اضافه میکند: تربیت جنسی فرزندان از دوران نوزادی و کودکی شروع میشود، اینکه والدین پس از مطلع شدن از جنسیت فرزند خود به چه میزان احساس رضایت دارند و این احساس در هویتیابی جنسی فرزندان مؤثر است، همچنین تعامل والدین با کودکان در هویتیابی جنسی آنها نقش بسزایی دارد و ارتباط متناسب با جنسیت آنها را میطلبد، برای مثال والدین میتوانند با عبارات محبتآمیزی همچون دختر گلم یا پسر عزیزم، فرزندان خود را خطاب کنند.
نویسنده و پژوهشگر حوزه مادر و کودک خاطرنشان میکند: پوشاندن لباس آبی رنگ به نوزادان پسر و لباسهایی با رنگ صورتی به دختران یا اختصاص موهای بلند به دختران و موی کوتاه به پسران از اصول تربیت جنسی کودکان در سنین کمتر از شش سال است، همچنین نیاز است پسران وقت اختصاصی برای تفریح با والد پدر و دختران زمان اختصاصی برای تفریح با والد مادر داشته باشند، این وقتگذرانیها و تعامل اختصاصی والدین با فرزندان خود در هویتیابی جنسی موفق فرزندان مؤثر است.
عطاریانی درباره فرصت طلایی تربیت جنسی کودکان میافزاید: تعیین کردن زمان برای تربیت جنسی کودکان کاری دشوار است و قاعده مشخصی برای آن وجود ندارد، همچنین باید توجه کنیم تربیت جنسی افراد محدود به دوران خاصی از زندگی آنها نیست، اما بخش عمده هویتیابی جنسی کودکان تا حدود سن هفت سالگی شکل میگیرد و این زمان از اهمیت بیشتری برای تربیت صحیح و موفقتر برخوردار است.
وی پیرامون علت کمتوجهی والدین نسبت به تربیت جنسی کودکان تاکید میکند: آگاهی ناکافی و دیدگاه نامناسب عموم افراد جامعه نسبت به تربیت جنسی کودکان دو عامل مهم غفلت برخی والدین در این موضوع است، به گونهای که تنها بخش خود مراقبتی این جنبه تربیت را مدنظر قرار میدهند و این امر موجب کاهش اطلاعات عمومی مردم به ویژه والدین درباره محوریت هویتیابی جنسی صحیح شده است، بنابراین موضوعی که در تربیت جنسی باید مورد توجه قرار گیرد، ناگفتههایی همچون هویتیابی جنسی است که نیازمند پرداختن بیشتر و ترویج عمومی خواهد بود.
این فعال تربیتی درباره نحوه آموزش صحیح به کودکان میگوید: آموزشهای والدین و مربیان باید به گونهای باشد تا احساس ترس و ناامنی در کودک نسبت به محیط پیرامون خود ایجاد نشود و نباید تصور کند دیگران همواره درصدد آسیبرسانی به او هستند، بلکه دیدگاه صحیح در تربیت جنسی این است که کودک با حریمهای شخصی خود و دیگر افراد آشنا باشد و سعی بر حفظ این حریمها داشته باشد.
عطاریانی با تاکید بر اینکه والدین و مربیان نباید با روش ایجاد ترس در کودکان فرایند تربیت را پیش گیرند، عنوان میکند: در تربیت جنسی مفاهیم اساسی و پایهای وجود دارد که اگر کودک آن را فرا گیرد، به طور ناخودآگاه مراقبتهای لازم از او صورت میپذیرد، آشنایی با حریم خصوصی و حریم عمومی یکی از این مفاهیم است که میتوان با زبان بازی یا داستان و قصهگویی آن را به کودک بیاموزیم.
بر این اساس، یکی از مهمترین مباحث درباره فرزندپروری که ذهن والدین را به خود مشغول میکند، آموزش مسائل جنسی به کودکان و تربیت جنسی صحیح آنها است، زمانی که والدین راههای آموزش مسائل جنسی به کودکان را میآموزند، میتوانند به راحتی اطلاعات جنسی کودک را مدیریت کنند، همچنین کمک گرفتن از یک مشاور کودک متخصص در زمینه فرزندپروری میتواند راهنمای بسیار خوبی برای آموزش مسائل جنسی به کودک باشد.
زمانی که قصد دارید تربیت جنسی و انتقال اطلاعات در مورد این مسائل را آغاز کنید، به یاد داشته باشید که باید از گفتگو و مکالمههای طولانی و خستهکننده دوری کنید، درواقع والدین باید در روند رشد و فرایند تربیت کودک خود این اطلاعات را در بازههای زمانی مختلف بازگو کنند و توجه داشته باشند تربیت جنسی به عنوان یکی از ابعاد تربیتی تنها مختص به دوران خاصی از زندگی افراد نیست.