محمد نوین؛ واقع گرایی سیاسی. پاسخم را همین ابتدا می گویم تا آنان که حوصله ندارند، دچار قضاوت عجولانه نشوند و بر این گمان نیفتند که این متنی است درباره جن شناسی! این روزها گروهی شایعات و پچ پچ ها را علنی کرده اند. آنان می گویند که جریانی در دولت برای پیش برد اهدافش از اجنه و طلسم استفاده می کند. آنان افسانه هایی که در لایه های زیرین اجتماع جریان داشت را واقعی کرده اند.
اول بار که این حکایت را شنیدم از زبان مردی عامی بود که تشنه دانستن سرانجام امور بود، وقتی دید من تمایل چندانی به پیش بینی ندارم، گفت می گویند فلانی پیرترین جن جهان رو در اختیار دارد، راست است؟ تنها توانستم شانههایم را بالا بیاندازم. وی داستانی نیز از ملاقات شخص مورد نظر با امام زمان(عجل الله تعالي فرجه الشريف) برایم گفت. از آن روز با خودم می اندیشم یک جریان سیاسی چگونه می تواند از این افسانه ها در لایه زیرین اجتماع استفاده کند. اما امروز با بیان این گزارهها از زبان فعالان سیاسی این داستان برایم رنگ و بویی دیگر گرفته است. گویی افسانه واقعیت یافته است.
می گویند زمانی که چنگیز خان مغول بر آن شده بود که به بخارا وارد شود، در میان مردم شایع شد که این همان آخر زمانی است که روایات گفته اند. چنگیز خان نیز خود را عذابی خواند فرود آمده از آسمان آخر زمان. حمام خون جاری کرد و تل کشتگان بر ویرانهها نهاد... در دوران هاي گوناگون از این مثل ها بسیار است و بر پایه آنچه تاریخ به ما می آموزد «گاهی افسانهها از واقعیات خطرناکترند».
بر این اساس، اظهارت دوستان بیش از آن که دست جریانی را که منتقد آن هستند رو کند، سبب تقویت باور به آن چیزی خواهد شد که جریان مذکور در پی آن است. در ماجرای سی دی ظهور نزدیک است به وضوح شاهد بودیم که جریانی برای آنکه مقاصد خود را پیش ببرد چگونه از گزارههای دینی سود برده است.
فرضهای گوناگون و صحت امکان و احتمال استفاده از اجنه در جای خود محفوظ است. همان گونه که امکان و احتمال نزدیک بودن ظهور در جای خودش محفوظ است. اما ما نباید در شبه مسئله ها گرفتار آئیم. این که آنان از فلان ابزار استفاده می کنند تا در قدرت بمانند یا ظهور نزدیک است مسئله ما نیست. مسئله ما چیز دیگری است.
در متن سیاست، واقع بيني به ما می آموزد که منازعه بر سر قدرت همیشگی است. انباشت قدرت و ثروت فساد میآورد. نمی توان تنها به فضائل اخلاقی صاحبان قدرت تکیه کرد و از نظارت در گذشت. تاریخ، سراسر داستان کشاکش بر سر منابع محدود قدرت و ثروت است. کشاکشی که خشک و تر را سوزانده است. از این رو توازن قوا و نظارت قوا بر یکدیگر یک اصل ضروری بر تارک هر نظام سیاسی پایدار و سالم شده است.
قانون گرایی و التزام به قانون و جواب خواستن از صاحبان قدرت بر اساس متن قانون اولین حرکت است برای خلع سلاح آنان که از هر طریقی می خواهند به قدرت برسند یا در قدرت بمانند.
> «مشاییون» رخ نمایانتر کنند!