روزنامه اطلاعات در یادداشتی نوشت: به چه دلیل باید با یکی دو خبر و اتفاق، بازار بورس چنان رنگ سرخ بگیرد که گویا یک سطل خون، بر نماد تالار پاشیدهاند؟ چرا باید بند ناف کشور و اقتصاد و کسب و کار مردم این همه به بند ناف دلار بسته باشد؟
علیرغم موفقیتهای دفاعی و نظامی کشور، در حوزه اقتصاد تقریباً هیچ هماهنگی و نقشه راهی که در این جنگ گسترده مقوم جبهه رویارویی موفقیت آمیز و کم آسیب باشد وجود ندارد.
در حوزههای اجتماعی و در نگهداشت سرمایهاجتماعی که در این نبرد بهترین پشتوانه است نیز ضعفهای اساسی داریم و گاه کارهایی میکنیم که به اعتماد و آرامش مردم لطمه میزند و حتی آزارشان میدهد.
چرا باید بند ناف کشور و اقتصاد و کسب و کار مردم این همه به بند ناف دلار بسته باشد؟ به چه دلیل باید با یکی دو خبر و اتفاق، بازار بورس چنان رنگ سرخ بگیرد که گویا یک سطل خون، بر نماد تالار پاشیدهاند؟ چرا باید شاهد نوسانهای متعدد ارزی و تورمی در جامعه باشیم که دستمان را در پوست گردو بگذارد و بر شدت محافظه کاری ما بیفزاید؟
بخش مهمی از این نوسانات محصول بیتدبیری سیاستگذاریهای نادرست، تأخیر در انجام اصلاحات ساختاری و بیدانشی یا کم دانشی در نظام تصمیمگیری است.
یادمان باشد که اگر مشکلات این حوزه را رفع نکنیم و به مشکلات مردم بیتوجه بمانیم و همچنان بستر رشد فساد و رانت و تبعیض و نابرابری گسترده باشد و گرانی و تورم و بیکاری و فاصلههای طبقاتی هر روز فشارش را بر گلوی اکثریت مردم بیشتر و بیشتر کند، قادر به پیروزی در این نبرد نخواهیم بود.
این سوی جبهه اگر مهمتر از آن سوی جبهه نباشد، هیچ کمتر از آن نیست.
نویسنده: فتح الله آملی