در میان قبضه کمدیها و فروش خیرهکننده آنها، فیلمهایی روی پرده رفتند که اکران برخی از آنها بدون در نظر گرفتن فضای فعلی سینمای ایران میتوانست اتفاقات خوبی را رقم بزند. درامهایی اجتماعی که نامهای سرشناسی، چون محمدحسین لطیفی، محمدحسین مهدویان، منوچهر هادی و یا رضا میرکریمی هم نتوانستند پشتوانه خوبی برای فروش بالای آنها باشند.
به گزارش ایرنا، سال ۱۴۰۲ سالی غیرقابل پیشبینی برای گیشه سینماها بود. سالی که اخبار فروش ۱۰۰۰میلیاردی تمام سینما را گرفته بود و در این بین فیلمهایی آمدند و رفتند که هیچکس متوجه آنها نشد. از دومین فیلم کارگردان فسیل گرفته تا کمدی ویلای ساحلی که توقعها را نسبت به سینمای کیانوش عیاری دست خوش تغییر کرد.
اکران درامهایی اجتماعی، چون حدود ۸ صبح، عامه پسند، سرهنگ ثریا و... در میان سیل انبوه کمدیها نیز نتوانست انتظار مخاطبان دیگر ژانرهای سینمایی را برآورده کند.
مورد انتظارترین فیلم برای فروش بالا پس از فسیل، کمدی شهر هرت بود. فیلم دوم کریم امینی پس از فسیل که بلافاصله بعد از رکوردزنیهای خوب آن فیلم در فروش اکران شد و تقریبا همه انتظار داشتند شرایط فسیل را تکرار کند. به علاوه طعم شیرین کمدی زیر زبان مخاطبان نیز رفته بود و همه چیز شرایط را برای فروش بیشتر شهر هرت آماده میکرد.
حضور پژمان جشمیدی نیز مزید بر علت بود تا دلایل منتقدان و مخاطبان علاقهمند به سینما برای اقبال از این فیلم بیشتر باشد، اما شهر هرت در نهایت با یک هفتم مخاطبان فسیل یعنی حدود یک میلیون مخاطب تنها به فروش ۷۷ میلیاردی رسید و انتظارات ناکام ماند.
پس از ناکامی از حضور در فجر۴۱، کیانوش عیاری ویلای ساحلی را به پاییز امسال رساند. در میانه آذرماه پارسال وقتی که فسیل فروش ۲۰۰ میلیاردی و هتل فروش۱۰۰ میلیاردی را رد کرده بود، ویلای ساحلی به جدول اکران اضافه شد. عیاری که آخرین فیلم کمدی خود، روز باشکوه را در سال ۶۷ ساخته بود حالا و پس از ۳۰ و خردهای سال آن هم در صورتی که فیلمهای درامش نیز هیچ گاه چنین گسترده اکران نشده بود، به رقابت با دو کمدی دیگر آن روزها پرداخت.
بسیاری از منتقدان و علاقهمندان حرفهای سینما دومین فیلم کمدی عیاری را کنجکاوبرانگیز میدانستند و به دلیل کارگردانی او تصور میکردند که این فیلم در اکران پرفروش باشد. به علاوه زوج رضا عطاران و پژمان جمشیدی نیز میتوانست برای مخاطبان و مردم جالب توجه باشد. اما هیچ کدام از این تصورات محقق نشد و فیلم عیاری نه آنچنان نظر مخاطبان را جلب کرد و نه توانست بیش از ۶۲ میلیارد تومان بفروشد.
همزمان با شهر هرت درامی اجتماعی اکران شد که اقبال زیادی در جشنواره فیلم فجر داشت. کت چرمی کارگردان شناخته شدهای نداشت، اما مشاور کارگردان آن محمد حسین مهدویان بود که ردپای حضور او نیز در تمام فیلم مشهود بود؛ هم انتخاب بازیگران که بیشترین شباهت را با زخم کاری داشتند و هم داستانی که به خرده ایدههای این سریال تنه میزد.
شخصیت مالک مالکی با بازی جوادعزتی در زخم کاری نیز همان ضعفهایی را داشت که شخصیت اصلی کت چرمی در خود میدید. کت چرمی در جشنواره فجر نیز در ۹ رشته نامزد شده بود که کارگردانی فیلمنامه، فیلم و بهترین بازیگر نقش اول مرد و زن جزو اصلیترین نامزدیهای آن بود و سارا حاتمی نیز برای این فیلم سیمرغ بلورین گرفته بود.
همه اینها باعث شده بود کت چرمی به اقبال بلندی در اکران فکر کند و فروش بالایی را رقم بزند. کت چرمی اقبال خوبی در روز اول اکران داشت و توانست به پرفروشترین فیلم اجتماعی سینمای ایران تبدیل شود، اما این اتفاق را تا انتها حفظ نکرد و در نهایت با فروشی معادل ۱۴ میلیارد تومان پس از ۷ ماه اکران در دی ماه امسال به اکران آنلاین رسید.
دیگر فیلم کم اقبال امسال غریب بود. غریب نیز به پشتوانه استقبال خوبی که در جشنواره فیلم فجر داشت انتظار میرفت در فروش بهتر عمل کند. تازهترین فیلم محمد حسین لطیفی درباره شهید محمد بروجردی بود که از قضا بلافاصله پس از جشنواره چهل و یکم، در فهرست اکران نوروزی قرار گرفت.
هرچند لطیفی در مصاحبهای گفته بود به دلیل همزمانی عید و ماه مبارک رمضان این فیلم در اکران نوروزی تحت تاثیر قرار گرفت و اگر شرایط اکران نوروزی طبیعی بود اقبال بیشتری از فیلم داشتیم، اما به هر روی غریب نتوانست آنچنان شرایط جشنواره فیلم فجر را برای خود تکرار کند. فیلمی درباره زندگی یک شهید که بابک حمیدیان نیز نقش اصلی آن را ایفا کرده بود و هر دو اینها پارامترهای خوبی برای اقبال بیشتر از این فیلم بودند. فیلمی که در جشنواره فیلم فجر در ۸ رشته نامزد دریافت سیمرغ شده بود و با ۷ جایزه جشنواره را ترک کرده بود. اما در نهایت به فروش ۱۰ میلیاردی رسید و توانست ۲۴۱ هزار مخاطب داشته باشد.
عامه پسند جزو اولین درامهای اجتماعی گیشه پاییزی امسال بود. فیلمی که پس از هتل و بچه زرنگ در آبان ماه اکران شد و انتظار میرفت تا گیشه کم رونق سینمای اجتماعی را رنگ ببخشد. این فیلم در جشنواره سی و هشتم اکران شد و بهرغم ترکیب بازیگران قابل توجه و پیشینه بیرقی در ساختهای اجتماعی زنانه موفقیتی حاصل نکرد. در جشنواره همان سال نیز عامه پسند در یکی از شهرها اکران نشد و خبرسازی برای توقیف فیلم نیز آن را وارد حواشی کرد.
به علاوه آنکه عامه پسند تنها فیلم امسال بود که هوتن شکیبا در آن ایفای نقش کرده بود و تصور میشد اقبال خوبی از آن شود. با همه اینها عامه پسند ۶ میلیارد و ۸۰۰ میلیون تومان فروخت و هنوز روی پرده سینماهاست.
در کنار دیگر درامهای اجتماعی امسال نام یک فیلم ناکام دیگر نیز به چشم میخورد. حدود ۸ صبح تازهترین فیلم منوچهر هادی بود که در میانه سریالهای طنزی که برای نمایش خانگی تولید میکرد، ساخته شده بود. این فیلم نیز به همراه عامه پسند اکران شد تا کمی گیشه سینمای اجتماعی جان بگیرد، اما این اتفاق جای خود را به بی رمقی توامان این دو فیلم برای سینما داد.
در این فیلم خود منوچهر هادی و همسر سابقش یکتا ناصر ایفای نقش کرده اند و تصور میشد به دلیل حواشی پیرامون زندگی شخصی آنها همچنان اقبالی به این فیلم باشد، اما حدود ۸ صبح تنها توانست با عنوانی که داشت سوژه خوبی برای تیتر رسانهها باشد و با ۵ میلیارد و ۸۰۰ میلیون تومان همچنان در فهرست اکران قرار دارد.
یک فیلم پر اقبال دیگر در جشنواره فجر و کم انتظار در فروش. سرهنگ ثریا اولین ساخته لیلی عاج بود که در جشنواره چهل و یکم بسیار تقدیر شد. لیلی عاج به عنوان فیلمساز اول دیپلم افتخار دریافت کرد و بازی ژاله صامتی مورد تحسین منتقدان بود. به علاوه سوژه فیلم ایده بکری درباره حضور منافقین در اردوگاه اشرف بود که تا به حال در سینمای بلند مورد توجه قرار نگرفته بود.
همه اینها فاکتورهای قابل توجهی بودند که فروش فیلم را به بالاتر از حد انتظار میرساندند، اما سرهنگ ثریا نیز در کنار دیگر درامهای اجتماعی و دفاع مقدس امسال فدای موج سینمای کمدی شد و با حدود ۱ میلیارد و ۷۰۰ میلیون تومان به اکران خود پایان داد.
برادران محمودی که با پوست شیر مخاطبان زیادی را شیفته سبک آثار خود کرده بودند با فاصله کمی از اتمام این سریال، آخرین تولد را روانه اکران کردند. این فیلم که پیشتر کابل پلاک ۱۰ و بعدتر سقوط کابل نام داشته و برای اکران به این نام تغییر پیدا کرده بود، با این تصور که پس از پوست شیر همچنان مخاطبان را با خود همراه کند، راهی اکران شد.
الناز شاکردوست و پدرام شریفی نیز دو بازیگر اصلی این فیلم بودند که انتظار میرفت حضورشان بر فروش فیلم اثرگذار باشد، اما آخرین تولد در فروش، معمولیتر از حد انتظار ظاهر شد. فیلمی که حال و هوایی کاملا متفاوت با پوست شیر داشت و درباره جنگ و حضور طالبان در افغانستان است. آخرین تولد با تمام این اوصاف نهایتا فروشی ۴ میلیاردی داشت و از اکران کنار گذاشته شد.
طبیعتا هر فیلمی که در جشنواره فیلم فجر در سه رشته اصلی بهترین فیلم، فیلمنامه و کارگردانی نامزد سیمرغ بلورین شده باشد توجه مخاطبان و علاقهمندان به سینما را به خود جلب میکند؛ به خصوص اگر کارگردان آن فرد باسابقه ای، چون رضا میرکریمی باشد. کارگردانی که سبک کاری خاصش را در تمام این سالها از یک حبه قند گرفته تا به همین سادگی و امروز و... به مخاطب شناسانده و سینمای خودش را ساخته است.
نگهبان شب از فیلمهای مورد اقبال فجر چهلم بود و با نامزدی در ۹ رشته نهایتا سیمرغ بهترین کارگردانی را از آن میرکریمی کرد، اما آنچنان که باید در اکران موفق نبود. فیلمی که پس از تعطیلات خرداد ماه اکران شد و آماده بود تا اکران تابستانی موفقی داشته باشد، اما در نهایت با ۲ میلیارد و ۳۰۰ میلیون تومان گیشه را ترک کرد. این فیلم از قضا تنها نماینده ایران در اسکار ۲۰۲۴ بود که توسط هیئت انتخاب نیز برگزیده نشد و امسال دست سینمای ایران را نیز در اسکار خالی گذاشت.
مهجورترین درام اجتماعی امسال، آخرین ساخته مرحوم کیومرث پوراحمد است. فیلمی که در زمان حیات پوراحمد تنها در جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد و سه ماه پس از مرگ او اکران عمومی شد.
پرونده باز است در جشنواره همان سال نیز نظر منتقدان را نسبت به باقی فیلمهای پوراحمد جلب کرد و مخاطبان با آن همراه شدند. درامی که در زندان و کانون اصلاح تربیت روایت میشود و به رغم اقبال نسبتا خوب مخاطبان در ایام جشنواره، نتوانست در اکران عمومی بیش از ۵۷۷ میلیون تومان فروش داشته باشد.