این سریال از نظر بصری یکی از چشمگیرترین آثار تلویزیونی محسوب میشود، اما در عین حال پشتوانه روایی و مضامین پیچیدهای دارد که مخاطبان را برای دنبال کردن آن ترغیب میکند.
به گزارش روزیاتو، همین امروز هم سریالهایی مانند شوگان کم نظیر هستند. با این حال، چند فیلم به یادماندنی وجود دارند که میتوان آنها را خویشاوندان معنوی این درام شبکه FX دانست؛ از جمله پنج فیلم زیر که هم سینمادوستان و هم تماشاگران عادی باید آنها را تماشا کنند.
فیلم آشوب به کارگردانی آکیرا کوروساوا، یک اقتباس شگفتانگیز ۱۶۰ دقیقهای از نمایشنامه «شاه لیر» اثر شکسپیر است که داستان آن در ژاپن قرون وسطی میگذرد. این فیلم روایتگر زندگی یک فرمانروای پیر است که پس از بازنشستگی، امپراتوری خود را میان پسرانش تقسیم میکند. با این کار، او زمینه ساز جنگی ویرانگر در سرزمینی متحد و آرام میشود و هم از خود و هم از فرزندانش هرگونه شادی را میرباید.
این شاهکار تراژیک، یکی از بهترین فیلمهای ژاپنی ساخته شده است که تصاویر زیباتر و لحظاتی پرخشونتتر از سریال شوگان را به نمایش میگذارد. با این حال، گستردگی داستان آن و روایت رقابتهای تلخ بین شخصیت ها، آن را به یک اثر همراه و همگام با شوگان تبدیل میکند.
سریال شوگان به طور گستردهای به تأثیر حضور فزاینده تجار و کاتولیکهای پرتغالی در ژاپن قرن هفدهم بر سیاستها و تنشهای سیاسی آن دوران میپردازد. همین موضوع باعث میشود فیلم سکوت به کارگردانی مارتین اسکورسیزی گزینهای مناسب برای هر کسی باشد که در سریال شوگان به تعارضات بین کاتولیکهای پرتغالی مستقر در ژاپن، پروتستانهای اروپایی که میخواستند در این کشور پایگاهی ایجاد کنند و بومیان ژاپنی که نگران تأثیرات بلندمدت مسیحیت بر فرهنگ ملی خود بودند، علاقه پیدا کرده است.
سکوت که چند سال پس از وقایع شوگان اتفاق میافتد، داستان دو کشیش یسوعی پرتغالی (اندرو گارفیلد و آدام درایور) را روایت میکند که به ژاپن سفر میکنند تا استاد سابق خود (لیام نیسون) را در زمانی که مسیحیت در سراسر این کشور سرکوب میشود، پیدا کنند. این فیلم اثری عمیقاً معنوی است که بینشی تازه درباره آنچه شوگان از تنشهای مذهبی و سیاسی مطرح میکند، ارائه میدهد.
در طول ۱۰ قسمت سریال شوگان، شخصیتهای زیادی دست به خودکشی آیینی سپوکو (نوعی خودکشی در فرهنگ ژاپنی) میزنند و هیچ فیلمی ماهیت پذیرفته شده اجتماعی این عمل خودآزاری را بصورت تیزبینانهتر و ماندگارتر از شاهکار سال ۱۹۶۲ به کارگردانی ماساکی کوبایاشی، به تصویر نکشیده است.
این فیلم، داستان یک رونین (سامورایی بدون ارباب در دوران فئودالی) را روایت میکند که درخواست انجام هاراگیری در کاخ یک ارباب فئودال را میدهد، اما در حقیقت برای به چالش کشیدن اعتبار همه حاضران این کار را انجام میدهد و نشان میدهد که افتخار واقعی از کجا سرچشمه میگیرد و چگونه مفهوم آن میتوانست – و اغلب نیز چنین بود – در جامعه فئودالی ژاپن به عنوان سلاحی مورد استفاده قرار گیرد. تماشای این فیلم برای هر کسی که ایدههای مطرح شده در شوگان درباره از خودگذشتگی، شجاعت و تعهد ایدئولوژیک را جذاب مییابد، ضروری است.
کاگهموشا، یکی دیگر از شاهکارهای دوران پایانی زندگی فیلمساز افسانهای ژاپنی آکیرا کوروساوا، داستان یک دزد را با شباهت چشمگیری به یک فرمانده سامورایی روایت میکند که برای ایفای نقش بدل او انتخاب میشود. زمانی که آن فرمانده کشته میشود، معاون او ناچار است نقش بدل او را به طور کامل بپذیرد و فرماندهی لشکریان را در نبردها بر عهده بگیرد.
در این میان، کاگهموشا نه تنها به عنوان یک اثر پرمغز درباره مسئولیتی که فرد در قبال فرهنگ، کشور و هموطنانش دارد، بلکه روایتگر آسیبی است که تفرقه میان فقیر و ثروتمند، قدرتمند و ناتوان به آینده یک ملت، میزند. این فیلم کاملاً مناسب برای تماشا در کنار سریال شوگان است؛ مجموعهای درباره یک ارباب قدرتمند که حاضر است رعایای خود را تا پای جانشان برای اطمینان از وفاداری آنان به چالش بکشد.
این فیلم نئو نوآر به کارگردانی سیدنی پولاک و نویسندگی پل شریدر و روبرت تاون، داستان یک کارآگاه خصوصی آمریکایی (رابرت میچام) را دنبال میکند که به ژاپن بازمیگردد تا دختر ربوده شده دوستش را نجات دهد و از بدهی یک گانگستر سابق یاکوزا برای کمک به او استفاده کند. اگرچه داستان آن ممکن است ساده به نظر برسد، اما زیرمتن روایت یاکوزا، پیچیدگیهای بیشتری از آنچه فکر میکنید دارد.
آنچه در ابتدا یک داستان جنایی ساده به نظر میرسد، به تدریج به روایتی تأثیرگذار از دو مردی تبدیل میشود که با سرنوشت و احساس مشترک افتخار به هم گره خوردهاند. این فیلم تا حدی درباره یک غربی است که احترام عمیقی برای فرهنگ ژاپنی قائل است و متوجه میشود که حضور صرف او در این سرزمین بیگانه چه تأثیری میتواند داشته باشد. به همین دلیل، جای این فیلم در این فهرست توجیه پذیر است.
همانند شوگان، یاکوزا نیز درباره این است که چگونه یک سری برخوردهای فرهنگی میتواند راه را برای درک متقابل عمیقتری از آنچه هرکسی انتظار دارد، هموار سازد.