فرارو- فال گرفتن از آثار ادبی، از باورهای کهن این مرز و بوم است. در گذر زمان ساکنان این خاک به ادیبانی که گمان میبردند بهرهای از کلام حق دارند رجوع میشد. با این حال، اما در گذر زمان تنها تفال به حافظ در فرهنگ عامیانه ما باقی مانده است.
از من جدا مشو که توام نور دیدهای
آرام جان و مونس قلب رمیدهای
از دامن تو دست ندارند عاشقان
پیراهن صبوری ایشان دریدهای
از چشم بخت خویش مبادت گزند از آنک
در دلبری به غایت خوبی رسیدهای
منعم مکن ز عشق وی ای مفتی زمان
معذور دارمت که تو او را ندیدهای
آن سرزنش که کرد تو را دوست حافظا
بیش از گلیم خویش مگر پا کشیدهای
شرح لغت: پیراهن صبوری: جامه شکیب/ چشم بخت: دیده طالع
از کنارم مرو که روشنایی بخش چشمانم و همدم قلب یرگشته ام هستی. در مفهوم این شعر میتوان گفت دلدادگان حضرت دوست، در مسیر عشق ورزی سر از پا نمیشناسند و صبر و شکیب ندارند، چرا که سایه سار وجود او آرامش را برایشان به ارمغان میآورد. هر آن که خیالی از دوست به دلش نقش نشده باشد، عشق به دوست در خاطرش نمیگنجد. از این رو، در دایره عشق جا نمیگیرد.
اگر میخواهی به خواسته خودت برسی، باید بخت و اقبال هم با شما یاری کند، وگرنه موفق نخواهی شد. خوشبختانه شما راه مناسبی را در پیش گرفته ای، اما شرایط به گونهای است که معلوم نیست همه چیز بر وفق مراد پیش رود.