قلمرو سینما پر از آثار متنوعی از سراسر جهان است. بسیاری از سینمادوستان برای لذت بردن از این فیلمها در اکران اولیه خود، بر موانع موجود بر سر راه توزیع غلبه خواهند کرد. بینندگان تفنیی و موردی چندان به تجربه تماشای خود متعهد نیستند. همه میدانیم که اکثر مخاطبان، در سطح بین المللی، از نیاز به خواندن زیرنویس در هر فیلمی بیزار هستند. برخی احساس میکنند که این زیرنویسها حواس را پرت میکنند، در حالی که برخی دیگر فکر میکنند که تلاش برای خواندن زیرنویس ها، از جذابیت تجربه تماشای فیلم میکاهد.
به گزارش روزیاتو، صرف نظر از نوع نگاه شما به فیلمهای خارجی، واقعیت این است که هالیوود به خوبی از این بازار آگاه است و آنها سعی میکنند تا جایی که میتوانند با گرفتن محصول اورجینال و بازسازی آن از ابتدا، آن را در یک بستهبندی مرتب به مخاطبان داخلی عرضه کنند. اغلب اوقات، این بازسازیها نتیجهای با کیفیت نسبتاً متوسط دارند، حتی اگر این فیلمها از نظر بصری تقویت شده باشند. فیلمهای آسیایی منبع بیپایان بازسازیها و اقتباسها در بازار آمریکا هستند. با این اوصاف، در ادامه این مطلب قصد داریم شما را با ۱۰ فیلم شاهکار آسیایی آشنا کنیم که نسخه اورجینال آنها بسیار بهتر از بازسازیهای مشهور هالیوودیشان است.
قصد داریم شما را با ۱۰ فیلم شاهکار آسیایی آشنا کنیم که نسخه اورجینال آنها بسیار بهتر از بازسازیهای مشهور هالیوودیشان است.
دنیای خلق شده توسط تاکاشی شیمیزو براساس فرضیه انتقام و خشم است. در جو – آن، ارواح انتقام جویی که با خشونت مرده اند، خانه را تسخیر میکنند و زندگی هر کسی که جرأت ورود به قلمروشان را داشته باشد، را جهنم میکنند. در فیلم اورجینال، یک مددکار به نام ریکا وظیفه کمک به یک خانواده را بر عهده دارد که ناگهان متوجه حضور ارواح در خانه میشود. در ادامه مشخص میشود که ارواح زنی به نام کایاکو و پسرش توشیو در خانه هستند، مادر و فرزندی که شوهر کایاکو آنها را به طرز وحشیانهای به قتل رسانده است.
هر فردی که با این خانواده در تماس است بخشی از این نفرین را حمل میکند و محکوم به مرگ یا ناپدید شدن میشود. اگر چه همین کارگردان، نسخه بازسازی آمریکایی را ساخته است و قدرت ستارهای سارا میشل گلار را در آن دارد، اما نسخه هالیوودی به اندازه نسخه اورجینال جذاب نیست. نسخه ژاپنی با بیش از ۱۰ دنباله همراه شد و به یک فرنچایز طولانی تبدیل گردید، و البته در ادامه یک سریال تلویزیونی و یک سریی بازیهای ویدیویی که هنوز هم ادامه دارد، آن را به فرنچایزی عظیم تبدیل کرد.
برای بسیاری از سینمادوستان، شاهکار پارک چان – ووک یک فیلم بسیار مهم در سینمای آسیا است. اولدبوی یا رفیق قدیمی بر اساس یک مانگا به همین نام نوشته گارون تسوچیا و نوبوکی مینگیشی ساخته شده است. این داستان پیچیده به بررسی موضوعات انتقام، مکافات، رابطه با محارم و خشونت بسیار شدید میپردازد. چوی مین سیک نقش دائه سو را بازی میکند، یک مرد عیاش نفرتانگیز که خانوادهاش را نادیده میگیرد تا اینکه یک روز او را ربوده و بدون دلیل ۱۵ سال زندانی میکنند و تنها تلویزیون درون اتاقش او را در جریان وقایع اخیر قرار میدهد.
پس از آزادی، دائه سو باید تکههای پازل را کنار هم قرار دهد تا بفهمد چه کسی و به چه دلیلی او را ربوده و ۱۵ سال زندانی کرده است. این فیلم در سال ۲۰۱۳ برای مخاطبان آمریکایی بازسازی شد و اسپایک لی کارگردانی آن را بر عهده گرفت، در حالی که جاش برولین نقش اصلی فیلم را بازی میکرد. نسخه هالیوودی این فیلم بسیار ضعیف بوده و اغلب منتقدان آن را تقلیدی مسخرهآمیز و بسیار بیمایه در مقایسه با نسخه اورجینال دانستند.
گوجیرا (یا گودزیلا) یک شخصیت مورد احترام در ژاپن است. این هیولا یکی از چندین مکانیزم مقابلهای بود که ژاپن پس از پایان جنگ جهانی دوم برای بررسی پیامدهای بمباران اتمی خود از آن استفاده کرد. همچنین گوجیرا اولین فیلم کایجو و اولین فیلم دوران شووا (Showa) میباشد. این شخصیت توسط شیگرو کایاما خلق گردید و نسخه سینمایی آن توسط ایشیرو هوندا نویسندگی و کارگردانی شد، کسی که پایههای یک زیرشاخه از فیلمهای ژاپنی را بنا نهاد، زیرشاخهای که سالها به یک اصل در صنعت سرگرمی این کشور تبدیل میشد.
آمریکاییها بالاخره در سال ۱۹۹۸ فرصت ساخت نسخه مخصوص خود از گودزیلا را پیدا کردند، بنابراین کنترل فیلم را به رولاند امریش، فیلمساز و کارشناس فیلمهای فاجعهای سپردند. نتیجه نهایی یک شبه سوسمار غول پیکر بود که هیچ شباهتی به نمونه اورجینال نداشت. این فیلم به شدت مورد انتقاد قرار گرفت و استودیو ژاپنی توهو (استودیو سازنده فیلم اورجینال) را برای نزدیک به ۱۶ سال نسبت به واگذاری حق مجوز در غرب محتاط کرد، زمانی که در نهایت آنها تسلیم شده و با شرکتهای لجندری پیکچرز و برادران وارنر، برای اعطای مجوز ساخت فیلمهای گودزیلا، قرارداد بستند.
هفت سامورایی تمام و کمال فیلمسازی ژاپنی است. این اثر کلاسیک مورد احترام که توسط آکیرا کوروساوا نوشته و کارگردانی شده، آنقدر بازاقتباس و بازسازی شده است که در این فهرست نمیتوان به همه آنها پرداخت. علیرغم گذشتن ۷۰ سال از زمان ساخت این فیلم، داستان یک رونین سامورایی که دوران سختی را پشت سر میگذارد و در عین پیوستن به شش سامورایی دیگر مانند خودش، متعهد به نجات و محافظت از یک تبهکار در برابر راهزنان میشود، داستانی بدون تاریخ مصرف است که تمام آن چیزی که مخاطبان دوست و انتظار دارند را در خود دارد.
فیلمسازانی مانند مارتین اسکورسیزی و کوئنتین تارانتینو این فیلم را منبع الهام حرفهای خود میدانند. هالیوود فرصت ارائه نسخه خاص خود از این فیلم را از دست نداده است و فیلمهایی مانند هفت دلاور (The Magnificent Seven) که اولین بار در سال ۱۹۶۰ ساخته شد، با نسخه بازسازی که در سال ۲۰۱۶ اکران شد، محیط سامورایی فیلم اورجینال را به فضای ششلولبندی غرب وحشی تغییر داد. دیگر بازسازیهای آمریکایی فیلم هفت سامورایی عبارتند از: شش شکست ناپذیر (The Invincible Six)، نبرد آن سوی ستارهها (Battle Beyond the Stars,) و بسیاری دیگر.
یک تماس از دست رفته فیلمی به کارگردانی تاکاشی میکه براساس رمان چاکوشین آری نوشته یاسوشی آکیموتو است. این فیلم داستان دانشجوی جوانی به نام یومی است که سرش به کار و بار خودش گرم است تا اینکه تماسی از یکی از دوستانش دریافت میکند که میگوید از طریق یک پیام صوتی با صدای خودش، به او اطلاع داده شده که در فلان تاریخ خواهد مرد. یومی سعی میکند دوستش را آرام کند، اما خیلی زود، همانطور که در پیام صوتی گفته شد، او میمیرد و یومی را نگران میکند.
اوضاع زمانی بدتر میشود که همه دوستان یومی پیام مشابهی دریافت کرده و یکی پس از دیگری میمیرند. نسخه بازسازی هالیوودی که توسط اریک والت کارگردانی و در سال ۲۰۰۸ منتشر شد، فضای داستان و شخصیت اصلی را تغییر داده و در مورد یک متخصص پزشکی شناخته شده است که سعی دارند پرونده یک قتل مرموز را حل کند. این فیلم به شدت توسط منتقدان رد شده، وب سایت راتن تومیتوز امتیاز بسیار پایین به آن داده و آن را بدترین فیلم ترسناک ژاپنی اقتباس شده برای مخاطبان آمریکایی نامید.
حتی در روزهای ابتدایی اینترنت، ژاپنیها به پتانسیل گسترش وحشت به صورت آنلاین با استفاده از وب برای انتقال ارواح پی بردند. داستان فیلم کایرو یا نبض با خودکشی دانشجویی به نام تاگوچی آغاز میشود. چند روز بعد، افراد متعددی هر بار که آنلاین میشوند، تصاویر ترسناکی را مشاهده میکنند. فیلم از سه نقطه نظر مختلف روایت میشود، در شرایطی که سه نفر دیگر سعی میکنند راز تصاویر شبحوار و خشونت فزاینده مربوط به این تصاویر توهمی را کشف کنند.
داستانی که توسط کیوشی کوروساوا خلق شد، توجه وس کریون را به خود جلب کرد، کسی که فیلمنامه نسخه بازسازی آمریکایی را نوشت. عنوان این فیلم برای مخاطبان آمریکایی به Pulse تغییر نام داهد و توسط جیم سونزو کارگردانی شد. با وجود کمترین میزان انحراف از داستان نسخه اورجینال و انتخاب خوب بازیگرانی شامل کریستن بل و یان سامرهالدر، نسخه هالیوودی هنوز هم مانند چیزی قدیمی با پوششی براق از رنگ و هیچ چیز دیگر به نظر میرسد.
آب تیره فیلمی بر اساس یک داستان کوتاه نوشته کوجی سوزوکی است. هیدئو ناکاتا فیلمنامه نوشته شده توسط یوشیهیرو ناکامورا را کارگردانی کرده و فیلم داستان یک مادر مجرد تازه طلاق گرفته به نام یوشیمی را روایت میکند که در تلاش است تا حضانت پسرش را حفظ کند.
دعوای حقوقی برای حضانت فرزندش به وضعیت روحی یوشیهیده به شدت لطمه زده است، در شرایطی که او تلاش میکند با ورود به یک ساختمان آپارتمانی جدید، زندگی خود را از نو بسازد. وقتی تجسمهای ناگهانی تصویر یک دختر جوان زندگی او را مختل میکند، یوشیمی باید راز هویت این دختر را کشف کند تا مطمئن شود که دیوانه نشده است.
نسخه بازسازی آمریکایی سه سال بعد به کارگردانی والتر سالز و با بازی جنیفر کانلی ساخته شد. در حالی که فیلم توانست تحسین نسبی منتقدان را به همراه داشته باشد، اما هنوز هم با یک رزولوشن نه چندان قابل نسبت به نسخه اورجینال عرضه شد و از نسخه ژاپنی ضعیفتر است، به خصوص در این مورد که شخصیت یوشیمی پس از دیدن دختر بزرگ شدهاش در پایان نسخه ژاپنی، تصمیم میگیرد که با سرنوشت خود کنار بیاید.
لی هیون سئونگ کارگردانی فیلم عاشقانه سفر در زمان Il Mare را بر عهده داشت. در این داستان، یک مرد و یک زن که با فاصله زمانی دوساله از هم جدا افتاده اند، با استفاده از صندوق پستی با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند. ارتباط مداوم بین این دو که هرگز یکدیگر را ندیده اند، پیوندی عمیق بین آنها ایجاد میکند. با این حال، سرنوشت آنها درهم تنیده است تا زمانی که زن متوجه شود تنها راه شناخت مردی که آرزویش را دارد، انتخاب درست در گاهشمار زمانیاش است.
این داستان تقریباً به طور خط به خط در نسخه بازسازی آمریکایی به نام خانه کنار دریاچه (The Lake House) مورد استفاده قرار گرفت. در این فیلم ساندرا بولاک و کیانو ریوز بازی کردند. انتخاب این بازیگران برای یک فیلم کمدی رمانتیک مهمترین نقطه قوت این فیلم بود زیرا این زوج پیش از این در سال ۱۹۹۴ در فیلم محبوب و پرفروش سرعت (Speed) هم همبازی بودند. فیلم آلخاندرو آگارستی فیلم بدی نیست، اما اگر فیلم اورجینال کرهای را دیده باشید، این فیلم نسبت به فیلم اصلی چیزهایی کم داشته و دقت و ظرافت کمتری دارد.
داستان دو خواهر نقطه عطف دیگری در سینمای کره است. این داستان ترسناک فلسفی، به کارگردانی کیم جی وون، داستان نوجوانی به نام سو میرا روایت میکند که پس از بستری شدن در یک مرکز روانی، به خانه باز میگردد. او بدنبال از سرگیری زندگی با خواهرش در خانه ییلاقی خانوادگی شان، متوجه میشود که پدرش با زن جدیدی ازدواج کرده است، ازدواجی که هر دو خواهر از آن ناراضی بوده و از مادر جدیدشان نیز خوششان نمیآید. یک سری اتفاقات باعث میشود که خواهرها متوجه شوند در خطر هستند، اما واقعیت بسیار غم انگیزتر از آن چیزی است که بچهها تصور میکنند.
این فیلم در سال ۲۰۰۹ توسط برادران گوارد بازسازی شد و به ناخوانده (The Uninvited) تغییر نام داد. این اثر جدید به شدت فاقد تاثیر دراماتیک تلخترین لحظات داستان اورجینال است و سعی میکند در حالی که تلاش دارد آن تاثیر را با ترسهای بسیار بیکیفیت و چیپ بازسازی کند. همان طور که انتظار میرفت، این بازسازی غربی، به ویژه باتوجه به کیفیت بالای نسخه اورجینال، به شدت مورد انتقاد منتقدان قرار گرفت.
سهگانه امور جهنمی مجموعهای از فیلمها به نویسندگی و کارگردانی آلن مک و اندرو لائو است که استعدادهای بازیگری اندی لائو و تونی لئنگ، دو تن از شناخته شدهترین بازیگران صنعت سرگرمی چین را در نقشهای اصلی خود دارد. در این داستان، یک دانشجوی افسری ایده آل گرای پلیس توسط یک سربازرس پلیس استخدام میشود تا در مافیای سهگانه چین نفوذ کند. همزمان، رئیس دار و دسته جنایتکار سهگانه نیز مخفیانه یکی از اعضای خود را وارد نیروهای پلیس میکند.
داستان در طول یک دهه و سه فیلم اتفاق میافتد. این فیلم طرح اصلی برای فیلمنامه رفتگان (The Departed) به کارگردانی مارتین اسکورسیزی بود. فیلمنامه نوشته شده توسط ویلیام موناهان به قدری خوب بود که فهرستی از بهترینهای هالیوودی را برای ساخت فیلم دور هم جمع کرد، جایی که برد پیت در نقش تهیه کننده و لئوناردو دی کاپریو، جک نیکلسون، مت دیمون، الک بالدوین و بسیاری دیگر در نقش بازیگر در آن حضور یافتند. علیرغم آنچه که گفته شد، در اینجا انتخاب اشتباهی صورت نگرفته است، و علیرغم کیفیت بالای نسخه بازسازی شده هالیودی، نسخه کاملتر و بهتر داستان در فیلم اورجینال چینی یافت میشود.