فرارو- احتمال جنگ آذربایجان و ارمنستان در شمال غرب ایران دوباره قوت گرفته است. تحرکات نظامی باکو حوالی نخجوان و بهخصوص در محدوده استان سیونیک و برگزاری رزمایش مشترک نظامی ارمنستان با آمریکا، نگرانیها در این رابطه را تشدید میکند و باعث شده کارشناسان مسائل نظامی بگویند جمهوری آذربایجان و ارمنستان به تجربه دور جدیدی از تخاصم نزدیک هستند.
بهگزارش فرارو؛ اختلال گسترده سامانه GPS در مرز ارمنستان و جمهوری آذربایجان نگرانکننده است و میتواند نشانهای باشد از تلاش ارمنستان برای ایجاد اختلال در پرواز پهپادهای رزمی و شناسایی متعلق به آذربایجان. هواپیماهای نظامی جمهوری آذربایجان، همزمان با آغاز تحرکات نظامی در مرز ارمنستان، چند پرواز مستقیم ترابری به سرزمینهای اشغالی انجام دادهاند. مقصد همگی این پروازها، پایگاه هوایی ارتش اسراییل بوده که ظرف سالهای اخیر نقش پررنگی در تامین نیازهای نظامی باکو ایفا کرده است. طرف دیگر هم بیکار نماند و یک مانور مشترک نظامی با نیروهای آمریکایی برگزار کرد تا حساسیت روسیه را برانگیزد. فرانسه، چین، ترکیه، اتحادیه اروپا و ایران وقایع و اخبار مربوط به احتمال جنگ آذربایجان و ارمنستان را با دقت و وسواس بالا دنبال میکنند.
جمهوری آذربایجان و ارمنستان دو کشوری هستند که پس از تحلیل رفتن قوت و قوام اتحاد جماهیر شوروی شکل گرفتند. در پایان جنگ جهانی اول، دو طرف نسبت به سه نقطه یعنی نخجوان، زنگزور و قرهباغ ادعای مالکیت داشتند، اما ارمنستان دست بالا را در اختیار داشت. مدتی بعد ورق برگشت.
فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در ابتدای دهه ۹۰ میلادی، جمهوری آذربایجان و ارمنستان را بهطور مستقیم رو در روی هم قرار داد. کار خیلی زود به تقابل نظامی کشید. ارتش ارمنستان تا اواسط سال ۱۹۹۲ موفق شد بخش عمده قرهباغ را تحت کنترل خود درآورد.
جنگ اول قرهباغ به وقایع این دوره اشاره دارد و در جریان آن چند شهر دیگر نیز که روی هم رفته ۲۰ درصد خاک جمهوری آذربایجان را تشکیل میداد، تحت کنترل ارمنستان درآمد. دو سال بعد با دخالت سازمان ملل و سایر کشورها جنگ بهظاهر متوقف شد، اما اختلافات جمهوری آذربایجان و ارمنستان چونان آتش زیر خاکستر به حال خود رها شد.
جنگ دوم قرهباغ ۳۰ سال بعد زبانه کشید. این مرتبه آذربایجان که با همراهی اسراییل و ترکیه، قدرت نظامی خود را تقویت کرده بود، برای آزادسازی اراضی خود دست به اسلحه برد. جنگ آذربایجان و ارمنستان در پاییز ۲۰۲۰ شروع شد و ظرف ۴۴ روز درگیری، چند شهر، روستا و آبادی از ارمنستان پس گرفته شد. جنگ دوم قرهباغ با پذیرش توافقنامه صلح و میانجیگری روسیه به پایان رسید، ولی چند نقطه ابهامآمیز باقی ماند.
ارمنستان و جمهوری آذربایجان از نظر نقشه جغرافیایی و سیاسی وضعیت پیچیدهای دارند. قرهباغ با اینکه در خاک آذربایجان قرار گرفته، میزبان جمعیت ارمنی است. این ناحیه خودمختار محسوب میشود و از دولت و پارلمان جداگانه برخوردار است. ارمنیها به قرهباغ، آرتساخ میگویند جنگ سال ۲۰۲۰ باعث قطع ارتباط این ناحیه با خاک ارمنستان شد و از آن به بعد رفتوآمد ساکنان ارمنی تنها از مسیر گذرگاه لاچین امکانپذیر است.
جمهوری خودمختار نخجوان، وضعیتی مشابه در جنوب کشور ارمنستان دارد. الهام علیاف در نظر دارد با ایجاد دالانی تازه، از طریق مرز زنگزور (با نام تورانی) راه ارتباطی خاک خود را با نخجوان و سپس ترکیه فراهم کند.
جمهوری آذربایجان در دو، سه سال گذشته به شیطنت و اعمال محدودیت در گذرگاه لاچین و قطع دسترسی ارمنستان به منطقه قرهباغ متهم شده است. باکو در توجیه عملکرد مخاطرهآمیز خود میگوید از این جاده استفاده نظامی و غیرقانونی صورت میگیرد و به همین دلیل در منطقه ایست بازرسی مستقر کرده است.
جمهوری آذربایجان در کل نسبت به اینکه رسما قرهباغ را بخشی از خاک خود بخواند و جمعیت ارمنی ساکن آن را وادار کند بهعنوان شهروندان باکو زندگی کنند، بیمیل نیست. الهام علیاف، رییسجمهوری طویلالمدت جمهوری آذربایجان در سالهای اخیر روندی کاملا برخلاف مسلک پدرش حیدر علیاف در پیش گرفته و با دور شدن از ایران روابط صمیمانهای با ترکیه و اسراییل برقرار کرده. همین همکاری باعث شده طرف آذربایجانی متهم شود زیر سایه دامنزدن به اختلافات قدیمی با ارمنستان، دنبال تغییر نقشه منطقه قفقاز است.
تحلیلی بدبینانه وجود دارد که میگوید باکو اختلاف قدیمی بر سر منطقه قرهباغ را بهانه کرده، اما اهداف دیگری را دنبال میکند و در پشتپرده میخواهد با تصرف استان سیویک ارمنستان، ارتباط زمینی ایران با روسیه و اروپا را که سالیان متمادی از طریق گذرگاه زنگزور برقرار بوده را قطع کند و در آینده از این حربه بهعنوان اهرم فشار علیه ایران بهره ببرد.
نقشهای که بهخوبی وضعیت منطقه قرهباغ و موقعیت ایران را در مناقشه بین باکو و ایروان نشان میدهد
جنگ آذربایجان و ارمنستان فقط ایران را به زحمت نمیاندازد. همین الان اهالی کاخ کرملین که پس از حمله به اوکراین یک شب راحت سر بر بالین نگذاشتهاند، بابت باز شدن پای آمریکا به منطقه کاسه چه کنم چه کنم دست گرفتهاند.
روسیه منطقه قفقاز را حیاط خلوت خود میداند و به نقشی کمتر از «پدرخوانده» رضایت نمیدهد. جنگ دوم قرهباغ با مداخله و میانجیگری روسها به پایان رسید و ظرف دو سال گذشته نیروهای نظامی مسکو از صلح شکننده منطقه قفقاز پاسداری کردهاند، ولی نه باکو و نه ایروان هیچکدام از پوتین رضایت ندارند. روسیه بههرحال کوتاه نمیآید و در صورت وقوع درگیری، در ژشت نیروهای حافظ صلح به حضور نظامی در مناطق مورد مناقشه ادامه میدهد.
آمریکا ذاتا حاضر نیست از هیچ فرصتی برای آزار روسیه و منافعش بگذرد. پس قطعا مناقشه در منطقه را به نفع خود میداند. برگزاری مانور مشترک با نیروهای ارمنستانی علاوه بر اینکه معادلات منطقه را پیچیدهتر کرد، برای آمریکا اسباب سرگرمی بود. آمریکاییها فعلا نقش مدافع حقوق اقلیت ارمنی حاضر در قرهباغ را ایفا میکند.
رجب طیب اردوغان با اینکه دوست دارد سیاستمداری مستقل و قدرتمند بهنظر برسد، در حوزه سیاست خارجی هر بار به سمت یکی از قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای متمایل میشود تا به مطامع خود برسد. بهنظر او اگر وسط ماجرای قفقاز اتفاقی افتاد، در تاریخ ثبت میشود که اردوغان هم نقشی در ماجرا داشته. مشکل اینجاست که ترکیه اهداف راهبردی و ایدئولوژیک بلندمدتی را دنبال میکند و همراه خود اسراییل را نیز وارد قصه کرده.
جمهوری آذربایجان در جریان جنگ دوم قرهباغ از پشتیبانی تسلیحاتی اسراییل سود برد و در لفاظیهای خود معمولا خیلی روی این قضیه حساب باز میکند. وسوسه حضور نظامی در نزدیک مرز ایران، اسراییلیها را به حمایت از باکو وادار میکند. از آن طرف اتحادیه اروپا بهخاطر تجانس مذهبی حداقل تا اینجا پشت ارمنستان ایستاده. میگوید بهشکل غیررسمی از ایروان خواستهاند عضو پیمان ناتو شود. این یکی روسیه را تا مرز جنون پیش میبرد.
پوتین در ماجرای اوکراین میزان حساسیت خود به چنین اتفاقی را نشان داده، اما ارمنستان دلشکستهتر از این حرفهاست و دولتمردان ایروان از صمیم قلب اعتقاد دارند اگر روسیه بیشتر هوایشان را داشت، باکو تا این اندازه گستاخ نمیشد.
جنگ آذربایجان و ارمنستان به انحاء مختلف دنیا را درگیر خواهد کرد، اما ایران نگرانیها و حساسیتهای خاص خود را دارد. چون معتقد است جمهوری آذربایجان در پس بهانهجوییها خود بابت مناطق مورد مناقشه، دنبال هدف بزرگتری است و حتی دنبال جدا کردن استان سیونیک از خاک ارمنستان باشد.
سیونیک استان جنوبی ارمنستان است و این کشور را از طریق مرز زنگزور به ایران متصل میکند. بخشی از مراودات اقتصادی ایران با روسیه و اروپا، سالهاست از طریق گذرگاه مرزی زنگزور انجام میشود و کنترل آن توسط دولتی که نشان داده چندان به عهد و پیمان خود وفادار نیست منافع تهران را به خطر میاندازد. گفته شده اردوغان و علیاف هر کدام در سفرها و پیامهای جداگانه تلاش کردهاند قصد و نیت خود را به اطلاع ایران رساندهاند و هر طور شده رضایت مقامات کشورمان را جلب کنند اما هر بار با جواب منفی روبرو شدهاند.
پاسخ ایران به اندازه کافی قاطعانه بوده و از طرف مهمترین مقامات عالی کشور بیان شده است. عرف بینالملل به هر کشوری اجازه میدهد در صورت تهدید منافعش دست به اقدام عملی و جدی بزند. با این حال ایران همیشه تلاش کرده میان دو طرف درگیر در مناقشه قرهباغ نقش میانجی را برعهده بگیرد و مانع تقابل نظامی شود، اما اگر باکو همچنان بر سر خواسته نامعقول خود پافشاری کند چه اتفاقاتی قابل پیشبینی خواهد بود؟
مقاومت ارمنستان در حالت عادی اولین گزینه محتمل است. این گزینه به وقوع جنگ و خونریزی ختم میشود، اما چون ایروان تصمیم گرفته از تمامیت ارضی خود دفاع کند، شاهد صفآرایی متحدان دو طرف خواهیم بود. آمریکا حداقل تا زمانی که بایدن سرکار است پشت ارمنستان میایستد و آذربایجان باید به کمک تسلیحاتی اسراییل و پهپادهای بیرقدار اردوغان دلخوش کند.
پیمان نظامی مشترک را ملزم به حمایت از ایروان میکند. ارمنستان فقیرترین جمهوری جدا شده از اتحاد جماهیر شوروی است و وابستگی شدیدی (در حد خوراک ضروری و تامین منابع برق) به روسیه دارد. برگزاری مانور مشترک اخیر با آمریکا هم بیشتر از سر دلشکستگی نسبت به سیاستهای پوتین انجام گرفته. اتحادیه اروپا و ناتو کاملا بلاتکلیف و غیرقابل پیشبینی هستند. تجربه جنگ اوکراین نشان داده اگرچه آنها ولادیمیر زلنسکی را در موقعیتی مشابه تشویق کردند تا برای روسیه شاخوشانه بکشد و بهنوعی اوکراین را به باتلاق جنگ هل دادند، اما وقتی نوبت پشتیبانی و حمایت کردن واقعی رسید، پای وعدههایشان نماندند.
جنگ آذربایجان و ارمنستان را میتوان به صورت دیگری مختومه تصور کرد. در طول دو سال گذشته طرحهای صلح مختلفی مطرح و به دو طرف پیشنهاد شده است. یکی از آنها دولت نیکول پاشینیان را تشویق میکند بخشی از منطقه مورد مناقشه که در حال حاضر جزو خاک ارمنستان محسوب میشود را بدون جنگ و خونریزی تسلیم الهام علیاف کند و در ازای آن نقطهای از خاک جمهوری آذربایجان را تحویل بگیرد.
باکو و همراهانش پیشنهاد معاوضه مسیر لاچین (راه ارتباطی ارمنستان و قرهباغ) با مسیر زنگزور (راه ارتباطی جمهوری آذربایجان و نخجوان) را در همین راستا مطرح کردهاند. این طرح و برنامهریزیهای مربوط به آن مطلوب ارمنستان نیست اما با توجه به اینکه آنها را از شر چالشی مداوم و فرسایشی خلاص میکند، ایروان را به فکر فرو میبرد. بهخصوص اینکه جمهوری آذربایجان با تحرکات نظامی اخیر تلاش میکند نشان دهد در رسیدن به خواستههایش جدی است. نیکول پاشینیان اوایل خرداد امسال، طی اظهاراتی شگفتانگیز برای پذیرش این ایده اعلام آمادگی کرد.
ایران از طرح مبادله کریدورها بین ارمنستان و جمهوری آذربایجان متضرر خواهد شد. چون به هرحال مسیر ترانزیت خود به سمت اروپا را از دست میدهد. برای همین بارها و بارها مخالفت خود را به طرفین اعلام کرده است. صراحت ایران باعث شده الهام علیاف دنبال دالانی تازه در عمق خاک ارمنستان و با فاصله از زنگزور بگردد که همان کارکرد را داشته باشد.
آذربایجان شمالی (الهام علی زاده) به ارمنستان و درخواست رسمی ارمنستان از ایران و روسیه برای رفع تجاوز از دست آدربایجان شمالی است.
جنگ جهانی آخر
آتشی از آدربایجان