روزنامه شرق نوشت: همه چیز از یک برنامه تلویزیونی شروع شد؛ مجری به دوربین زل زد و گفت که شاید تعجب کنید، ولی احتمال دارد دربی ۱۰۲ در کشور قطر برگزار شود. همین جملات کافی بود تا همه چیز از شایعه تا مرز واقعیت پیش برود. طولی نکشید که خبرگزاریهای مختلف این شایعه را تأیید کرده و برخی از آنها به طور قطعی و تعدادی دیگر با دیده تردید، این خبر را مخابره کردند.
برگزاری دربی تهران، که یکی از مسابقات پرتماشاگر دنیا محسوب میشود، در کشوری دیگر، از آن دست فانتزیهایی است که تا به الان چندین بار شایعهاش به گوش رسیده است. یکی دو بار بحث برگزاریاش در آلمان به گوش رسید و یکی دوباری هم در آمریکا. البته که آن زمان شرایط متفاوت بود و صحبت از برگزاری این بازی در قالب یک دیدار دوستانه یا برگزاری سوپرکاپ بود. منطقی هم به نظر میرسید؛ الان چندین سال است که کشورهایی همچون عربستان میزبان دیدارهای سوپرجام یا جام حذفی در کشورهای صاحب فوتبال میشوند، ولی اینکه یکی از حساسترین بازیهای لیگ را به کشوری دیگر برده و مسئولیت برگزاری به آنها سپرده شود، از آن دست اتفاقاتی است که اجازه نمیدهد این شایعه چندان باورپذیر باشد.
زمان برگزاری دربی ۱۰۲ که قرار شده در هفته پنجم برگزار شود هنوز مشخص نیست. پیشتر مسئولان امر تصور میکردند این بازی قبل از فیفادی برگزار میشود و همه چیز به خیر و خوشی تمام میشود، ولی سختگیریهای فیفا مبنی بر برگزاری بازیهای لیگ ایران با حضور تماشاگران زن و تعویق یک هفتهای این رقابتها برنامه را به هم ریخت. نتیجه این شد که زمان دربی به بعد از فیفادی کشیده شد.
بعد از فیفادی، ولی شرایط مثل سابق نیست؛ هم از لحاظ ورزشی و هم اجتماعی. اول اینکه پرسپولیس مجبور است در لیگ قهرمانان آسیا بازی دشواری برابر النصر برگزار کند. دوم اینکه استقلال هم قرار است یکی دو مهره کلیدیاش را به تیم امید دهد تا در بازیهای آسیایی به میدان بروند. شایعه شد استقلال هشدار داده بدون این بازیکنان حاضر نیست در دربی به میدان برود. این دو نکته با یک شایعه دیگر در فضای مجازی همراه شد که مسئولان امر علاقهای به برگزاری این دیدار حساس در این بازه زمانی ندارند. درنتیجه مسئولان فدراسیون فوتبال رسما برگزاری دربی در هفته پنجم را به تعویق انداخته و خبر دادند در تاریخی دیگر برگزار میشود، ولی تاریخ دقیقی برای آن مشخص نکردند.
حالا در چنین فضایی یکباره شایعه برگزاری دربی ۱۰۲ در قطر مطرح شده که با وجود جذابیت، میتواند در حد همان شایعه هم بماند. دلایل زیادی برای شایعهبودن این خبر وجود دارد؛ اینکه بعید است حساسترین بازی لیگ (نه سوپرکاپ و جام حذفی) به کشوری دیگر برده شود. ضمن اینکه هزینه اردوی چندروزه باشگاهها در کشوری دیگر و خستگی سفر برای بازی هفته بعد دو تیم هم مزید بر علت میشود. این بازی هرگز در طول تاریخ ورزش ایران، فقط یک بازی ساده فوتبالی نبوده و نهادهای متفاوتی را درگیر کرده است. پس اینکه فدراسیون به تنهایی در این زمینه تصمیمگیر و اجراکننده باشد از آن موضوعاتی است که نمیتوان باور کرد.
حال اینکه چرا این موضوع در چنین بازهای مطرح شده چندان بیدلیل هم نیست. شاید بحث انتقام از تلویزیون مطرح باشد و در سطحی بالاتر، شاید راهی برای فرار از محرومیتهای احتمالی برای خالیماندن سکوها در تهران. هر دو دلیل را میتوان زیر ذرهبین برد چراکه در گزارشهای منتشرشده که در پی این خبر آمده، چنین عنوان شده که فدراسیون با برگزاری این مسابقه در قطر در پی گرفتن حق پخش بالا آن هم به دلار و دیگری بلیتفروشی با ارزی خارجی است که نتیجهاش سود بیشتر برای باشگاهها میشود.
ایده به اندازه کافی جذاب به نظر میرسد، ولی پشت این خبر شاید تفکر انتقامجویی از تلویزیون وجود داشته باشد. ماجرای حق پخش در فوتبال ایران تبدیل به کلافی سردرگم شده است. تلویزیون خودش را در این ماجرا ذیحق میداند و میگوید پرداخت حق پخش فوتبال غیرقانونی است. آنها بهواسطه پشتگرمیای که دارند روی این موضع پافشاری میکنند. سالهای گذشته هم که تمام دعواهای حقوقی در این زمینه را بردهاند و حاضر نیستند از محل آگهیهایی که هنگام پخش فوتبال به دست میآورند یا کنداکتوری که ساعتهای زیادی از آن را با پخش فوتبال پر میکنند هزینهای پرداخت کنند. این در حالی است که آنها برای سریالهای بیمخاطب یا کممخاطب هزینههای هنگفتی میکنند. فدراسیون فوتبال بارها تلاش کرده حق فوتبال را از تلویزیون بگیرد که تا به الان توفیقی نداشته است.
ایجاد پل ارتباطی با قطر و ایده برگزاری مهمترین بازی فصل فوتبال ایران در این کشور، از آن دست تفکراتی است که میتواند تلنگر مهمی به مسئولان تلویزیونی بزند که حاضر نیستند چیزی به اسم حق پخش بپردازند. اتفاقا انتخاب قطر هم هوشمندانه است؛ کشوری که رابطه سیاسی خوبی با ایران دارد و در طول برگزاری بازیهای جام جهانی نشان داد موافق سیاستهای ایران در منطقه است. پس خود به خود بخشی از حساسیتهای موجود درباره انتخاب کشور مقصد، در مقایسه با کشورهایی همچون آلمان و آمریکا، از بین میرود.
البته اگر موضوع انتقام احتمالی از تلویزیون کنار گذاشته شود، مورد دوم هم باید زیر ذرهبین برود؛ اینکه شاید این موضوع برای رهایی از سختگیریهایی باشد که علیه فوتبال ایران وجود دارد. فیفا و کنفدراسیون فوتبال آسیا پایشان را در یک کفش کردهاند که بازیهای لیگ برتر ایران، خاصه در شهرهای بزرگ، باید حتما با حضور تماشاگران زن برگزار شود. در تهران، ولی از ابتدای شروع بازیهای لیگ برتر، این امر محقق نشده و تمامی دیدارها در این شهر بدون حضور تماشاگران برگزار شده است.
مسئولان فدراسیون فوتبال مدعی شدهاند بدون تماشاگر شدن بازیهای استقلال و پرسپولیس در ورزشگاه آزادی بهدلیل ساختوساز و تعمیرات در این ورزشگاه است، ولی توضیحی برای بدون تماشاگر شدن دیگر بازیهایی که در تهران بدون حضور تماشاگران برگزار شده، ندادهاند. شاید حالا همین سختگیریها، مسئولان فدراسیون فوتبال را بر آن داشته باشد تا برای فرار از محرومیت، این بازی حساس و مهم را به کشور همسایه ببرند تا از این طریق دوباره، حداقل تا زمانی که تعمیرات در آزادی تمام شود، وقت بخرند. البته که این فرضیه با توجه به میزبانی ورزشگاه آزادی در بازیهای آسیایی پرسپولیس و نساجی، میتواند مبهم باشد، ولی با توجه به این مسائل، بدون تماشاگر شدن پرسپولیس – النصر چندان هم نباید دور از ذهن باشد.
البته که همچنان باید روی این نکته تأکید داشت که عملیشدن شایعه برگزاری دربی ۱۰۲ در قطر با توجه به حساسبودن این بازی و سهیمبودن نهادهای مختلف در شکلگیریاش، بعید است به واقعیت نزدیک شود.