جلسات نمايش و نقد و بررسي فيلمهاي كوتاه چهاردهمين جشن خانه سينما بعدازظهر روز چهارشنبه (22 ديماه) با حضور ناصر تقوايي و فرهاد توحيدي به كار خود پايان داد.
ناصر تقوايي در اين نشست به صحبت دربارهي موارد مختلفي مربوط به سينما پرداخت و گفت: هر جامعه قوانين و شرايط خاص خود را دارد و به هر حال ممكن است بعضيها هنرمندان خود را در فشار بگذارند و فكر كنند اين نوع برخورد نتايج مثبتي بر جا ميگذارد؛ اما معمولا نتيجهي اين اعمال فشارها، منفي است. ممكن است عدهاي فكر كنند كه فشار بر روي هنرمندان نتايج مثبتي دارد؛ اما اين اشتباه است؛ چرا كه در اين صورت، قبل از اينكه خلقي صورت بگيرد، هنرمند حذف ميشود. من از اين موضوع ياد كردم؛ چرا كه گاه شاهديم مديران از چنين صحبتهايي در توجيه اعمال محدوديتها ياد ميكنند.
كارگردان «ناخداخورشيد» در بخش ديگري از اين جلسه با بيان اينكه در كل سينماي امروز دنيا يا برگرفته از مكتب ارسطو و برپايه فن است و يا حالت افلاطوني دارد و بيشتر به مفاهيم توجه ميكند، گفت: آنچه در تاريخ 80 تا 90ساله سينماي ايران شاهدش بودهايم، سليقهي افلاطوني است. فيلمسازان ما اكثرا سليقهاي مانند نويسندگان دارند و ما ملتي شاعرمسلك محسوب ميشويم.
متأسفانه به همين دليل وقتي كه فيلمهاي ما از ايران به ساير نقاط جهان ميروند، ما كمي ضرر ميكنيم؛ چرا كه اگرچه ممكن است تصاوير و تكنيك اين فيلمها خوب و گويا باشد؛ اما گاه گفتوگوهاي اين فيلمها به خوبي توسط مخاطب غيرايراني درك نميشود.
او ادامه داد: من سينماي ايران را زيرمجموعهاي از ادبيات ميدانم؛ چرا كه اين سينما به شدت وامدار ادبيات است؛ در حاليكه هنرهاي ما زماني ميتوانند مستقل باشند كه از اين ديكتاتوري ادبيات رها شوند.
كارگردان «كاغذ بيخط» با اشاره مجدد به تأثير ادبيات بر سينما، عنوان كرد: در دورهاي ادبيات ما درگير سياست شد و ناخواسته هنرمندان ادبي مجبور شدند سياسي كار كنند. عدهاي از هنرمندان ما هم بيش از حد خودشان را درگير اين مسائل كردند. البته پرداختن به سياست امري انكارناپذير است؛ اما در دورهاي دامنهي اين موضوع در ادبيات بسيار گسترده شد و اين مسأله باعث شد كه شاهد مميزيها و تغيير شكلهايي در كارهاي هنري باشيم.
تقوايي با بيان اينكه در كل دنيا هنر يا متعلق به جوامع آزاد و يا جوامع سانسورزده بوده است، ادامه داد: اين دو شيوه ماهيتي بسيار متفاوت دارند؛ هنرمند جامعه آزاد تلاش ميكند به بهترين و عموميترين شكل، اطلاعات خود را ارائه كند؛ اما در جامعه سانسورزده هنرمند بايد به پوشيدهترين شكلها منظورش را بيان كند. هنرمند ايراني بايد با نگفتن، حرف بزند و شما ببينيد كه اينگونه چقدر كار سخت ميشود. البته همين موضوع موقعيت خاصي براي سينماي ما ايجاد كرده است؛ چرا كه به هر حال در بسياري كشورهاي دنيا چنين زباني وجود ندارد.
تقوايي در عين حال گفت: به هر حال شايد اين محدوديتها باعث صدمه خوردن ما شود؛ اما استفاده اجباري هنرمندان از اين زبان جديد موجب شده است كه سينماي ما از اين جهات مورد توجه قرار گيرد.
وي همچنين عنوان كرد: اكنون بزرگترين اشكالي كه من در فيلمها و برخي سريالهايمان ميبينم، آن است كه هنوز شيوه طرح مسائل ما برگرفته از ادبيات است و ديالوگهاي برخي فيلمها به گونهاي است كه خيلي قابليتهاي تصوير در آنها درنظر گرفته نميشود و اينجاست كه بايد به شيوههاي روايت مدرن كه متأسفانه در كشور ما ضعيف است، بيشتر توجه كنيم.
او ادامه داد: من نميدانم چرا يك جامعه هنري خوب مانند ما آنقدر كممحصول است؟ مردم زماني كه به چيزي علاقه داشته باشند و آن چيز در كشور خودشان توليد نشود، به سراغ گونهي وارداتي آن ميروند و به نوعي فيلمهاي خارجي را ميبينند؛ آنچه كه عدهاي آن را تهاجم فرهنگي مينامند. البته من اصلا متوجه اين واژه نميشوم و معناي آن را درك نميكنم. اگر پسنديده شدن آثار هنري يك كشور در كشورهاي ديگر امري پسنديده و معقول است، چرا نام تهاجم بر روي آن ميگذاريم و اگر واقعا اين موضوع تهاجم محسوب ميشود، چرا زماني كه ما فيلمهايمان را به جشنوارههاي ديگر ميفرستيم و مورد توجه قرار ميگيرد، ابراز خوشحالي ميكنيم؟!
تقوايي در بخش ديگري از اين نشست با اشاره به رشد كيفي فيلمهاي كوتاه و ورود ابزار ديجيتال، عنوان كرد: ابزار ديجيتال به دليل سهولت و در دسترس بودن نوعي آزادي به فيلمسازان داده تا آنها بتوانند تجربيات مختلفي را از سر بگذارنند. گاه اين تجربيات بيشتر به كله معلق زدنهاي بيخود تصويري تبديل ميشد؛ اما امسال براي من خيلي عجيب بود كه به هيچ عنوان شاهد چنين نكتهاي در فيلمها نبوديم و در اين فيلمها تنها چيزي كه من نديدم، كله معلق زدنهاي بيدليل بود.
اين كارگردان ادامه داد: بچههايي كه در اين زمينه كار ميكنند، اكنون از رؤياي ساخت فيلم 35 بيرون آمدهاند و به كار با دوربينهاي ديجيتال ميپردازند. اكنون آنها ميدانند كه فيلم، فيلم است و هر يك از فيلمهاي كوتاه و بلند مقياسي متفاوت دارند، آنها اكنون فهميدهاند كه تابلوي نقاشي اهميتش را از اندازهاش نميگيرد و در سينما هم زمان نيست كه به فيلمهاي ما هويت ميدهد.
كارگردان «اي ايران» در ادامه با اشاره به تعاريف مختلفي كه از فيلم كوتاه ارائه ميشود، گفت: سالها بر سر تعريف فيلم كوتاه بحث بوده و تعاريف مختلفي در اين زمينه ارائه شده است؛ از جمله اينكه عدهاي ميگويند فيلم كوتاه سكانسي از فيلم بلند است يا اينكه داستاني كوتاه دارد كه از نظر من، فيلم كوتاه هيچيك از اينها نيست. فيلم كوتاه شيوهاي جديد است و سبك كار خاص خود را دارد و بسياري از كارگردانان خود را متعلق به اين سبك ميدانند و حتا شايد نتوانند فيلم بلند بسازند. عدهاي از فيلمسازان بلند هم هستند كه نميتوانند فيلم كوتاه بسازند. البته هستند سينماگراني كه در هر دوي اين سبكها خوب كار ميكنند؛ اما به هر حال كار كوتاه سبك خاص خود را دارد.
او همچنين از فيلم كوتاه « گردش» به عنوان فيلمي كامل در ميان فيلمهاي امسال جشن خانه سينما اشاره كرد و بخشهاي مختلف اين فيلم را مورد تمجيد قرار داد.
اين كارگردان سينما در بخش ديگري از صحبتهايش عنوان كرد: يك كار كوتاه وقتي كه ساختار آن به پايان ميرسد، تمام ميشود و نه زماني كه موضوعش به پايان رسيد. من در ميان فيلمهاي كوتاه امسال آثاري ديدم كه از نظر پوشش روايي به مراتب از فيلمهاي بلند بهتر بودند. در واقع از قرن بيستم به بعد، هنر بدون ساختار معنا ندارد. در گذشته هر فردي كه موضوع خوبي داشت، ميتوانست فيلم بسازد؛ اما اكنون آنچه اهميت بيشتر يافته، ساختار يك فيلم است.
تقوايي در عين حال به فيلمهاي عباس كيارستمي اشاره كرد و گفت: شايد اگر روايت فيلمهاي عباس كيارستمي به دست فرد ديگري بيفتد، آن فرد نتواند فيلمي بيشتر از 20 دقيقه از آنها بسازد و اين همانجاست كه من ميگويم امروزه ساختار اهميت بيشتري نسبت به موضوع يافته است.
او همچنين گفت: فيلمساز بايد در ساختهاش غيب باشد و تماشاچي اصلا فكر نكند كه در حال فيلم ديدن است؛ چرا كه اگر در سينما يك بخش برجستهتر از ساير بخشها باشد و خود را به رخ بكشد، نوعي ايراد در آن اثر وجود دارد.
تقوايي در بخش ديگري از صحبتهايش با اشاره به اينكه بسياري از واژهها نبايد در سينما گفته شوند و بايد معادل تصويري آنها به نمايش درآيد، عنوان كرد: اكنون فيلمنامهنويسان ما كم كم به مرحلهاي ميرسند كه ميبينند فيلمنامهنويسي شكل ديگري از ادبيات است؛ اما هنوز اين زبان ميان تمام اهالي سينما عمومي نشده كه البته لازم است اين مهم صورت بگيرد.
اين كارگردان همچنين به تأثير كم بخشهاي آموزشي در سينما اشاره كرد و گفت: آنچه كه در كشور ما مورد غفلت واقع شده، بحث آموزش است. البته دانشكدهها و مراكز آموزشي بسياري در اين زمينه داريم؛ اما مانند دانشكده ادبيات سابق كه چنان سدي جلوي آن قرار گرفته بود كه نيما يوشيج هم نتوانست وارد آن شود، ايراداتي به اين دانشگاهها وارد است.
او در بخش ديگري از اين مراسم با بيان اينكه گاه از يك اتفاق ساده ميتوان فيلمي بسيار جذاب ساخت، اظهار كرد: طي 30 يا 40 سال گذشته نمونههاي بسياري از اين مورد داشتهايم، البته شايد يك دليل ديگر هم آن باشد كه به دليل فقري كه وجود دارد، چارهاي جز ساخت فيلمهاي ارزان نداريم.
تقوايي همچنين عنوان كرد: شايد اگر دامنه محدوديتهاي سينماي ما تا اين اندازه وسيع نبود، امروز سينما بزرگترين شغل مردمان اين سرزمين ميشد. سينماي ما اين قابليت را دارد و اين هنر بسيار وسيع بخشهاي مختلفي دارد. اكنون از ميان صدها نوع فيلم كه مورد نياز جامعه است، تنها دو يا سه نوع از آنها ساخته ميشود و ما اصلا فيلمهاي علمي، نظامي، تخيلي و غيره نداريم. ما هشت سال جنگيديم؛ اما اكنون از آن هشت سال چه داريم؟ اگر همين حالا فردي به ما بگويد كه نيم ساعت از جنگتان را به من نشان بدهيد، آيا واقعا فيلمي در اين زمينه داريم؟
فرهاد توحيدي كه ديگر سخنران اين جلسه بود، در پاسخ به اين بخش از صحبتهاي ناصر تقوايي به طنز گفت: نه هنوز چنين چيزي را نساختهايم؛ اما راشهايش موجود است!
سپس ناصر تقوايي در ادامه صحبتهايش گفت: آنچه در سينماي ما ديده ميشود، به نوعي تكرار مكررات شده است.
او در بخش پاياني صحبتهايش خطاب به فيلمسازان جوان، خاطرنشان كرد: اميدوارم در اين سينماي بد، شما فيلم بلند را فراموش كنيد و اصالت كاري را كه ميكنيد، بهتر بشناسيد. ممكن است روزي همين فيلمهاي كوتاه آنقدر سليقه مردم را تغيير بدهد كه ديگر مردم طالب فيلم كوتاه شوند؛ به همين دليل بهتر است كه شما خودتان را تنزل ندهيد. اكنون موضوعات واقعي زندگي در فيلمهاي سينمايي ما نيست و همين موضوع موجب شده است كه مردم ما به سينما نروند.
فرهاد توحيدي - رييس هيأت مديره خانه سينما و فيلمنامهنويس - هم در اين نشست به بيان صحبتهايي كوتاه پرداخت و با تأكيد بر اينكه موفق به ديدن فيلمهاي كوتاه نشده و خيلي هم به عالم جذاب فيلم كوتاه ورود پيدا نكرده، عنوان كرد: من متأسفانه فرصت نكردم كه تمام اين فيلمها را ببينم؛ اما زماني كه چهار يا پنج فيلم را ديدم، متوجه شدم كه اين فيلمها از نظر تنوع و تازگي در مضمون و اقليم، جذابيت بسياري دارند.
او ادامه داد: متأسفانه در سينماي حرفهيي ما برخي موارد از دست رفته و مقتضيات سرمايه موجب شده است كه روح تجربي و جستوجوگري و نقادانه در فيلمهاي ما حضور نداشته باشد؛ اما اين جسارت ويژگي فيلمهاي كوتاه و نشانهي زنده بودن آنهاست.
اين فيلمنامهنويس همچنين به تم برخي از اين فيلمها اشاره كرد و گفت: فكر ميكنم لازم است درباره موضوعات برخي از اين فيلمها جامعهشناسان نظر بدهند؛ چرا كه در اين فيلمها بحرانهايي مانند عدم اعتماد و غيره به تم اصلي آثار تبديل شده است.
توحيدي ادامه داد: البته كارهاي تقوايي يا بيضايي هم همه تمهايي مشترك دارند و كلا كار هنرمندان صاحب سبك ما اينگونه است.
رييس هيأت مديره خانه سينما همچنين عنوان كرد: در سينماي بلند ما بيشتر امور به شكل مهندسي دنبال ميشوند و اين شيوه معمولا خيلي جواب نميدهد.
او با بيان اينكه مهمترين كار هنر، آماده كردن مخاطب براي كشف است، اظهار كرد: اگر چنين كشف و شهودي در فيلمها وجود داشته باشد، بسيار پسنديده است؛ چرا كه به طور كلي اينها در هنر امري نيكوست؛ البته توجه داشته باشيد كه من ميگويم ايهام و نه ابهام!
در بخش پاياني مراسم نقد و بررسي فيلمهاي كوتاه كه با حضور فيلمسازاني چون بيژن ميرباقري، مجيد برزگر، هادي آفريده، اميرشهاب رضويان، شهرام مكري و... برگزار شده بود، اميرشهاب رضويان به نمايندگي از انجمن فيلم كوتاه ايران هديهاي را به ناصر تقوايي اعطا كرد و تقوايي پس از دريافت اين هديه، گفت: اميدوارم چيزي كه بابت آن به خرج افتاده باشيد، در اين هديه نباشد.