گرچه فیلمسازها از مشاوران زیادی کمک میگیرند تا مطمئن شوند وقایع تاریخی را در اثر خود به درستی به تصویر میکشند، اما بسیاری از اوقات دقت و صحت در روایت تاریخی را آگاهانه فدای جذابیت داستان یا جذابیت بصری اثر میکنند. همهی اینها باعث شکل گیری تصوراتی نادرست دربارهی برخی وقایع تاریخی در ذهن مخاطبان میشود.
به گزارش روزیاتو، در ادامه با تعدادی از این باورهای غلط که به واسطهی فیلمها و سریالها به وجود آمده اند آشنا خواهیم شد.
افسانههای زیادی در وصف زیبایی هلن ِ تروا وجود دارد؛ بنابراین تعجبی ندارد که در فیلمها معمولاً نقش او به بازیگران زن زیبارو سپرده میشود. گرچه به طور دقیق مشخص نیست که هلن از چه ویژگیهای ظاهریای برخوردار بوده، اما با اطمینان میتوان گفت که زیبایی او مطابق استانداردهای زیبایی عصر خودش بوده.
میتوان حدس زد که هلن پیشانیای کوتاه، بینیای بزرگ و غیر سر بالا، چانهای نسبتاً سر بالا و اندامی انحنادار داشته. بر اساس اسناد تاریخی، زیباترین زنان تروا پوست و موهای روشن، چشمان درشت و یک خال کوچک وسط ابروهایشان داشتند.
بسیاری از مردم، اسپارتانها را جنگجویانی ژولیده و کثیف تصور میکنند که هیچ اهمیتی به ظاهر خود نمیدادند. اما مردان اسپارتان به ظاهر خود میرسیدند.
آنها توجه ویژهای به موهای خود داشتند و آنها را میبافتند. بر اساس اسناد تاریخی، آنها موهایی بلند و پرپشت داشتند که قد آن تا میانهی پشت شان میرسید.
در اغلب فیلمهایی که دربارهی یونان باستان هستند شخصیتهای زن با لباسهای کار شده و جذب با یقههایی اغوا کننده به تصویر کشیده میشوند. اما واقعیت امر اندکی متفاوت بوده.
اجزای اصلی پوشش در یونان باستان برای هم زنان و هم مردان جامههایی تونیک به نام پیلوس (Peplos) و کیتون (Chiton) و نوعی ردا به نام هیماتیون (Himation) بوده.
پیلوس تکه پارچهی بزرگ چهارگوشی بود که معمولاً از پشم درست میشد و اغلب به همراه آن یک کمربند مخصوص بسته میشد و دو طرف پارچه از قسمت شانه دوخته یا با سنجاق به هم متصل میشد.
کیتون از پارچهی سبک تری درست میشد که معمولاً لینن وارداتی بود. این پارچه از قسمت کمر بسته میشد و دو طرف آن از قسمت شانه با سنجاق به هم متصل یا دوخته میشد.
هیماتیون بر روی پیلوس یا کیتون پوشیده میشد. یا روی یک شانه قرار میگرفت یا مثل خرقه پوشیده میشد. زنان گاهی یک شال اپیبلما هم روی تونیک خود به تن میکردند. پارچهها رنگهای تندی داشتند و با گلدوزیهای کار شده تزئین میشدند.
در فیلمها زیبارویان یونان باستان را با موهای بلند و بازی که در باد تکان میخورند، ابروهای اصلاح شده و رنگ پوست زیبای مدیترانهای به تصویر میکشند. اما واقعیت به گونهی نسبتاً متفاوتی بوده. ابروهای پیوندی طبیعی، پوست روشن و موهای بلند که زنان متأهل آنها را به شکل گوجهای جمع میکردند، از استانداردهای زیبایی زنان یونان باستان بودند.
زنان برای داشتن یک ظاهر ایده آل سعی میکردند پوست خود را سفید کنند، ابروهای خود را با دوده رنگ میکردند و به وسط ابروهایشان موی بز میچسباندند تا ابروهای خود را پیوندی کنند.
تحقیقات بر روی بقایای گلادیاتورها که در یک گور دسته جمعی یافت شده نشان داده آنها چربی زیرپوستی زیادی داشتند. به همین دلیل دانشمندان حدس میزنند گلادیاتورها پروتئین حیوانی بسیار کمی مصرف میکردند و رژیم غذایی آنها مملوء از کربوهیدرات بوده که از طریق حبوبات و غلات آن را کسب میکردند.
با این حال، این بدان معنی نیست که این امر تلاشی برای صرفه جویی در هزینهی تغذیهی گلادیاتورها بوده. با توجه به شرایط زندگی گلادیاتورها میتوان حدس زد که دلیل گیاهی بودن رژیم غذایی آنها افزایش استقامت و پایداری این جنگجویان بوده.
به عبارت دیگر گلادیاتورها به طور ویژه با کربوهیدرات تغذیه میشدند تا بتوانند بهتر مبارزه کنند و استقامت بیشتری داشته باشند. برای جبران فقدان کلسیم در رژیم غذایی آن ها، گلادیاتورها یک نوشیدنی مخصوص مصرف میکردند که از گیاهی به نام زبان گنجشک درست میشد.
علیرغم چیزی که در فیلمها نشان داده میشود گلادیاتورها همیشه تا آخرین نفس مبارزه نمیکردند. به علاوه، مرگ مبارزها امری غیرقانونی محسوب میشد. قوانین بخصوصی برای برگزاری مبارزه وجود داشت و داورانی هم بودند که به تماشای مبارزات مینشستند تا از رعایت دقیق این قوانین اطمینان حاصل کنند. سرمایه گذاری زیادی روی گلادیاتورها میشد، بنابراین از لحاظ اقتصادی منطقی نبود که آنها را به راحتی از دست دهند.