bato-adv

آیا زمان توهم است؟ آیا زمان در همه‌جا با سرعتی مشابه می‌گذرد؟

آیا زمان توهم است؟ آیا زمان در همه‌جا با سرعتی مشابه می‌گذرد؟
یک فیزیکدان ایتالیایی به نام کارلو رووِلی، در کتابی با عنوان «نظم زمان» پیشنهاد می‌دهد که ادراک ما از زمان ـ این حس که زمان همیشه رو به جلو در حرکت است ـ می‌تواند ناشی از فرافکنی‌های فردی ما باشد. هرچه باشد، وقتی در کوچک‌ترین مقایس به واقعیت نظر می‌کنیم (حداقل استفاده از معادله‌ها جاذبه کوآنتومی)، زمان ناپدید می‌شود.
تاریخ انتشار: ۱۰:۲۹ - ۲۷ تير ۱۴۰۲

مصطفی جرفی. فرارو- یک آزمایش معروف می‌گوید که یک ساعت را بالای کوه بگذارید. ساعت دیگر را روی ساحل بگذارید. درنهایت، مشاهده می‌کنید که هر کدام از ساعت‌ها زمان متفاوتی را نشان می‌دهند.

این آزمایش می‌گوید که هر چه به زمین نزدیک‌تر بشویم، بر اساس نظریه نسبیت عام اینشتین، که گفته بود جاذبه یک جرم بزرگ، مثل زمین، باعث اعوجاج زمان و فضای اطراف می‌شود، زمان نیز کندتر سپری می‌شود.

دانشمندان نخستین‌بار این وضعیت که اثر «اتساع زمان» معروف است را در سطح کیهانی مشاهده کردند، مثل وقتی که ستاره‌ای از کنار یک سیاه‌چاله عبور می‌کند. سپس در سال ۲۰۱۰، در مقیاسی بسیار کوچک‌تر، اثر مشابهی را در ساعت‌های اتمی‌ای شناسایی کردند که یکی‌شان ۳۳ سانتی‌متر مرتفع‌تر از دیگری قرار داشت. باز هم ساعتی که به زمین نزدیک‌تر بود، عقب‌تر از ساعت بالایی بود.

تفاوت بسیار ناچیز بود، اما حاوی پیام‌ِ عظیمی بود و آن اینکه: زمان مطلق وجود ندارد. زمان، برای هر ساعتی و فردی در جهان متفاوت می‌گذرد. اما حتی اگر زمان با نوسانات دائمی سرعت در سراسر هستی می‌گذرد، هم‌چنان به معنای آن است که به معنایی عینی [غیروابسته به شخص]در حال سپری شدن است، درست است؟ نه حتماً.

یک فیزیکدان ایتالیایی به نام کارلو رووِلی، در کتابی با عنوان «نظم زمان» پیشنهاد می‌دهد که ادراک ما از زمان ـ این حس که زمان همیشه رو به جلو در حرکت است ـ می‌تواند ناشی از فرافکنی‌های فردی ما باشد. هرچه باشد، وقتی در کوچک‌ترین مقایس به واقعیت نظر می‌کنیم (حداقل استفاده از معادله‌ها جاذبه کوآنتومی)، زمان ناپدید می‌شود.

او می‌نویسد: «اگر وضعیت میکروسکوپی اشیا را مشاهده کنیم، تفاوت بین گذشته و آینده از بین می‌رود... در دستور زبان ابتدایی اشیا، هیچ تمایزی بین علت و معلول وجود ندارد.»

پس چرا ما فکر می‌کنیم که زمان همواره دارد رو به جلو حرکت می‌کند؟ روولی می‌گوید اگرچه زمان در مقیاس‌های کوچک ناپدید می‌شود، ما هنوز به وضوح رویداد‌ها را در واقعیت به صورت رویداد‌های متوالی و پشت‌سر‌هم می‌بینیم. به عبارت دیگر، ما آنتروپی را مشاهده می‌کنیم: منظور از آن تبدیل شدن نظم به بی‌نظمی است؛ تخم‌مرغ می‌شکند و به تخم‌مرغ هم‌زده تبدیل می‌شود.

روولی می‌گوید ابعاد اصلی زمان توسط دومین قانون از ترمودینامیک توصیف می‌شود که بیان می‌کند گرما همیشه از گرم به سرد تغییر می‌کند. این جاده‌ای یک‌طرفه است. مثلاً، یک قالب یخ در چای داغ ذوب می‌شود، اما عکس آن هرگز نمی‌تواند رخ دهد. روولی پدیده مشابهی را برای توضیح این نکته که چرا ما فقط قادریم گذشته و نه آینده را درک کنیم، می‌آورد.

او می‌گوید: «هر زمانی در آینده کاملاً از گذشته متمایز و قابل تشخیص است، چیزی مثل مداخله گرما و حرارت است. ترمودینامیک جهت زمان را در چیزی به نام «آنتروپی پایین گذشته» ردیابی می‌کند، که هنوز هم پدیده اسرارآمیزی است و بحث‌ها درباره آن بسیار داغ است.»

او ادامه می‌دهد: «رشد آنتروپی به زمان جهت می‌دهد و امکان ایجاد ردپای گذشته را فراهم می‌کند و این امر امکان ایجاد خاطرات را فراهم می‌کند که در کنار یکدیگر حس ما از هویت‌مان را شکل می‌دهد. من تصور می‌کنم آنچه به عنوان «جریان» زمان درک می‌کنیم، از طریق مطالعه ساختار مغزمان پدید می‌آید تا مطالعه فیزیک: فرگشت مغز ما را به صورت ماشینی درآورده که بتواند خاطراتمان را به منظور پیش‌بینی آینده تغذیه کند؛ بنابراین «جریان» زمان، در حوزه عصب‌شناسی بیش‌تر از فیزیک پایه قابل فهم است. نمی‌توان در حوزه فیزیک به جریان زمان فکر کرد، این کار خطاست.»

دانشمندان هنوز مشغول کار به روی ادراک ما از زمان هستند. اما آنچه می‌توان با قطعیت گفت آن است که بیرون از قلمرو فیزیک، ادراک فردی ما از زمان به طرز شگفت‌آوری منعطف و کشسان است.

زمان روی کوه و در کنار ساحل متفاوت می‌گذرد، اما نیازی نیست اختلاف ارتفاع را تجربه کنید تا متوجه این تجربه عجیب مخدوش از ادراک زمان بشوید. مثلاٌ مغزتان در لحظات مرگ و زندگی مقادیر زیادی هورمون آدرنالین ترشح می‌کند که می‌تواند سرعت ساعت درونی‌تان را بالا ببرد و باعث شود که حس کنید جهان اطراف دارد به کندی طی می‌شود.

یکی دیگر از روش‌های رایج در مخدوش شدن زمان، زمانی است که روی یک مسئله تمرکز می‌کنید. آرون ساکت، استادیار بازاریابی در دانشگاه سنت توماس، می‌گوید:

«اگر درحال حاضر دارید به این فکر می‌کنید که زمان چگونه درحال سپری شدن است، اصلی‌ترین عاملی که روی ادراک‌تان از زمان اثر می‌گذارد، توجه است. هر چه توجه بیش‌تری روی گذر زمان بگذارید، زمان کندتر طی می‌شود. وقتی توجه‌تان از گذر زمان برداشته شود ـ مثلاً شاید به واسطه رویدادی جالب در نزدیکی یا یک خواب شیرین در طی روز ـ بیش‌تر احتمال دارد که گذر زمان را از دست بدهید که به شما حس گذر سریع زمان نسبت به گذشته را القا می‌کند.»

او ادامه می‌دهد: «می‌گویند که وقتی خوشحالی زمان مثل برق و باد می‌گذرد. اما درواقعیت، زمان، وقتی مثل برق‌وباد می‌گذرد که به چیز‌های دیگری غیر از زمان فکر کنید. برای همین است که حتی اوقاتی که خوشحال نیستید هم ـ مثل وقتی که وسط یک مشاجره هستید یا منتظر ارائه مقاله‌ای در حضور جمع هستید ـ زمان مثل برق‌وباد سپری می‌شود.»

یکی دیگر از راه‌هایی که باعث می‌شود تجربه از زمان مخدوش شود استفاده از روان‌گردان‌هایی مثل ال. اس. دی است. روولی می‌گوید: «مصرف این دارو‌ها حس مخدوش متوقف شدن زمان را می‌دهد. چیز‌ها در درون سر رخ می‌دهد، اما ساعت حرکت نمی‌کند. انگار زمان دیگر جریان ندارد. مصرف این دارو‌ها به کلی ساختار واقعیت را مخدوش می‌کند.»

تعداد اندکی از دانشمندان و فیلسوفان معتقدند که زمان یک توهم است

با توهم دانستن جریان رو به جلوی زمان چه تغییری در کیفیت زندگی رخ می‌دهد؟

به نحوه ساخته شدن فیلم‌ها دقت کنید. فیلم از چندین عکس ساخته شده که پشت سر هم قرار می‌گیرند. یک مسئول تدوین بخش‌های به‌درد‌نخور را حذف می‌کند و تصاویر دیگری را به جای آن می‌گذارد. کارگردان هر زمان می‌تواند با به‌هم‌زدن توالی تصاویر داستان را تغییر دهد. با حرکت این تصاویر است که فیلم خلق می‌شود. آیا این اتفاقی است که در زندگی ما رخ می‌دهد؟ آیا می‌توانیم توالی رویداد‌های زندگی‌مان را تغییر دهیم؟

واقعیت نهفته در فیلم آن است که فیلم از تصاویر تشکیل شده و تصاویر از بی‌شمار نقطه پایان تشکیل شده‌اند. با حرکت این تصاویر حس حرکت و حس گذر زمان تولید می‌شود. فیلم به کمک ابزار‌های الکترونیکی تولید و منتقل می‌شود و فقط به کمک ابزار الکترونیکی قابل مشاهده است. یعنی تکنولوژی بخشی از ایجاد فیلمی است که تماشایش می‌کنیم.

زندگی ما نیز از بی‌شمار واقعیت‌های موازی تشکیل شده که با تصاویر فیلم هم‌خوانی دارد. در هر لحظه‌ای، که یک واقعیت موازی است، شما خاطراتی از واقعیت‌های موازی گذشته را به خاطر می‌آورید که به آن یاد‌هایی از گذشته گفته می‌شود. شما مدام در حال حرکت از یک واقعیت موازی به واقعیت موازی دیگر هستید که حرکت را تولید می‌کند و به شما حس گذر زمان را القا می‌کند. شما مدام از یک واقعیت موازی به واقعیت دیگر می‌پرید، اما ادراک از زمان واقعی نیست. زمان به این معنا توهم است. شما فقط حس می‌کنید که زمان رو به جلو حرکت می‌کند و می‌گذرد.

این شما هستید که انتخاب می‌کنید واقعیت موازی آینده که سمت آن حرکت می‌کنید چه باشد. به این ترتیب شما جهتی که زندگی‌تان طی خواهد کرد را انتخاب می‌کنید.

اگر می‌خواهید زندگی‌تان را به طرز چشمگیری تغییر دهید، باید خاطرات گذشته را از شکلی که هم‌اکنون در مغزتان ذخیره شده است، تغییر دهید. خاطرات بخشی از اطلاعات موجود در ناخودآگاه مغز هستند. این کار به معنای برنامه‌ریزی تفکر و احساسات است. شما می‌توانید دوباره خودتان را برنامه‌ریزی کنید.

پس به این معنا آنچه وجود دارد واقعیت‌های موازی است که شما از بین آن‌ها انتخاب می‌کنید، اما زمان وجود ندارد.

اما روولی می‌گوید: «آنچه زمان می‌نامیم، مفهومی غنی و طبقه‌بندی‌شده است؛ زمان لایه‌های متعددی دارد. برخی لایه‌های زمان در مورد مقیاس‌های محدود و دامنه‌های محدود صدق می‌کند. معنایش این نیست که زمان فقط یک توهم است.»

توهم این ایده است که زمان با سرعتی مطلق رو به جلو در حرکت است. رودخانه زمان ممکن است همیشه رو به جلو در حرکت باشد، اما با سرعت‌های متفاوت، بین آدم‌های متفاوت و حتی در ذهن خود شما می‌گذرد.

bato-adv
مجله خواندنی ها
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین