عصر ایران نوشت: روز گذشته (چهارشنبه 31 خرداد) نظارت بر شبکه نمایش خانگی از سوی شورای انقلاب فرهنگی به صداوسیما واگذار شد و ابراهیم رئیسی به عنوان رئیس شورای انقلاب فرهنگی چنین اقدامی را رقم زد که چند سال جای منازعه بوده است.
بسیاری از هنرمندان و بازیگران فعال در سینما، تلویزیون و شبکه نمایش خانگی با انتشار یک استوری مشترک در شبکههای اجتماعی اعتراض خودشان به این تصمیم را نشان دادند.
چهرههایی چون نیکی کریمی، پرویز پرستویی، محمدحسین مهدویان، نیما جاویدی، شهرام شاهحسینی، محسن کیایی، مهراب قاسمخانی، هدی زینالعابدین، علی شادمان، آناهیتا افشار، ایمان صفا، مجید مطلبی، عباس جمشیدیفر، کامران حجازی، احسان ظلیپور، محمدرضا منصوری، امین حسینپور و... از جمله اعتراض کنندگان به این تصمیم رئیسی هستند.
آنها در این استوری نوشتند: پایان نمایش خانگی، با چراغ سبز رییس دولت، نمایش خانگی هم دست صداوسیما افتاد و این یعنی سونامی ممنوع الکاری هنرمندان و پایان سرگرمی های مردم.
محمدمهدی اسماعیلی وزیر ارشاد، در مصاحبهای با ایرنا گفته است که در این زمینه خوب اطلاع رسانی صورت نگرفته و تصریح داشته است: «بر اساس مصوبه شورا تمام فعالیتها و مجوزهایی که صوت و تصویر فراگیر صادر میکرد، از این به بعد این مجوزها را خارج از صوت و فراگیر و بدون استثناء توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی صادر خواهد کرد.
یعنی تمام مجوزهایی که در حوزه صوت و تصویر فراگیر هر آنچه به فعالیتهای فرهنگی، هنری، سینما، موسیقی، تئاتر، بازی و سرگرمی، تبلیغات وغیره بوده، بر عهده این وزارتخانه است.»
اسماعیلی با بیان اینکه دو موضوع از این قاعده استثناء شده است، گفت: «نخستین موضوع مربوط به پخش زنده تلویزیونی و اینترنتی است و دومی نیز به سریالهای خانگی مربوط است که صوت و تصویر فراگیر نظارت آن را بر عهده گرفت.»
الان نمیدانیم چه چیزی درست اطلاع رسانی نشده است خود وزیر هم که میگویند شبکه نمایش خانگی به سازمان تنظیم مقررات رسانههای صوت و تصویر فراگیر داده شده است و سازمان تنظیم مقررات رسانههای صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی یا با اختصار «ساترا» یکی از نهادهای وابسته به صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران است!
این که همان نظارت صداوسیما بر نمایش خانگی است.
واقعیت این است که شبکه نمایش خانگی و صداوسیما هر دو تولید کننده محصولات فرهنگی هستند و به عنوان 2 رقیب! در این عرصه فعالیت دارند.
اگرچه یکی از آنها پشتش به پول خزانه دولت و بیت المال گرم است ولی طرف مقابل به شکلی هزینه تولیدات و محصولات خود را به شکلهای مختلف (فروش ترافیک اینترنت، آگهی و تبلیغات، حق شارژ کاربران، اسپانسر و ...) از بخش خصوصی تامین میکند.
پرسش ساده و مهم این است که در میان دو رقیب که هرکدام سعی در جذب مخاطب دارند چگونه یکی بر فعالیت دیگری هم میتواند نظارت داشته باشد؟
مانند این است که بین دو تیم رقیب مثلا رئال مادرید و بارسلونا نظارت بر بارسلونا را هم به رئال مادرید بدهند. البته این مثال بسیار خوشبینانه و با تخفیف و امتیاز دهی در نظر گرفته شده است والا اصلش این است که در بین دو تیم مثلا بارسلونا و پونفرادینا است که در لیگ دسته سوم اسپانبا دارد بازی می کند و الان بگویند نظارت بر بارسلونا را به پونفرادینا تیم دادهاند!
اگر این تیم کارش را بلد بود یا امکاناتش را داشت حداقل باید در لالیگا (لیگ برتر فوتبال اسپانیا) حضور داشته باشد. حال این تیم دسته سومی باید نظارت کند که بارسلونا چه بازیکنانی بگیرید یا چه کسی سرمربی باشد و ... !
مثالهای قشنگی در زبان فارسی برای موقعیت پیش رو وجود دارد مثلا «کل اگر طبیب بودی سر خود دوا نمودی» یا «اگر بیل زن خوبی هستی، باغچه خودت را بیل بزن».
واقعیت این است که صداوسیما با بودجه سالانه نزدیک به 8 هزار میلیارد تومان و این درصد کم بیننده و افت مخاطب تنها کاری که برای شبکه نمایش خانگی بتواند انجام بدهد این است که آن را همسان خود سازد.
فقط فکر کنید آن برنامه سازان و بازیگران و ... که در صداوسیما هیچ حضوری ندارند ولی در شبکه نمایش خانگی فعال هستند بر سبک و سیاق صداوسیما از شبکه نمایش خانگی هم حذف شوند. در واقع به شکلی انگار این پنجره باز شده به اسم نمایش خانگی را هم میخواهند ببندند.
دیروز یک اس ام اس تبلیغاتی برای یکی از سریالهای یکی از پلتفرمها منتشر شده بود که در ابتدای آن نوشته بود: ببین چه جهنمی برات برپا میکنم! و بعد تبلیغ سریال و ...
اما انگار برای نمایش خانگی قرار است چنین اتفاقی رقم بخورد و در این میان فقط مردم و مخاطب محصولات ایرانی هستند که هر روز بیشتر از پیش به سمت محصولات غیر ایرانی هل داده میشوند.
نمایش خانگی به عنوان تنها دلخوشی و ابزار سرگرمی مردم و محل ارتزاق هزاران خانواده از صنف سینما است، چرا تمام سعیتان بر این است که آن را تعطیل کنید؟ اگر فکر میکنید با تعطیلی یا منزوی ساختن نمایش خانگی مخاطبان به سمت دیدن برنامههای تلویزیون و صداو سیما برمیگردند سخت در اشتباهید.
مردم و مخاطب تنها انتخابی که برایشان باقی میماند گرایش بیشتر به سمت تلویزیونهای ماهوارهای و یا سریالها و برنامههای دانلودی خارج از کشور است.