فرارو- فال گرفتن از آثار ادبی، از باورهای کهن این مرز و بوم است. در گذر زمان ساکنان این خاک به ادیبانی که گمان میبردند بهرهای از کلام حق دارند رجوع میشد. با این حال، اما در گذر زمان تنها تفال به حافظ در فرهنگ عامیانه ما باقی مانده است.
واعظان کاین جلوه در محراب و منبر میکنند.
چون به خلوت میروند آن کارِ دیگر میکنند
مشکلی دارم ز دانشمندِ مجلس بازپرس
توبه فرمایان چرا خود توبه کمتر میکنند؟
گوییا باور نمیدارند روزِ داوری
کاین همه قَلب و دَغَل در کارِ داور میکنند
یا رب این نودولَتان را با خَرِ خودْشان نشان
کاین همه ناز از غلامِ تُرک و اَسْتَر میکنند
ای گدایِ خانقه بَرْجَه که در دیرِ مغان
میدهند آبی که دلها را توانگر میکنند
حُسنِ بیپایان او چندان که عاشق میکُشد
زمرهٔ دیگر به عشق از غیب سر بَر میکنند
بر درِ میخانهٔ عشقای مَلَک تسبیح گوی
کَاندر آنجا طینتِ آدم مُخَمَّر میکنند
صبحدم از عرش میآمد خروشی، عقل گفت
قدسیان گویی که شعرِ حافظ از بَر میکنند
شرح لغت: دانشمند مجلس: فقیه محفل/ زمره: گروه
عاشقان درگاه معبود خواهان آنند که به وصال دوست نایل شوند و حتی ممکن است در این راه سر ببازند. حال آن که گروهی ظاهرا دیگران را به مسیر صحیح هدایت می کنند و خود در مسیر نادرست حرکت می کنند و در نتیجه به لقای دوست نایل نمی شوند.
یاری داری که بسیار دوستش می داری اما افسوس که او لحظه ای تو را در نمی یابد و مدام بهانه گیری می کند. سعی کن عشق خود را به او ثابت کنی و وفادار بمانی.