این روزها خیلی میشنویم که یک مجری یا یک مهمان در برنامهای تلویزیونی؛ «سوتی» داده است! اما معنی و مفهوم سوتی چیست و چه کسی در این میان مقصر است؟
به گزارش ایرنا، «بینندگان عزیز! همینجور که از اسمش پیداست برنامه زنده است و...» شاید این رایجترین و دم دستیترین جملهای است که مجریان تلویزیونی بعد از هر اتفاق غیر مترقبهای بر زبان میآورند تا گافی که روی آنتن زنده اتفاق افتاده را جمع کنند.
از این طریق، هم بعدا پاسخی برای مدیران تلویزیون دارند و هم توانسته اند به خاطب القاء کنند که این اتفاق عمدی نبوده و نخواسته ایم برنامه ریزی شده چنین رویدادی را رقم بزنیم.
حالا این اتفاق گاهی میتواند اظهار نظر خارج از چارچوب یک مهمان باشد یا گفتن یک جمله اشتباهی، قطع ناگهانی برنامه و حتی ترک ناگهانی برنامه از سوی مهمان. اتفاقاتی که گاهی آن قدر غیرمترقبه است که هیچکدام از این جملات کلیشهای هم نمیتوانند به عادیسازی فضا کمکی بکند.
از جمله این رویدادها که با اندکی جستجو در فضای مجازی به حجم بسیاری از آنها برمی خوریم، میتوان به همین شب یلدا اشاره کرد. وقتی که یک مهمان هم زمان در دو شبکه توفیق حضور یافته بود!
در بخشی از یلدای دوصفر، در حالی که آرم «زنده» برآن حک شده بود، رشید کاکاوند، حافظخوانی کرد. این بخش از برنامه، هنگامی روی آنتن رفت، که این شاعر و پژوهشگر ادبیات فارسی، مهمان برنامه زنده شبکه چهار تلویزیون هم بود.
تصاویر و ویدئوهای حضور زنده و همزمان این مهمان در یک لحظه در دو شبکه، از همان شبِ چله، در فضای مجازی دست بهدست و حاشیهساز شد. به دنبال این سوتی، مدیر گروه ادب و هنر شبکه چهار، تاکید کرد که برنامه آنها زنده و «یلدای دوصفر» شبکه دو، ضبط شده بوده است؛ ادعایی که رشید کاکاوند هم بر آن مهر تایید زد.
در ادامه منصور ضابطیان، مجری یلدای دوصفر، نیز در ویدئویی که در فضای مجازی منتشر کرد، همراه با عذرخواهی از مخاطبان، این رویداد را به تکنیک زندهنمایی منتسب کرد و توضیح داد: برای برنامههایی که جنبه خبری ندارند و قرار نیست در آن خبری ارائه شود، مثل همین حافظخوانی، تکنیک زندهنمایی، یک تکنیک خیلی عادی است که ما هم از آن استفاده کردیم. البته که یک نوع ناهماهنگی صورت گرفت و طبق خبری که دوستان در شبکه چهار سیما داده بودند، قرار بود برنامه آقای دکتر کاکاوند، ساعت ۱۲ تمام شود و در نتیجه، این بخش از برنامه ما که حدود ساعت ۱۲ و ۱۰ دقیقه پخش میشد، عادی جلوه میکرد، ولی این اتفاق نیفتاد و همپوشانی دو شبکه، باعث تکدر خاطر برخی از دوستان شد که از آنها عذرخواهی میکنیم.
ضابطیان در پایان گفت: آن کلمه زندهای که حک شده بود، طبیعتا به خاطر حضور همان موقع بنده در استودیو بوده است. چون استودیوی ما در خارج از سازمان هم بود، امکان رصد کردن اینکه هر دو برنامه باهم پخش میشوند را هم نداشتیم و خب طبیعی است که اگر این امکان بود، یک جابهجایی صورت میدادیم که این سوءتفاهم پیش نیاید.
مهمانهای تلویزیونی در برنامههای گفتگو محور همیشه میتوانند از اصلیترین فاکتورهای جذابیت در دیده شدن یک برنامه تلویزیونی بهحساب بیایند، طبیعتاً به همین میزان هر اتفاق خارج از چارچوبی که حول محور مهمان یک برنامه تلویزیونی بیفتد میتواند برای آن برنامه دردسرساز باشد.
برخی چهرههای تلویزیونی دعوتشان در یک برنامه «زنده» میتواند برای عوامل آن برنامه تلویزیونی خطرناک و دردسرساز باشد؛ مهمانهایی که برخی از آنها رفتارهای غیرمعمول داشتهاند، برخی دیگر حرفهای خارج از چارچوب و نابجا زدهاند و بعضی دیگر هر از گاهی لابهلای داشتن صراحت لهجه در جملاتشان مرز باریک بین «رکگویی» را با «رکیک گویی» اشتباه گرفتهاند.
در این میان میتوان به بیوک میرزایی اشاره کرد. او چندی پیش مهمان یک برنامه صبحگاهی در شبکه پنج با اجرای مصطفی امامی بود. در بخشی از این برنامه تصاویر مختلفی پخش میشد که مهمان برنامه نظر خود را درباره آن اعلام میکرد. او هنگام نمایش تصویر رییس قوه قضاییه از کلمهای استفاده کرد که بعد از آن به خاطر به کار بردن چنین واژهای عذرخواهی کرد.
او درباره استفاده از این کلمه گفت: چرا باید به آدمی که هیچ آسیبی به زندگی من نزده چنین حرفی بزنم؟ وی گفت: معذرت میخواهم که چنین اتفاقی افتاد و همه این عزیزان برای من محترم هستند.
گاهی اوقات هم پیش میآید که مهمان برنامه تحمل فضای برنامه را به هر دلیلی در خود نمیبیند و اقدام به ترک استودیو میکند. در این زمینه به طور حتم قهر مسعود فراستی در برابر آرش ظلیپور، یکی از جنجالیترین قهرها روی آنتن زنده تلویزیون بوده است.
مجری من و شما که موضوعات عجیب و غریبی از بدتیپ بودن تا دو بار ازدواج کردن مسعود فراستی را در برنامه مطرح کرد باعث شد تا سرانجام طاقت مهمان برنامه طاق شود و با عذرخواهی آنتن زنده را ترک کند. البته این قهر کردن برای مجری برنامه گران تمام شد و او برای مدتی نتوانست دیگر در برنامههای تلویزیون حضور پیدا کند.
البته از این دسته قهرها پیشتر هم اتفاق افتاده است. به عنوان مثال یک بار مهمان برنامه آفتاب شرقی به دلیل کمبود وقت و نیمه تمام ماندن صحبتهایش، استودیوی برنامه را ترک کرد. یا چند سال پیش پروفسور کردوانی در حین پخش گفتگوی زنده از تلویزیون، استودیو برنامه را ترک کرد.
درباره ترک برنامه میتوان به مهدی فخیمزاده هم اشاره کرد. او در برنامه زنده «سینما دو» درباره بیانیه تهیهکنندگان پیرامون دستمزد بازیگران صحبت میکرد بعد از ارتباط تلفنی با لاله اسکندری و معطلی در استودیو با بیان این مطلب که چنین چیزی در برنامه نبوده، بعد از پخش آیتمی بدون خداحافظی برنامه را ترک کرد.
ماجرای گافها و سوتیهایی که در تلویزیون روی میدهد، فقط مختص رسانه ملی نیست. این رویدادها در تمام شبکههای تلویزیونی روی میدهند و نمیتوان گفت که آیا روزی پایانی برای آن رقم میخورد یا خیر؟
این تپقها بیشتر البته از سوی گویندگان خبر روی میدهد و معمولا اشتباه در تلفظ کلمات روی میدهد یا اشتباه خواندن آنها. از جمله معروفترین این تپقها هم متعلق به محمدرضا حیاتی است که سفر به قطر را قطر به سفر خواند.
همان طور که گفته شد، این گافها و سوتیها تا زمانی که برنامهها به صورت زنده پخش میشوند، وجود دارند، اما مقصر کیست؟ برنامه زنده، مجری، مهمان و یا عوامل دیگر منجر به وقوع گاف یا سوتی میشوند؟ در این باره با محمدتقی فهیم منتقد سینما و تلویزیون گفت و گویی داشتیم.
او درباره تعریف سوتی در برنامههای زنده تلویزیونی گفت: هر آنچه که غیر روال عادی باشد و خارج از طرح و برنامه و عرف جامعه باشد سوتی به جساب میآید از اشتباههای املایی و تلفظ اشتباه تا اشکالهای تدوین و پخش همگی جزو سوتیها است و هر چیزی که غیر متعارف باشد.
وی ادامه داد: چند عوامل دست به دست هم میدهد تا چنین اتفاقی بیفتد. اولین مسئله در پیشگیری از اجتمال سوتی برنامه زنده و غیر زنده است و عموما سوتیها در برنامههای زنده رخ میدهد و اگر در برنامههای غیر زنده و ضبطی رخ دهد معلوم میشود که عوامل و برنامه ساز از ماجرا خیلی پرت هستند که امثال این را هم داشتیم.
فهیم: درصدی از سوتیها اجتناب ناپذیر است
وی ادامه داد: درصدی از این سوتیها هم اجتناب ناپذیر است و در دنیا هم بوده است. فرض میکنیم که مجری حال خوبی نداشته باشد و اتفاقهای پیش بینی نشدهای در پشت صحنه رخ دهد که درصدی از خطا وجود دارد. اما زمانی است که سوتیها از حد درک و فهم مجری هم آن طرفتر است.
او گفت: یعنی که نشان میدهد مجری مسلط نیست و ممکن است توسط کارشناسان و مدعوین این اشتباهها و سوتیها وجود دارد و ممکن است برخی از اینها با دوربین آشنا نباشند. اما طبعا برای مجریها کمتر این آوانس را قائلیم به این خاطر که مجری باید حتما مسلط باشد و متن را خوانده باشد و تمرین کرده باشد و تسلط در جواب دادن و فی البداهه پاسخ دادن را بلد باشد؛ بنابراین در حیطه اجرا ما بیشترین سوتیها را میبینیم.
فهیم در ادامه بیان داشت: اگر مجری حرفهای باشد میتواند ماجرا را جمع و رفع و رجوع کند و حرف در حرف ببرد و فرصت ندهند که آن کلمه به درستی ادا شود و یا مهمان را به سمتی هدایت کند که حرفش را تصحیح کند. البته از بازیگری مثل بیوک میرزایی خیلی انتظاری نمیرود، چون به هر حال اینها بازیگر هستند و مقصر نیست. همیشه در انتخاب مهمانها بیشترین دقت باید قبل از برنامه انجام شود و باید با مهمان صحبت شود و با توجه به درک و فهم و سطح سواد و بینش و سمت گیریهای سیاسی و سو گیری اجتماعی و ... مسائلی است که تهیه کنندهها باید نسبت به مهمانها داشته باشند.
وی ادامه داد: از طرفی ژانر برنامه خیلی مهم است که در برنامههای سرگرمی ممکن است خیلی موارد گفته شود، اما در برنامههای جدی همچنان اینها را متوجه مهمان نمیدانم یعنی مهمان را مبرا از این موارد میبینم و احتمال اشتباه برای مهمان وجود دارد.
این منتقد در ادامه عنوان داشت: در هر حال این سوتیها در برنامههای زنده تلویزیونی را تقصیر تهیه کننده و برنامه ساز و مجری میدانم و آنها باید توانایی و تسلط بر فضا و کلام را داشته باشند. مقصر به این مفهوم که باید اشتباههای مهمان را جمع و رفع و رجوع کنند. البته که همه اینها دست به دست هم میدهد و همه افراد در این اشتباه مجری یا مهمان مقصر هستند. برای مثال اگر مجری نتواند در همان لحظه کار را جمع کند از پشت صحنه باید به او اشارهای شود و کمکش کنند تا بحث خاتمه یابد و حاشیه ساز نشود و اینها به تجربه مجریان برمی گردد که مجریهای با تجربه نمیگذارند کار به اینجاها برسد و وقتی کم تجربگی باشد همین میشود و مجری به جای اینکه حواسش به حرفهای مهمان باشد به این فکر میکند که سوال بعدی اش چه باشد و اینها نشانه ضعف است.
فهیم ادامه داد: درست است که مهمانها مقصرند، اما مسئول اشتباههای برنامه و پاسخگویی نیستند. اگرچه گفته میشود مهمان مسئول حرفهای خودش است، اما به نظرم اینطور نیست و مای برنامه ساز بر اساس شناخت مان از مهمان، او را دعوت میکنیم و حرفهایی میزند و ماییم که تعیین کننده هستیم و مسئولیت او هم گردن برنامه ساز است و با بررسی پرونده اش به شناختی از او میرسیم.
وی افزود: الان تلویزیون سلبریتی محور شده است و همه به دنبال آدم مشهور هستند و این آدمها هم خطا پذیرند، اما خب جامعه نسبت به آنها اغماض میکند به این دلیل که افراد شناخته شدهای هستند و این روند روند خطاسازی است به ویژه در شرایط فعلی جامعه ما که دست خوش التهابات اجتماعی و سیاسی و ... است دعوت از مهمان با تهیه کننده است. در مجموع میخواهم بگویم ما نباید تهیه کننده و مجریها را مبرا از سوتیهای برنامه بدانیم و به سمتی برویم که بخواهیم مهمان را مقصر جلوه دهیم. مهمانها را برنامه ساز انتخاب میکند و مسئولیتش هم به عهده او هست.
وی در ادامه درباره اینکه در این برنامههای زنده همه اتفاقها و در عبارتی کاسه و کوزهها بر سر مجری میشکند، افزود: مگر مجری این برنامه بیوک میرزایی ممنوع التصویر شده؟ نه. برنامهها مجری محور است و بقیه عوامل کارهای نیتسند. چون سیستم سلبریتی محور است بنابراین به سراغ مجریانی مثل رشیدپور و فرزاد حسنی میروند که بهترین مجری در کارهای غیر تخصصی و اجتماعی هستند و این افراد همه کاره برنامه هستند و تهیه کننده هم در برنامههایی که اینها باشند، کارهای نیست. در برخی برنامهها تهیه کنندهها مهم هستند البته تا جایی مهم هستند که مجری را انتخاب کنند.
وی گفت: اما از آنجایی که به سمت آدمهای معروف چه به عنوان مجری و چه مهمان میروند، آن برنامه به برنامهای تبدیل میشود که مجری همه کاره آن میشود. ما الان بهترین آدمها و صاحب نظرانی را داریم که چرا آنها را به تلویزیون نمیآورند؟ حتی خیلی از مجریان ممنوع الکار هستند، چون عرصه را برای آنها باز میگذارند و آنها هم همه کاره میشوند و سوار کار میشوند و بنابراین برنامه را با خود میبرند. چرا؟ چون میگویند ما هوادار داریم و مشهوریم.
فهیم گفت: اما در بدو همه انتخابها تهیه کننده عامل اصلی است. اگر ما تهیه کنندههای قدرتمند از همه نظر داشته باشیم این اتفاقها کمتر میافتد و ما حتی در انتخاب مجریان هم وقتی تهیه کنندهها سطح سوادشان همین حد است و مجریانی میآورد که این اتفاقها هم میافتد. مثل سینما که هر چه تهیه کننده متخصصتر باشد بهتر میتواند همه کار را جمع کند و خروجی بهتری ارائه میدهد.
وی ادامه داد: ما الان خیلی از تهیه کنندههای تلویزیون را میشناسیم که یک شبه تهیه کننده شدند و فکر میکنند تهیه کنندگی یعنی اینکه رابطهای با سلبریتی داشته باشند و بتوانند آنها را به برنامه بیاورند و این یک امتیاز برای تهیه کننده است. اگر تهیه کنندهای قدرت جلب سلبریتیها را نداشته باشد کنار گذاشته میشود و تلویزوین الان دانش و تخصصی محور نیست و سلبریتی محور شده و به جای اینکه مستعدها را بیاورند و معروفشان کنند، مشهورها را میآورند تا بقیه را سرکوب کنند بنابراین سوتی اجتناب ناپذیر است و با این سطح مجری گری در تلویزیون ما و تهیه کنندههایی که الان هستند به نظرم ماجرا بدتر است و به همین دلیل است که خیلی برنامهها دیگر زنده نیست. از سویی در دنیا کارهای زنده بیشتر از ایران است و اتفاقا مخاطبان زیادی هم دارد و کارهای ضبطی مخاطبان کمتری دارند. تلویزیون الان دارد از جیبی میخورد که یک روز میشود انبانی علیه خودشان.
وی درباره اینکه اگر مجری بتواند سوتی را خوب جمع کند، باز هم مقصر او است؟ گفت: نه اتفاقا این یک امتیاز برای او است. مجریانی داشتیم که همان زمان عکس العمل نشان دادند و مسیر بحث را عوض کردند. مجریانی که الان بهترین شدند به این دلیل بهترین شدند که در این حیطه تخصص داشتند و بلد بودند کار را جمع کنند که حالا به دلیل برخی اشتباه هایشان کنار گذاشته شدند. اما کنار گذاشته شدن این افراد بعید میدانم به دلیل سوتی هایشان باشد بلکه به خاطر مسائل حاشیهای ناشی از چهره شدنشان است.
سلطان محمدی: برخی مجریها توجیه نیستند!
حسین سلطان محمدی منتقد سینما و تلویزیون نیز در گفتگو درباره اینکه اساسا سوتی در برنامه زنده تلویزیونی چطور تعریف میشود؟ گفت: به صورت عادی ممکن است در برنامه زنده اتفاقهای ناگهانی رخ دهد که خلاف مسیر پیش بینی شده برای برنامه باشد که این اتفاقها قطعا باید با جریان عمومی فرهنگی در کشور و جریان عمومی سیاسی موجود در کشور هماهنگی داشته باشد. در اصل یک ناهماهنگی و ناگهانی نسبت به پیش بینی عادی میتواند سوتی در برنامه زنده تلویزیونی خطاب شود.
وی ادامه داد: برخی مجریها خیلی توجیه نیستند و پختگی لازم را ندارند و کنترلی روی خودشان ندارند و با کمترین بازیابی مستمر و آموزش ضمن خدمت مستمر و کمترین سابقه مجری گری وارد اجرا میشوند و یک باره میروند در فاز گفتن مباحث و کلماتی که در ساختار آرمانی و ارزشی و سیاست گفتاری رسانه تعریف نشده است.
این منتقد همچنین افزود: برخی اوقات هم میبینیم که مهمانها نسبت به حضور در یک برنامه زنده توجیه نیستند و بر همین اساس کلماتی را بیان میکنند. البته برخی مهمانها هم فکر میکنند یک فرصت طلایی بدست آوردند و فارغ از اتفاقهایی که خواهد افتاد حرف خودشان را میزنند. همه اینها نشان میدهد که قدرت و تریبون رسانه را نباید به دست هر مهمانی سپرد. وقتی مجری هم توجیه نباشد باعث میشود همه اتفاقها و به اصطلاح کاسه و کوزهها سر او خراب شود.
او گفت: در صورتیکه بارها دیدیم مجریهای خبر به بهانه کمبود زمان، خیلی سریع وارد بحث اصلی میشوند. سوتیهای برنامههای زنده به دو دلیل روی سر مجری خراب میشود و آنهم این است که مجری تبحر ندارد و با کمترین تجربه وارد اجرا میشود و فکر میکنند فقط باید ظاهر خوبی داشته باشد و اینکه برخی صحبتها که به اشتباه میگویند چرا این مجری نظر کارشناسی میدهد؟ یعنی مجری را ربات و مهرهای میدانند که هر چه به او گفتند بگوید.
وی ادامه داد: وقتی اینطور تصور میشود مجری به کوشش و ظواهر توجه دارد و اگر واقعا مجری اینگونه تصور میشود که نباید دخالت کند و کارشناس نیست، پس اینجا لازم میشود که کارگردان و نویسنده برنامه در گوشی که در گوش مجری است به مجری بگویند که جلویش را بگیر و بگو گزارشی میخواهیم پخش کنیم و به هر طریقی بحث را عوض کند. وقتی در اتاق فرمان کار را رها میکنند نتیجه همین میشود. باید حواسشان به این جزئیات باشد و یا صدای میکروفون فرد را قطع کنند و تصویر دیگری پخش کنند و امثال این.
وی افزود: برنامه زنده مجری متخصص میخواهد. در ماجرای سوتی دادن مجریها و مهمانها در برنامههای زنده تلویزیونی هر فردی سهمی دارد و نمیتواند نوک پیکان اتهام را به سمت فرد مشخصی نشانه گرفت و از تهیه کننده گرفته تا کارگردان و نویسنده و حتی خود شبکه هم در این ماجرا مقصر هستند.
او ادامه داد: وقتی یک کلمهای در میآید کسی به این دقت نمیکند که موضوع چیست؟ برای مثال همین ماجرای بیوک میرزایی. یکی از خطاهای تلویزیون این است که بدون شناخت از وضعیت و ظاهر و اندیشه هنرمند او را به برنامه تلویزیونی میآورد. اصلا بیوک میرزایی را با آن سن و سال برای چه میآورید؟ باید گفت اگر سوالی هم از هنرمند میپرسید درباره هنر بپرسید نه سیاست. بعد هم توجیهی که میکند این است که میگوید من گفتم قالپاق و برخیها میزنند قالتاق. بعد میگوید فکر کردم مهران رجبی را میگویید که گفتم قالتاق و من با او شوخی دارم.
این منتقد سینما در همین زمینه ادامه داد: بلافاصله ذهن من به سمت اخراجیهای ۲ میرود که مهران رجبی هم در آن بازی میکرد و بدون اینکه روی این فیلم ریز شوم و ببینم این کلمه از روی چه درآمده است میتوانم به سادگی قبول کنم که توجیه بیوک میرزایی درست است. اما این خطای تلویزیون و برنامه ساز است. الان هم بیوک میرزایی خیلی شهرت بالا و فراگیر نفوذی ندارد و شبکه پنج هم شبکه استانی است و از طریق فضای مجازی و اپلیکیشنهای مختلف قابل رویت است. یاد ماجرای مدیر شبکه کیش و پخش فیلم جکی چان افتادم که بعد از آن سمت بالاتری گرفت و انگار که همه اینها عامدانه بود.
وی افزود: البته اشتباه برنامه ساز هم هست که هنرمند را آورده و به جای اینکه در فضای هنری درگیرش کند او را به سمت فضای سیاسی میبرد. الان هم کسی به تلویزیون ایرادی نگرفته که چرا مراقب نبودید؟ میرزایی هم سن و سالی دارد و امثال او هم بوده و آقای مشایخی در جشن منتقدان سینما نسبت به آقای انتظامی حرفهایی زد و بعد عذرخواهی کرد. مجری برنامه زنده تلویزیونی باید حواسش به همه باشد و ذهنش فعال باشد. او در رسانه بی رقیب و منتسب به حاکمیت کار میکند پس باید با حساسیت بیشتری گلچین شده باشد و او را به شدت آموزش داده باشند.