کد خبر: ۵۳۱۵۵۵

درس‌هایی از چگونگی پایان آنفولانزای ۱۹۱۸ برای مقابله با کرونا

درس‌هایی از چگونگی پایان آنفولانزای ۱۹۱۸ برای مقابله با کرونا

آنفولانزای ۱۹۱۸ میلادی باعث مرگ دست کم ۵۰ میلیون نفر در سراسر جهان شد. مردم و مقام‌های دولتی هر دو از آنفولانزا خسته شده بودند. روزنامه‌ها مملو از اخبار ترسناک در مورد ویروس بودند، اما هیچ کس اهمیتی نمی‌داد.

تاریخ انتشار: ۲۲:۰۶ - ۱۲ بهمن ۱۴۰۰

درس‌هایی که می‌توان از چگونگی پایان آنفولانزای ۱۹۱۸ برای مقابله با کرونای امروز آموختفرارو- جان ام. بری؛ پژوهشگری برجسته در دانشکده بهداشت عمومی و پزشکی دانشگاه تولین در لوئیزیانا و نویسنده کتاب «آنفولانزای بزرگ: داستان مرگبارترین پاندمی در تاریخ» در سال ۲۰۰۴ است که یکی از پرفروش‌ترین کتاب‌های نیویورک تایمز بوده است. او در سال ۲۰۰۵ میلادی جایزه ارتباطات Keck را از آکادمی ملی علوم، مهندسی و پزشکی امریکا برای بهترین کتاب سال دریافت کرد.


به گزارش فرارو به نقل از نیویورک تایمز، تاریخ شیوع آنفولانزای ۱۹۱۸ میلادی که باعث مرگ دست کم ۵۰ میلیون نفر در سراسر جهان شد نشان می‌دهد که آن پاندمی در تابستان ۱۹۱۹ میلادی به پایان رسید زمانی که سومین موج سرایت ویروس از طریق تنفسی سرانجام فروکش کرد.

درس‌هایی که می‌توان از چگونگی پایان آنفولانزای ۱۹۱۸ برای مقابله با کرونای امروز آموخت

با این وجود، ویروس آنفولانزا باز هم باعث مرگ و میر شد به گونه‌ای که در سال ۱۹۲۰ میلادی سویه‌ای پدیدار شده بود که به اندازه کافی کشنده بود و باید به عنوان موج چهارم قلمداد می‌شد. در برخی شهرها، از جمله دیترویت، میلواکی، مینیاپولیس و کانزاس سیتی مرگ و میر حتی از موج دوم فراتر رفت که مسئول بخش مهمی از مرگ و میر‌های ناشی از این بیماری همه گیر در ایالات متحده بوده است. این وضعیت در حالی رخ داد که جمعیت ایالات متحده پس از دو سال و پشت سر گذاشتن چندین موج عفونت و به دنبال کاهش کشندگی ویروس در موج سوم، مصونیت طبیعی زیادی در برابر ویروس آنفولانزا کسب کرده بود. تقریبا تمام شهر‌های ایالات متحده در طول موج دوم خطرناک شیوع بیماری که در پاییز ۱۹۱۸ میلادی به اوج خود رسید محدودیت‌هایی را اعمال کردند. در آن زمستان، برخی از شهر‌ها با وقوع موج سوم هر چند مرگبارتر بار دیگر کنترل را اعمال کردند. با این وجود، در عمل هیچ شهری در سال ۱۹۲۰ میلادی واکنشی از خود نشان نداد. مردم و مقام‌های دولتی هر دو از آنفولانزا خسته شده بودند. روزنامه‌ها مملو از اخبار ترسناک در مورد ویروس بودند، اما هیچ کس اهمیتی نمی‌داد. مردم در آن زمان موج چهارم همه گیری را نادیده گرفتند. مورخان نیز به آن توجهی نکردند. این ویروس در سال ۱۹۲۱ میلادی به آنفولانزای فصلی معمولی جهش یافت. امروز در مورد کرونا ما نباید آن اشتباه را تکرار کنیم.

درست است، در حال حاضر دلایلی برای خوش بینی وجود دارند. نخست آن که موارد ابتلا به اومیکرون در بخش‌هایی از امریکا رو به کاهش است. دوم آن که کل جمعیت ایالات متحده به زودی یا آلوده به ویروس خواهد شد و یا واکسینه می‌شود و سیستم ایمنی اکثر افراد در برابر ویروس تقویت می‌شود. نکته سوم آن که اگرچه اومیکرون در عفونت زایی بخش فوقانی دستگاه تنفسی بسیار خوب عمل می‌کند قابلیتی که آن را بسیار قابل انتقال می‌سازد به نظر می‌رسد نسبت به سویه‌های قبلی کمتر قادر به آلوده کردن ریه‌ها است. در نتیجه، قابلیت کشندگی کم تری دارد. کاملا ممکن و محتمل است که با تحریک یک پاسخ ایمنی بهتر قابلیت کشندگی ویروس کماکان کاهش یابد. در واقع، نظریه‌ای وجود دارد مبنی بر آن که شیوع آنفولانزای ۱۸۸۹-۱۸۹۲ توسط یک ویروس کرونا به نام OC۴۳ ایجاد شده بود که امروزه باعث سرماخوردگی می‌شود.

نشانه‌های خستگی یا امید گمراه کننده در همه جا دیده می‌شوند. اگرچه بیش از ۷۰ درصد از جمعیت بزرگسال به طور کامل واکسینه شده اند پیشرفت‌ها راکد و کُند مانده اند و تا ۲۷ ژانویه، تنها ۴۴ درصد از جمعیت دوز تقویتی را دریافت کرده اند. اگرچه بسیاری از ما، به ویژه والدین، خواستار باز ماندن مدارس هستیم با این وجود، والدین تنها حدود ۲۰ درصد از کودکان ۵ تا ۱۱ ساله را به طور کامل واکسینه کرده اند. مشابه سال ۱۹۲۰ میلادی مردم از انجام اقدامات احتیاطی خسته شده اند.

این وضعیت باعث می‌شود کنترل از دست ما خارج شده و به ویروس واگذار شود. نتیجه این بوده است که اگرچه به نظر می‌رسد اومیکرون نسبت به سویه‌های قبلی کمتر بدخیم باشد میانگین هفت روزه مرگ و میر روزانه بر اثر ابتلا به کووید -۱۹ در ایالات متحده اکنون از اوج دوره شیوع سویه دلتا در اواخر سپتامبر فراتر رفته است.

بدتر از آن این که احتمال بدتر شدن وضعیت وجود دارد. اگرچه احتمال معقولی وجود دارد که سویه‌های آینده کمتر خطرناک باشند وقوع جهش‌ها تصادفی هستند. تنها نکته مسلم آن است که سویه‌های آینده اگر بخواهند موفق باشند از محافظت ایمنی بدن در امان خواهند ماند و می‌توانند خطرناک‌تر شوند.

این مورد نه تنها در سال ۱۹۲۰ با آخرین نفس‌های ویروس ۱۹۱۸ رخ داد بلکه در همه گیری آنفولانزا در سال‌های ۱۹۵۷، ۱۹۶۸ و ۲۰۰۹ نیز دیده شد. در سال ۱۹۶۰ میلادی در ایالات متحده، پس از آن که بسیاری از مردم به دلیل ابتلا و هم چنین تزریق واکسن مصونیت پیدا کردند یک سویه آنفولانزا باعث شد که اوج مرگ و میر از سطح همه گیری در سال‌های ۱۹۵۷ و ۱۹۵۸ فراتر رود. در پاندمی سال ۱۹۶۸ میلادی ظهور یک سویه در اروپا باعث مرگ و میر بیشتر شد اگرچه بار دیگر واکسن در دسترس بود و بسیاری از افراد مبتلا شده بودند.

اکنون باید با احتیاط گام برداریم. واکسن‌ها، داروی ضد ویروسی جدید پاکس لووید و سایر درمان‌ها می‌توانند به همه گیری پایان دهند البته در صورتی که میلیارد‌ها دوز در سطح جهانی در دسترس قرار گیرند و مقاومت ویروسی ایجاد شود. با این وجود، پایان کار به این زودی‌ها فرا نخواهد رسید. وضعیت آینده هنوز به ویروس و نحوه استفاده ما از تجهیزات فعلی و رفتارمان بستگی دارد: واکسن ها، ماسک ها، تهویه هوا، داروی ضد ویروسی رمدسیویر و استروئید‌ها و تنها درمان مونوکلونال که هنوز علیه اومیکرون کار می‌کند، فاصله گذاری اجتماعی و اجتناب از شلوغی. به عنوان یک جامعه، ما تا حد زیادی از شدت اقدامات بهداشت عمومی کاسته ایم. با این وجود، هر یک از ما به عنوان یک فرد می‌توانیم هنوز جانب احتیاط را رعایت کرده و به درستی اقدام کنیم.

پرطرفدارترین عناوین