احتمالا همانقدر که نوشتنش تکراری است، باید خواندنش هم برای مخاطب تکراری باشد؛ اینکه تلویزیون دست بالا را دارد و قرار نیست به فوتبال پولی دهد. البته پشت این نهاد آنقدر گرم هست که حتی با تأییدیه قانون باز هم پول اندکی را که قرار بوده بهعنوان سهم حق پخش بدهد، نپردازد. احتمالا اگر کسی از تعرفه و ارقام تلویزیون برای پخش آگهی خبر نداشته باشد، تصور میکند ۱۵ میلیارد تومانی که قرار بوده بازای یک سال بهعنوان حق پخش ورزش به وزارت ورزش بپردازد، رقم زیادی است؛ ولی تعداد مخاطبانی که از تعرفههای سرسامآور صداوسیما برای آگهیها خبر نداشته باشند، اندک هستند و بهوضوح میتوانند حس کنند که پرداخت ۱۵ میلیارد تومان از محل آگهیها اصلا عدد و رقمی نیست.
اما حالا طبق خبری که روز گذشته «ایسنا» روی خروجیاش گذاشته، مشخص شده صداوسیما همین رقم را هم نپرداخته تا برای چندمینبار در طول دهه اخیر نشان دهد که زورش زیاد است و حتی کاری به تبصره و بند قانونی هم ندارد.
درست است که تلویزیون این ۱۵ میلیارد را نپرداخته است؛ شاید اصلا همین امروز دست به جیب شود و این رقم را بپردازد؛ ولی در اصل ماجرا که صداوسیما با فوتبال شوخی میکند، تغییری به وجود نمیآید! چطور میشود که این سازمان، با آن همه عایدی از محل پخش آگهی در زمان پخش فوتبالهای مهم، فقط ۱۵ میلیارد تومان باید بپردازد. اصلا فرض محال که این رقم پرداخت هم بشود، آیا ۱۵ میلیارد تومان بیشتر در حد صدقهدادن به فوتبال نیست؟
برای پیبردن به کوچکبودن این عدد و البته پیبردن به شوخی نهفته تلویزیون با فوتبال، کافی است اتفاقاتی که قریب به یک دهه قبل رخ داده مرور شود. صداوسیما با استناد به مادهای قانونی که خودش به آن اعتقاد سفت و سختی دارد، به فدراسیون فوتبال پولی بابت حق پخش نمیداد. بعضا حتی روایت شده که مسئولان این نهاد از چند رشته ورزشی برای پخش دیدارهای آنها از طریق صداوسیما طلب پول هم کردهاند. به هر روی این رویه تا اواسط دهه ۸۰ ادامه داشت تا اینکه AFC روی موضوع حق پخش نداشتن تیمهای ایرانی حساس شد. از آن زمان ابتدا قرارداد صوری بین صداوسیما و فدراسیون فوتبال نوشته شد؛ ولی نهایتا با اصرار AFC از سال ۱۳۸۷ قراردادی سهساله به ارزش نزدیک به ۳۰ میلیارد تومان بین فدراسیون فوتبال و صداوسیما منعقد شد.
آن زمان مقرر شد تا تلویزیون به صورت اقساطی، پولی تحت عنوان حق پخش به فوتبال بدهد. تلویزیون سال اول ۱۰، سال دوم ۱۱ و در فصل سوم هم ۱۳میلیاردو ۲۰۰ میلیون تومان پول پرداخت کرد. همینجا کافی است تا تصورسازی صورت بگیرد؛ طبق آن قرارداد سال ۱۳۹۰ تلویزیون رقم ۱۳میلیاردو ۲۰۰ میلیون تومان به فدراسیون فوتبال بابت حق پخش پرداخت کرده است. ۱۰ سال از آن زمان گذشته و با وجود «چند صد برابرشدن» قیمتها، در سال ۱۴۰۰، تلویزیون حاضر به پرداخت رقم ۱۵ میلیارد تومان نیست.
البته این تمام ماجرا نیست؛ چون بعدها تلویزیون رقم بیشتری هم پرداخت کرده است. بعد از سال ۱۳۹۰ صداوسیما قصد داشت در ادامه مسیر پرداخت حق پخش، آن قرارداد را با همان شرایط به مدت سه سال دیگر تمدید کند که با مخالفت فوتبالیها روبهرو شد. در روزهایی که فوتبالیها میگفتند برای یک فصل دستکم باید ۹۰ میلیارد تومان بگیرند، قراردادی دیگر، این بار هم سهساله و از قرار معلوم به ارزش ۹۶ میلیارد تومان بسته شد؛ یعنی ۳۰ میلیارد تومان بازای هر فصل! پس تلویزیون بیش از دو برابر رقمی را که الان حاضر به پرداختنش نیست، هم امضا کرده است.
اتفاقا درست بعد از اتمام همین دوره دوم قرارداد بود که رابطه تلویزیون و فدراسیون فوتبال شکراب شده و از آن زمان تا به حال دیگر رقمی بهعنوان حق پخش حتی با اصرار، خواهش و ورود مجلسیها به این پرونده هم پرداخت نشده است. فدراسیون آن زمان میگفت صداوسیما خیلی بیشتر از کنار فوتبال سودآوری میکند و باید دستکم سالی ۱۶۰ میلیارد تومان حق پخش بدهد. تلویزیون، اما آب پاکی را روی دست مسئولان فوتبالی ریخت و گفت که دیگر تحت هیچ شرایطی پولی نمیپردازد. این اختلاف نظر شش سال ادامه داشت تا اینکه اردیبهشت سال ۱۳۹۹ مجلسیها از طرحی خبر دادند که قرار است فوتبال ذینفع باشد؛ در آن زمان رحیم زارع، رئیس کمیته فوتبال مجلس با اشاره به تصویب قانون پرداخت حق پخش مسابقات ورزشی در چارچوب لایحه بودجه سال ۹۹ گفت: «متأسفانه پرداختنکردن درآمد پخش زنده یکی از مهمترین مشکلات فوتبال در کشور ما بود. در چارچوب حرفهایترشدن فوتبال ما ابتدا به دنبال حلوفصل این راهکار با تعامل و گفتگو بودیم. درحالحاضر با تصویب این قانون، صداوسیما موظف به پرداخت مبلغ ۳۰ درصد از درآمد حاصله از حق پخش رقابتهای ورزشی به وزارت ورزش و جوانان برای کمک به فدراسیونهاست و این قانون فقط منوط به فوتبال هم نیست».
طبق این توافق فدراسیون فوتبال از دور خارج میشود و ۳۰ درصد هزینه تبلیغاتی که از برنامههای ورزشی نصیب تلویزیون میشود، به وزارت ورزش اختصاص مییابد. دیگر این موضوع برعهده وزارت ورزش است که چطور آن را تخصیص دهد. کمی بعد مشخص شد درآمد حاصل از تبلیغات ناشی از پخش مسابقات ورزشی موضوع بند (پ) ماده ۹۲ قانون برنامه ششم توسعه در ردیف ملی ۵۰ میلیارد تومان در نظر گرفته که براساساین سهم سازمان صداوسیما ۳۵ و سهم وزارت ورزش ۱۵ میلیارد تومان تعیین شد.
این ۱۵ میلیارد تومان هم که حالا خبر رسیده تلویزیون از پرداختش با وجود قانونشدن این موضوع سر باز زده است. هرچند اختصاص ۱۵ میلیارد تومان به ۱۶ تیم لیگبرتری که سقف قرارداد بازیکنان بعضی از تیمها بین هشت تا ۱۰ میلیارد تومان بسته شده، خندهدار است. در همین فصل، فقط یک تیم لیگبرتری، رقم ۱۱ میلیارد تومان برای حق فسخ یک بازیکن به یک تیم لیگبرتری دیگر پرداخت کرده است. این رقم منهای قراردادی است که با خود بازیکن بسته شده است! حال تصور اینکه ۱۵ میلیارد تومان بین ۱۶ تیم که قیمت فقط یکی از بازیکنان یکی از تیمهای لیگبرتری است، تقسیم شود، پای خود مخاطب!