روز شنبه تیم ملی فوتبال زنان ایران با برتری مقابل اردن به جام ملتهای آسیا راه یافت و یک موفقیت تاریخی کسب کرد. خیلی از مردم و طرفداران فوتبال تنها موفق شدند بخشهایی از این بازی و ضربات پنالتی انتهای مسابقه را در کانالهای اطلاعرسانی، سایتهای مربوط به خبرگزاریها و پیجهای خبری مشاهده کنند. سوالی که این افراد بعد از دیدن تصاویر و درک اهمیت موفقیت دختران ایران از خود پرسیدند این بود: چرا تلویزیون بازی به این مهمی را پخش نکرد؟
شاید در نگاه اول به نظر برسد پخش نشدن بازی فوتبال یک تیم خارجی مقابل فوتبالیستهای ایرانی یک سیاست مشخص از سوی صداوسیماست و به دلایل واضحی خط قرمز محسوب میشود. به این معنا که حجاب نداشتن تیم خارجی مانع از پخش مسابقه میشود. با این حال نگاهی به وضعیت صداوسیما در قبال ورزش زنان نشان میدهد این سیاست چندان هم مشخص نیست و نمیتوان دلایل محکمی برای آن اقامه کرد.
اولین مسالهای که باید به آن توجه کرد پوشش کامل بازیکنان ایرانی است؛ پوششی مصوب که تاییدیه نهادهای بالادستی را دارد. تیمهای حریف هم لباس ورزشی کامل شامل تیشرت آستیندار، شورت ورزشی تا زانو و جوراب از زانو به پایین را به تن میکنند. یعنی تنها قسمت قابل مشاهده بدن بازیکنان زن تیم حریف بخش بسیار کوچکی از زانوی آنهاست که در تصاویر تلویزیونی اصلا دیده نمیشود. در حالی که در بسیاری از فیلمها و سریالهای خارجی که اکثرا اکشن و پربرخورد هستند سختگیری به مراتب کمتر است. از آن مهمتر اینکه اگر فرض کنیم مشکل همان بخش قابل مشاهده بدن بازیکنان تیم حریف است این سوال پیش میآید که چرا صداوسیما بازیهای داخلی لیگ فوتبال و فوتسال زنان را پخش نمیکند؟ جایی که هر دو تیم با پوشش کامل در زمین مسابقه حاضر میشوند.
شاید گفته شود به خاطر فعالیت بدنی بازیکنان است که این مسابقات پخش نمیشود. یعنی دویدن، تکل زدن، به هوا پریدن و اینجور اکتها باعث شده تلویزیون سراغ پخش بازیهای فوتبال زنان نرود. اما در این صورت باید پرسید چطور مسابقات کاراته، تکواندو، چند ثانیه دویدن نماینده ایران در المپیک، پرتاب وزنه و نیزه و دیسک و اینجور چیزها پخش میشود؟ اکتهای ورزشکاران زن در رشتههای دیگر چه فرقی با فوتبال دارد؟ سوال دیگری که میتوان مطرح کرد این است که چرا خبرگزاریهای رسمی میتوانند بخشهایی از بازی را پخش کنند؟ چرا برخی فدراسیونها میتوانند مسابقات تیمی پربرخورد نظیر بسکتبال را از کانال آپارات به صورت زنده نمایش دهند؟ آیا حرمت و ممنوعیت صرفا متوجه صداوسیماست؟
یکی دیگر از تناقضها مربوط به زمان است. قبل از تعطیلی برنامه ۹۰ چندینبار پیش آمد که تصاویری از گلزنیهای بازیکنان فوتبال و فوتسال زنان در مسابقات بینالمللی از تلویزیون پخش شد و کسی مخالفتی نکرد. این یعنی از نظر صداوسیما پخش یک دقیقه با ۹۰ دقیقه تفاوت دارد. سوالی که پیش میآید این است که آیا صداوسیما در این زمینه از باور «یک نظر حلال است» پیروی میکند؟
منظور از اشاره به مثالهای بالا این نیست که از فردا خبرگزاریها بابت پخش بخشی از مسابقه تیم ملی زنان ایران مواخذه شوند یا صداوسیما جلوی همان یک دقیقهای که قبلا پخش میکرد را بگیرد. بحث سر تناقضهای رفتاری است. بحث سر این است که به نظر میرسد در این میان بیشتر اعمال نظرهای شخصی دخیل است تا یک دستورالعمل مشخص. مطمئنا اگر برخی تنگنظریها و ترسها کنار گذاشته شود مسابقات فوتبال زنان کشورمان برای عموم مردم از رسانه ملی قابل پخش است. چیزی که سالهاست قولش داده میشود اما به مرحله عمل نمیرسد. بر کسی پوشیده نیست که پوشش تلویزیونی یک رویداد ورزشی چقدر میتواند حمایتکننده باشد و تا چه میزان میتواند به رشد و توسعه آن ورزش کمک کند. به عنوان مثال کافی است صداوسیما تصمیم بگیرد از سال بعد برخی مسابقات لیگ فوتبال زنان ایران را پخش کند. همین به تنهایی گردش مالی لیگ و دستمزد بازیکنان را تا چند برابر افزایش میدهد. حمایت از این بهتر؟
روز یکشنبه براساس نظرسنجی ایسپا مشخص شد طی سالهای ۱۳۹۷ تا ۱۴۰۰ حداقل ۱۵درصد مخاطبین صداوسیما در زمینه پیگیری اخبار کاسته شده و این افراد فضای مجازی را مرجع خبری خود قرار دادند. نظرسنجیهای مستقل دیگری هم نشان داده مخاطبان صداوسیما روز به روز در حال ریزش است. در چنین شرایطی صداوسیما با امتناع از پخش برخی رویدادهای مهم نظیر مسابقه حساس تیم ملی فوتبال زنان با دستهای خود مخاطبانش را برای پیگری اخبار به سوی فضای مجازی یا شبکههای فارسیزبان خارجی سوق میدهد. کاش رییس جدید صداوسیما که به زودی رونمایی میشود این مسائل را درنظر بگیرد.