صادق زیباکلام، استاد دانشگاه، در یادداشتی نوشت: اگر فــردی از کــره مـریخ میآمد و دیروز که آخرین روز ثبتنام میبود و از ساعت ۸ صبح تا ۶ بعدازظهر ثبتنام در جریان داشت، ثبتنامها را رصد میکرد و بهخصوص به بیانیههایی که ثبتنامکنندگان بعد از ثبتنام قرائت میکردند یا در اختیار رسانهها میگذاشتند، دقت میکرد، با یک سوال خیلی اساسی روبهرو میشد که خیلی عجیب است هیچکدام از این نامزدها، هیچ سابقه اجرایی در این مملکت نداشتند و جملگی از خارج آمدند! چون همهشان، وعده بهبود اوضاع را میدادند و به گونهای صحبت میکردند که ظرف ۴۲ سال گذشته، هیچ نقشی در بهوجود آوردن این وضعیت نداشتهاند.
گلایه و شکایت میکردند که این چه وضعی است؟ چرا اقتصادمان اینگونه است؟ چرا مردم ناامیدند؟ چرا جوانان سرخورده هستند؟ چرا بیکاری وجود دارد؟ چرا ناامنی اقتصادی وجود دارد و قس علیهذا. به گونهای صحبت میکردند که گویی آنان کوچکترین نقشی ظرف ۴۲ سال گذشته نداشتهاند. نه معاون بودهاند، نه رئیس بودهاند، نه رئیس قوه قضائیه بودهاند، نه استاندار بودهاند، نه رئیس مجلس بودهاند. هیچکدامشان هیچ نقشی و قصوری در بهوجود آوردن وضعیتی که ایران ۱۴۰۰ با آن روبهروست، نداشتهاند. کسان دیگری اوضاع کشور را به این روز درآوردهاند و آنان آمدهاند تا خدمت نمایند و کشور را از این وضع نجات بدهند. ای کاش آنان یک گام دیگر هم برمیداشتند و اعلام جرمی میکردند علیه کسانی که کشور را به این روز سیاه نشاندهاند.