پزشکی قانونی علت مرگ مجری معروف را اعلام کرد. آزاده نامداری به طور قطعی بر اثر مسمویت دارویی جان باخته است. زن جوانی که با مرگ پرحاشیهاش در ایام نوروز مردم جامعه را تحت تأثیر قرار داد و همه را شوکه کرد. مادری که گفته میشود بر اثر مصرف بیش از حد داروی ضد افسردگی در خانهاش در سعادتآباد جان داد. حالا همه شوکهاند. بیشتر از همه خانواده آزاده نمیتوانند این مرگ را باور کنند.
به گزارش شهروند، روز هفتم عید بود. خبر مثل بمب صدا کرد. تصویر آزاده نامداری مجری معروف در عرض چند ثانیه همه جا دست به دست چرخید. جسد مجری معروف در خانهاش پیدا شد. از همان لحظات اول شایعه و حاشیههای زیادی این ماجرای تلخ را جنجالیتر کرد. قتل، اوردوز، کرونا و ایست قلبی از همان شایعهها بود، ولی یک موضوع از همان لحظه اول کم کم رنگ واقعیت به خود گرفت؛ مرگ خودخواسته.
فرضیه اینکه خانم مجری مرگ را انتخاب کرده باشد کم کم قوت گرفت که همین مسأله باز هم شایعهها و حواشی زیادی را در پی داشت؛ اینکه او باردار بوده، با شوهرش اختلاف داشته و به همین دلیل مرگ را انتخاب کرده است. تصمیم آزاده نامداری به شایعهها دامن زد. همه درباره دلیل مرگ این مجری حرف میزدند.
از همان لحظه نخست مرگ آزاده نامداری تیمهای تحقیق اولیه در صحنه حادثه مرگ را مشکوک به خودکشی دانستند. بلافاصله جسد آزاده نامداری برای آزمایشات سمشناسی و آسیبشناسی به پزشکی قانونی تهران در کهریزک انتقال داده شد.
صبح دیروز پزشکی قانونی نظر خود را اعلام کرد. مرگ با مسمومیت دارویی؛ بنابراین به طور قطعی مشخص شد که خانم مجری با مصرف بیش از حد داروهای ضد افسردگیاش جان باخته است. داروهایی که گفته میشود آنها را دو روز پیش از مرگش خریداری کرده بود.
سجاد عبادی، همسر آزاده نامداری که این روزها با حواشی و شایعههای زیادی در خصوص زندگی شخصیاش روبهرو بوده است، صبح دیروز در دادسرای امور جنایی تهران حضور یافت. او هنوز هم شوکه است. مرد جوانی که رفتن همسرش را هنوز هم باور ندارد. اشکها و عزاداریهای این مرد حالا در فضای مجازی دست به دست میچرخد و گواهی بر غم سنگین او دارد.
این مرد با بغض گفت: «با هیچ رسانهای صحبت نمیکنم. از زندگی شخصی من فیلم و عکس منتشر کردهاند. حواشی زیادی درست کردهاند. شایعههای زیادی مطرح شده است. همه را به خدا واگذار میکنم. ما هنوز هم نتوانستهایم که با این غم کنار بیاییم. برای همین از رسانهها خواهش میکنیم که با انتشار مطلب دروغین داغ این خانواده را بیشتر نکنند. ما خانه خراب شدهایم.»
در ادامه او در خصوص روحیه همسرش صحبتهایی مطرح کرد و گفت: «همسر من سرزنده بود، شاد بود و به زندگی امیدوار بود. اصلا باور نمیکنم که این اتفاق افتاده است. نمیدانم چطور با این غم کنار بیایم. تصور میکنم که در مصرف دارو زیادهروی کرده باشد. اشتباهی دوز بالایی از قرص را خورده است. اصلا نمیخواهم باور کنم که او مرده است. ماندهام که وقتی گندم بزرگتر شد به او چه بگویم. ما زندگی خوبی داشتیم. هیچ مشکل و اختلاف خاصی نبود.البته اختلافات جزئی در زندگی هر زن و شوهری وجود دارد. در زندگی ما هم وجود داشت، ولی ما اختلاف بزرگی نداشتیم.
من عاشق همسرم بودم. همیشه او را حمایت میکردم. در همه لحظات کنارش بودم. سعی میکردم به او آرامش بدهم. برای همین است که این اتفاق را باور نمیکنم. من نمیدانم چطور بدون او زندگی کنم و حالا ماندهام چکار کنم. رفتن او را باور نکردهام.»
نخستین مسألهای که بلافاصله به طور قطعی تکذیب شد، موضوع بارداری این زن جوان بود. مدیرکل پزشکی قانونی استان تهران در مورد تشریح جسد آزاده نامداری اعلام کرده بود: «در حال حاضر تشریح خانم نامداری تمام شده است. نمونههای لازم را برداشته و به آزمایشگاه ارسال کردهایم. بارداربودن خانم نامداری را کاملا تکذیب میکنم. بر اساس معاینه ظاهری و کالبدگشایی که کارشناسان پزشکی قانونی انجام دادند، هیچ آثاری از بارداربودن به دست نیامد. رحم و ضمایم رحم ایشان در اندازه طبیعی و فاقد هر گونه محصول حاملگی بوده است. همچنین هیچگونه آثار جراحت و ضربوشتم در کالبدشکافی ظاهری دیده نشد.»
تحقیقات بیشتر نشان داد که خانم مجری ارتباط خوبی با همسرش داشته است. او قرار بود با همسر و فرزندش به شمال بروند، اما لحظه آخر آزاده همراه آنها نمیرود. گویا کاری برایش پیش میآید و شوهر و فرزندش را بدرقه میکند. از طرف دیگر با بررسی گوشی همراه این مجری سابق به همراه دستنوشتههای او و قرصهای اعصاب و روان موجود در صحنه فرضیه خودکشی قوت گرفت.
محمد شهریاری درباره آخرین وضعیت پرونده مرگ آزاده نامداری اعلام کرده بود: «با بررسیهای همهجانبه انجامشده از صحنه مرگ خانم آزاده نامداری که تا ساعت یک بامداد ادامه داشت و معاینه جسد توسط پزشکی قانونی در محل فوت، با توجه به اینکه هیچ گونه آثار ضرب و جرح که دلالت بر وقوع قتل یا دگرکشی داشته باشد، به دست نیامد؛ بنابراین وقوع قتل یا دگرکشی کاملا منتفی شد.»
سرپرست دادسرای امور جنایی تهران با اشاره به بررسی دوربینهای مداربسته ساختمان گفت: «در بررسیهای تکمیلی انجامشده و بهویژه بررسی تلفن همراه متوفی و همچنین دستنوشتههای مکشوفه متعلق به متوفی که خطاب آن به دخترش و نوعی وصیت و خداحافظی با دخترش بوده و داروهای موجود در صحنه که مرحوم استفاده میکرده، بررسی اولیه پزشکی قانونی، موضوع خودکشی از طریق مصرف داروهای اعصاب و روان مطرح است.»
او در ادامه صحبتهایش گفت: «جسد با لباس راحتی و خانگی و اتفاقا کاملا مرتب بود. این در حالی بود که هیچ گونه آثار ضربوجرح بر روی بدن او دیده نمیشد. پدر خانم نامداری تصور میکرد که دخترش به همراه داماد و نوهشان به سفر رفته است. در حالی که همسر خانم نامداری نیز تصور میکرد او در خانه پدر و مادرش است؛ به همین دلیل هم هیچ تماسی با هم نداشتند. با انجام تحقیقات بیشتر دستنوشتهای از خانم نامداری کشف شد. این دستنوشته داخل یک دفتر مشق چهل برگی نوشته شده بود.
خانم نامداری برای دخترش نامه نوشته بود که چیزی شبیه خداحافظی بود. در چند خط با او درد دل کرده بود. او به دخترش گفته بود که از وضعیت زندگیاش راضی نیست و پس از آن در خصوص اموالش تعیین تکلیف کرده بود. همین هم شبیه به وصیتنامه بود. برای همین پیداشدن این دستنوشته فرضیه خودکشی را قوت بخشید.»
من اصلا تلویزیون به غیر از فوتبالش را نگاه نمیکنم و ایشان را در تلویزیون ندیده بودم ولی کاش همه با هم مهربان بودیم و اهل گذشت. حالا بگیریم اصلا از روی عمد ایشان روسریش را بداشته بود، واقعا این برخورد تند از طرف مردم و صدا و سیما جایز بود. میگن صدا و سیما دانشگاه است!1! چطور دانشگاهی که متوجه نقش الگویی اش برای جامعه نیست؟ اگر صدا و سیما شغل ایشان را نمیگرفت برای ما مردم الگویی میشد تا اغماض را یاد بگیریم.
الان همه مردم ایران از این که یک فرد توانمند را از دست داده اند غمگین هستند ولی باید بیاموزیم که در هنگام انتقاد کردن از اشتباهات افراد به تفاوت های فردی توجه کنیم و ضمنا قصدمان از انتقاد ارتقاء فرد باشد نه زمین زدنش