فرارو- رسانههای نزدیک به عربستان و امارات، در عین استقبال از فشار حداکثری آمریکا بر جمهوری اسلامی ایران، با احتیاط از احتمال به حاشیه رفتن کشورهای عربی در مذاکرات احتمالی میان ایران و غرب ابراز نگرانی میکنند.
به گزارش فرارو، به ایران «حمله نقطهای» کنید؛ این پیشنهاد صریح یک روزنامه سعودی به آمریکا پس از حمله خرابکارانه به چهار نفتکش در بندر الفجیره امارات و حمله پهپادی حوثیها به تاسیسات نفتی عربستان بود. یکشنبه هفته گذشته، حداقل چهار نفتکش در نزدیکی بندر الفجیره امارات مورد حمله خرابکارانه قرار گرفتند و چند روز بعد، حوثیهای یمن با پهپاد، خط انتقال نفت عربستان به سمت بندر ینبع در دریای سرخ را هدف گرفتند.
در حالی که عربستان، مستقیما ایران و حوثیها را مسئول حمله به تاسیسات نفتی خود دانست، امارات تاکنون هیچ طرفی را به طور رسمی متهم نکرده است هر چند که مقامات آمریکایی معتقدند که احتمالا ایران در این حمله نقش داشته است. این حملات در حالی صورت گرفته است که در اثر اوجگیری تنش میان ایران و آمریکا، تحرکات نظامی در خلیج فارس شدت گرفته است. در جدیدترین تحول، آمریکا و کشورهای عربی حوزه خلیج فارس، درباره استقرار مجدد نیروهای آمریکایی در این کشورها به توافق رسیدهاند. منابع آگاه عربی به روزنامه فرامنطقهای «الشرق الاوسط» گفتهاند که عربستان و تعدادی از کشورهای شورای همکاری خلیج فارس با درخواست آمریکا برای استقرار مجدد نیروهای نظامی خود در آبهای خلیج فارس و خاک کشورهای عربی موافقت کردند. منابع عربی ادعا میکنند این استقرار با هدف بازداشتن ایران از اتخاذ هرگونه اقدام نظامی محتمل علیه کشورهای عربی و منافع آمریکا انجام شده است. پیش از این، آمریکا برای ارسال پیام به ایران، تجهیزات نظامی متعددی، نظیر ناو هواپیمابر آبراهام لینکلن و بمبافکنهای بی ۵۲، به خلیج فارس اعزام کرده بود.
این تحولات در صدر رسانههای کشورهای عربی قرار گرفته است و تحلیلگران این رسانهها متناسب با رویکردهای کشورهایشان ارزیابیهای خود را از وضعیت ارائه میکنند. در رابطه با تنشهای فعلی ایران و آمریکا، میتوان چند رویکرد را مشخص کرد. رویکرد نخست به رسانههای نزدیک به عربستان و امارات و متحدان آنها مربوط میشود که، ضمن حمایت از سیاست کاخ سفید در برابر ایران، از سیاستمداران کشورهای خود میخواهند با احتیاط در تقابل ایران و آمریکا وارد شوند. گروه دوم، رسانههای وابسته به قطر است که در صحت سیاستهای عربستان و امارات در همراهی با دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، تشکیک میکنند. رویکرد اصلی این رسانهها، که گاهی مطالبی به نفع ایران هم در آنها منتشر میشود، در ضدیت با عربستان و امارات تعریف میشود. سرانجام گروه سومی هم وجود دارد که متشکل از رسانههای عربی نزدیک به ایران و برخی رسانههای عراق است. این رسانهها عمدتا از خطر وقوع نزاع مسلحانه در منطقه هشدار میدهند و از تنشزدایی میان تهران و واشنگتن حمایت میکنند.
از میان همه موارد بالا، رویکرد سعودیها از همه قابلتوجهتر است. چرا که برخی روزنامهنگارانی که مرتبا در روزنامهها مطلب مینویسند و یا در رسانههای صوتی و تصویری حضور پیدا میکنند، روابط بسیار نزدیکی با سیاستمداران کشورشان دارند و به نوعی دیدگاههای محافل قدرت را به طور غیررسمی مطرح میکنند.
سعودیها و اماراتیها در سطح رسمی، خواستار جنگ با ایران نیستند. اما همراهی آنها با کاخ سفید در تحریم نفتی ایران و نیز نوع نگاه رسانههای آنان به تنشهای فعلی تهران و واشنگتن، ممکن است چیز دیگری را نشان دهد. شاید بتوان سرمقاله چند روز پیش روزنامه انگلیسیزبان «عربنیوز»، که ترکی بن سلمان، پسر پادشاه سعودی، مالک آن است، را بارزترین تفاوت میان سیاستهای رسمی و غیررسمی ریاض و ابوظبی تلقی کرد.
عرب نیوز در واکنش به حمله الفجیره و حملات حوثیها به تاسیسات نفتی عربستان، صریحا از آمریکا خواست که به ایران «حمله نقطهای» کند. این روزنامه در مطلبی تحت عنوان «ایران نباید بدون تنبیه بماند» نوشت: «از دیدگاه حسابشده این روزنامه، باید یک اقدام بازدارنده و تنبیهی اتخاذ شود تا ایران بداند که هیچ عمل پلیدی بدون مجازات نخواهد بود؛ از نظر ما، چنین اقدامی باید حمله نقطهای حسابشده باشد.»
سایر رسانههای نزدیک به عربستان، نسبت به عرب نیوز موضع ملایمتری داشتند. هر چند که آنها هم به احتمال وقوع جنگ میان ایران و آمریکا پرداختند. برخی از تحلیلگران این رسانهها، معتقدند که پس از چند دهه کشمکش میان ایران و نایبانش از یک طرف و آمریکا و متحدان عرب و اسرائیلیاش از طرف دیگر، سرانجام لحظه رویارویی «اجتنابناپذیر» فرا رسیده است. در همین رابطه، عبدالرحمن الراشد، مدیر سابق شبکه العربیه، طی یادداشتی در روزنامه الشرق الاوسط، با بیان اینکه «تقابل با ایران اجتنابناپذیر» است، نوشت: «از حیث تقابل نظامی با ایران، همه احتمالات مطرح است. در پاسخ به حملات اخیر (به نفتکشها در الفجیره و خطوط انتقال نفت سعودی)، تقابل شاید به شکل محدود یا گسترده، اتفاق بیافتد و شاید هم اتفاق نیافتد.»
به ادعای الراشد، آمریکا و کشورهای عربی از چند دهه پیش تاکنون تلاش کردهاند با ایران تنشزدایی کنند، اما فایدهای نداشت. به همین دلیل، الراشد، مینویسد: «امروز با این حقیقت مواجه هستیم که چارهای جز مقابله با نظام در تهران نداریم.»
روزنامهنگاران سعودی عموما، ضمن تاکید بر فرا رسیدن لحظه تقابل، ادعا میکنند که این ایران است که اوضاع را به سمت تقابل پیش میبرد و اقدامات کشورشان در واقع تدافعی است. سلمان الدوسری، سردبیر پیشین الشرق الاوسط، چنین دیدگاهی را مطرح کرده است. او طی یادداشتی در همین روزنامه نوشت: «هیچ کس از کشورهای منطقه دنبال جنگ نیست، فقط ایران است که میخواهد جنگ را شعلهور کند. سایر کشورها خواهان جلوگیری از جنگ هستند.»
در ادامه همین روایت، هانی الظاهری، روزنامهنگار سعودی در روزنامه عکاظ، ایران را به گربه پیری تشبیه کرد که در اثر اقدامات آمریکا در گوشهای محصور شده و ممکن است اقدامی «انتحاری» انجام دهد. عکاظ، در گزارش دیگری، اعلام کرد که امسال، ایران «تابسان داغی» خواهد داشت.
در مقابل این بزرگنمایی، خط دیگری وجود دارد که با احتیاط بیشتری به تنشهای فعلی میپردازد. برخی تحلیلگران نزدیک به عربستان همواره این نگرانی را مطرح میکنند که هدف آمریکا از تشدید فشارها بر ایران، تامین منافع کشورهای عربی نیست. بلکه اگر ترامپ با تهران به معاملهای برسد، نگرانیهای کشورهای عربی از ایران مد نظر قرار نخواهد گرفت.
مطالبه برخی محافل عربی برای حضور در مذاکرات ایران و غرب، از دیرباز مطرح بوده است. زمانی که دولت باراک اوباما در سال ۲۰۱۵ با ایران به توافق هستهای رسید، برخی عربها او را متهم کردند که منافع عربی را نادیده گرفته است. این روزها، با اوجگیری تنشها، و نیز مطرح شدن احتمال آغاز دور جدیدی از مذاکرات، بار دیگر، این نگرانی قدیمی مطرح شده است. محمد قواص، تحلیلگر لبنانی، طی یادداشتی در روزنامه العرب، به همین مسئله پرداخت و تصریح کرد که کشورهای عربی در معامله احتمالی دونالد ترامپ با ایران جایی ندارند.
قواص نوشت: «شاید کشورهای عربی، خصوصا آنهایی که در معرض تهدید مستقیم رفتار ایران هستند، باید تشدید تنش نظامی فعلی آمریکا در خلیج (فارس) را به نحو دیگری ببیند. هدف این تشدید تنش آمریکایی، هیچ ارتباطی با آینده امنیت منطقه ندارد.» به گفته این تحلیلگر، آمریکا و اروپا به دو دلیل در زمینه جلوگیری از ساخت سلاح هستهای توسط ایران متحد هستند؛ نخست اینکه آنها نگران برتری اسرائیل در این زمینه هستند. ثانیا، برنامه موشکی بالستیکی ایران به تهدیدی برای کشورهای اتحادیه اروپا تبدیل شده است. خصوصا اگر این موشکها با کلاهکهای هستهای تکمیل شوند؛ لذا از دیدگاه قواص، مذاکرات ایران در آینده بر مسئله هستهای و موشکی متمرکز خواهد بود و در آن کسی به رفتار ایران در جهان عرب اهمیت نخواهد داد.