عباس عبدی در روزنامه اعتماد نوشت: با افزایش تنش زبانی میان ایران و امریکا و نیز حضور بیشتر نیروی نظامی آنان در منطقه، دونالد ترامپ یک برگ تبلیغاتی دیگر رو کرد و به نحو غیرقابل انتظاری اعلام کرد که تلفن خود را برای مسوولان ایران فرستاده تا یک تماس بگیرند و جالب اینکه 12 شرط قبلی وزیر خارجهاش را کنار گذاشت و گفت فقط از ایران یک درخواست دارد و آن نداشتن سلاح هستهای است.
در ایران هم عدهای خواهان گفتوگو شدهاند، طبعا منتظرند یا دوست دارند طرف ایرانی گوشی را بردارد و یک تماس با کاخ سفید بگیرد و مساله را در چشم به هم زدنی حل کند. حالا اگر هم حل نشد راه دوری نرفتهایم، همین جایی هستیم که اکنون هستیم!
فکر نمیکنم هیچ تماسی با ترامپ مفید باشد. دلیلش این است که حرف زدن و مکالمه کردن با گفتوگوی سیاسی تفاوت دارد. مذاکرات برجام یک گفتوگوی واقعی بود. یعنی پیش از آغاز گفتوگوها طرفین مسالهای را پذیرفته بودند و در جریان گفتوگو آن را عملی کردند. طرفین پذیرفته بودند که ایران از حق غنیسازی بهرهمند باشد، ولی شرایطی فراهم شود که طرف غربی اطمینان پیدا کند که دسترسی ایران به بمب هستهای منتفی است و در ادامه نیز تحریمها هم برداشته شود. این گزاره پیش از گفتوگوها یا در مقدمه آن قطعی شده بود و ماهها گفتوگوی بعدی فقط برای پیدا کردن بهترین شیوه اجرایی و عملی کردن این توافق بود. ولی اکنون با ترامپ درباره چه چیزی باید گفتوگو کرد؟ هیچ.
میگوید که سلاح هستهای نداشته باشیم، خب اینکه پیشتر حل شده است، مگر آنکه بگوید من آن را قبول ندارم و آن طور که من میخواهم باید بپذیرید که این هم بلاموضوع کردن گفتوگوست، زیرا ترامپ جانشین دولت پیشین و وارث تعهدات آن است و هیچ دولتی نمیتواند تعهدات دولت پیش از خود را با این استدلال نقض کند. این کار نافی هر نوع گفتوگویی است، زیرا فردا با همین استدلال میتواند زیر توافقات خودش نیز بزند. ترامپ اهل گفتوگو نیست، اهل نمایش است، همانطور که با کرهشمالی انجام داد و یک نمایش بیمحتوای چند ساعته اجرا کرد و تمام.
درباره مشکلات با مکزیک نیز همین طور رفتار میکند. حتی با متحدانش نیز گفتوگو نمیکند، بلکه دستور میدهد و یکسویه عمل میکند. خروجش از پیمان پاریس نیز همین گونه است. با این حال در رابطه با ایران از یک جهت در موضع برتر قرار گرفته است و آن اینکه در سخن اظهار آمادگی برای گفتوگو میکند، گو اینکه منظورش از گفتوگو، گفتن او و شنیدن دیگران است ولی مردم لزوما چنین برداشتی ندارند. از اینرو باید برای خارج کردن او از این موضع؛ پیشنهادی جدی ارایه کرد.
در این باره ایده زیر را پیشنهاد میکنم. برای خلع سلاح ترامپ، ایران پیشنهاد کند که نیازی به گفتوگوی رو در رو در اتاقهای بسته نیست، توییتر بهترین وسیله است. پایه گفتوگو را همین آخرین جمله ترامپ قرار دهند. طرف ایرانی میتواند رییسجمهور باشد. گفتوگو در فضای عمومی شکل بگیرد. در حال حاضر نیز عملا این نحوه گفتوگو وجود دارد ولی سازماننیافته و غیرمعین است. میتوان قرار گذاشت که هر یک از دو طرف در ساعت معینی از روز نظرات خود را در قالب یک رشته توییت منتشر کند و طرف دیگر نیز فردا یا پسفردای آن در همان ساعت با رشته توییت خود پاسخ دهد و اگر هم خواست نظرات جدیدی را طرح کند. این نوع گفتوگو میتواند جدید و نوآورانه باشد و مورد استقبال جهانی نیز خواهد بود. همه چیزها شفاف و روشن و مستند بیان میشود.
حضور در چنین گفتوگویی برای ایران هیچ هزینهای ندارد. این گفتوگو برای افکار عمومی ایران و جهان بسیار مفید است و حتی گمان میکنم برای افکار عمومی امریکاییها نیز اثر مثبت دارد. از همه مهمتر اینکه ابتکار عمل را از دست ترامپ میگیرد و او نمیتواند مدعی شود که باید حضوری یا تلفنی و خصوصی گفتوگو شود. ایران چیزی برای پنهان کردن ندارد. امیدوارم این پیشنهاد مورد توجه مسوولان ایرانی قرار گیرد.
خیلی دبستانی مسایل را قاطی هم می کنید.
آخه کی ترامپ از طریق تویتر گفتگوی سیاسی انجام داده در این سطح.
مملکت داره زیر فشار تحریم های امریکا له میشه انوقت شما داری انشا تعریف می کنی!؟