فرارو- بشیر حسینی که تاکنون با حضور در صداوسیما و تلویزیون به چهرهای جدید در فضای رسانهای کشور تبدیل شده است، این بار با حضور در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران روند تازهای از فعالیتهای خود را آغاز کرد.
بشیر حسینی دانشکده علوم اجتماعی را "دانشگاه نفتی" خواند
به گزارش فرارو، احسان علیخانی، بشیر حسینی و آریا عظیمی نژاد به عنوان عوامل برنامه عصر جدید در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران حضور یافتند تا در نشستی با حضور دانشجویان و اساتید دانشگاه به بررسی "عصر جدید" و نقاط ضعف و قوت آن بپردازند. اما این نشست به جای آنکه به "عصر جدید" بپردازد تبدیل به عرصهای تازه برای جولان بشیر حسینی شد. این داور برنامه عصر جدید در پاسخ به انتقادات اساتید و دانشجویان به این برنامه به تندی به آنها تاخت.
بیشتر بخوانید: (تصاویر) تنش در جلسه مجریان «عصر جدید» با دانشجویان
بشیر حسینی انتقادات را کلی گویی خواند و گفت: "قطعا ما تلنت شوهای دنیا را شخم زدهایم. «کلی گویی» تکرار بدیهیات است و به نظر من رسالت دانشگاه این است که وارد مصادیق جزیی شود و این کار «دانشگاه نفتی» است که به بدیهیات و کلیات بسنده کند."
اشاره حسینی به دانشگاه نفتی بسیار جالب توجه است. او خود نیز محصول همان "دانشگاه نفتی" است. شاید هم کنایه او در واقع به رانتی بودن دانشگاه باز گردد. ادعایی که بسیاری علیه او مطرح می کنند و حضور او در صداوسیما را حاصل یک رانت بزرگ می دانند.
حسینی با بیان اینکه دانشکده علوم اجتماعی اساسا با اخم و نگاه منفی و منفی انگاری شناخته و تعریف میشود تصریح کرد: «این دانشکده به جای اینکه مادر باشد دوست دارد نقش نامادری را ایفا کند در هر حال من اینها را راحت میگویم، چون میخواهم راحتتر هم با هم صحبت کنیم.»
او دانشگاه را "بی خاصیت" و "بی مساله" دانست. او گفت: «چرا استادان ما حرف جدی ندارند؟ من اگر دانشگاهی هستم آمدهام تا از مسائل جامعهام حرف بزنم. پز دانشگاهی این شده است که حرفهای صدتا یه غاز بیان شود که الان میشود گفت و ۱۰سال دیگر هم میشود همان حرفها را تکرار کرد.»
این سخنان حسینی موجی از اعتراض از سوی دانشجویان حاضر در جلسه به وجود آورد و سخنان تندی علیه حسینی و برنامه عصر جدید مطرح شد.
برخی معتقدند بشیر حسینی به هدف خود رسیده است. چرا که او با سخنانش باز هم جنجالی تازه به پا کرد و باز هم نامش در رسانهها مطرح شد. این شاید قضاوتی بی رحمانه باشد که بشیر حسینی میخواهد در رسانهها مطرح شود. اما او میتوانست در دانشکده علوم اجتماعی حرمت میزبان را رعایت کند. کاری که آریا عظیمی نژاد انجام داد و در تمام نشست سکوت کرد و نظاره گر دعواها بود.
بشیر حسینی چهره تازه صداوسیما است که پس از حضور علی فروغی مدیر جوان شبکه سه سیما فعالیت هایش در تلویزیون نیز افزایش یافته است. حسینی و فروغی هر دو در دانشگاه امام صادق تحصیل کرده اند.
حسینی در برنامه تازه احسان علیخانی یعنی عصر جدید حضور فعالی دارد و با نظرات عجیبش بارهای سوژه شبکههای اجتماعی شده است.
ناظران و منتقدان میگویند صداوسیما به دنبال آن است که بشیر حسینی را به چهرهای تازه در فضای رسانهای کشور بدل کند. حسینی هم قابلیتهای خود را برای تبدیل شدن به یک سلبریتی نشان داده است.
او نیز مانند چهرهای همچون علی اکبر رائفی پور عمل می کند. سخنرانی که سالهاست با عقاید و نظرات عجیبش تبدیل به یک تئوریسین فرهنگی برای بخشی از جوانان کشور شده است. جوانانی که عموما به عنوان بدنه جریان اصولگرا شناخته میشوند.
علی اکبر رائفی پور بیشتر در زمینه فرهنگ و کمی سیاست فعالیت میکند، در سوی دیگر حسن عباسی به تئوریسین سیاسی قابل برای همین بدنه سیاسی- اجتماعی تبدیل شده است. عباسی متمرکز بر مسائل سیاسی است، اما به مسائل فرهنگی هم میپردازد.
در جریان حمله آمریکا به عراق صداوسیما حسن عباسی را به یک چهره تبدیل کرد و حالا او خود را یک تئوریسین همچون کیسینجر (وزیر خارجه پیشین آمریکا) میداند.
به نظر می رسد بشیر حسینی نیز همان مسیر را طی میکند با این تفاوت که تمرکز او بر مسائل اجتماعی است. این سه چهره با نظرات عجیب و غریبشان شناخته میشوند. نظراتی که از سوی هوادارانشان بدیع و تازه به حساب میآیند و از سوی منتقدانشان بیپایه و اساس.
اعتراض یک دانشجو به سخنان حسینی
یکی دیگر از شباهتهای آنها این است که هر سه سعی میکنند به تقابل با دیگران بپردازند. سیاستمداران فراوانی تاکنون از حسن عباسی شکایت کرده اند چرا که مورد حمله او در سخنرانی هایش قرار گرفته اند.
علی اکبر رائفی پور نیز مورد انتقاد بسیاری از چهرههای مشهور قرار گرفته چرا که هر روز اظهارات بحث برانگیز تازهای دارد. بشیر حسینی هم پس از ارائه تئوری های عجیب درباره "فوتبال" و "پانتومیم" که بازتاب وسیعی داشت حالا در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران با اساتید و دانشجویان این رشته سرشاخ شده است.
دیگر شباهت این سه چهره فضای رسانهای این است که اصولا هیچ کدام از آنها به انتقادات علیه خود پاسخ نمیدهند.
البته بشیر حسینی در این راه تازه کار است، شاید در ادامه او مسیر خود را تغییر داد، اما حالا به نظر میرسد مسیر همان است. شهرت او در هفتههای اخیر آنچنان افزایش یافته که عدهای میگویند صداوسیما برنامه عصر جدید را برای تبدیل بشیر حسینی به یک سلبریتی و یا سخنران ساخته است! پای بشیر حسینی به دانشگاه ها هم باز شده است جایی که تریبون علی اکبر رائفی پور و حسن عباسی است.
شما یه استاد معرفی کنید که کارش و هنرش چیزی بیش از توضیح حرف های دانشمندان غرب باشه و واقعا چیزی از خودش داشته باشه/ یک نظریه ای یک تز جدیدی داشته باشه و یا مسایل را با عینک سایرین نبینه و تحلیل نکرده باشه. در دانشگاه نفتی ضرورتی به تولید علم نیست چون ارتزاق از طریق بشکه های نفته نه نظریه پردازی و مسایل را با پول حل می کنن پول هم که مفته. ما همه بوی نفت میدیم. ارزوی من اینه که طی یه حرکت زمین شناسی چاه های نفت این کشور خشک بشه اونوقت قطع به یقین بدانید جرات تحلیلهای آبکی نداریم جرات نداریم علوم بی خاصیت رو ترویج بدیم چون با پول مالیات دهندگان اداره میشه و باید برا قران به قرانش توضیح بدیم. اون زمان دیگه حکومت فعال مایشاء نیست باید پاسخگو باشد و به خواست و سلیقه مالیات دهندگان اهمیت بدهد قس علی هذا در سایر حوزه ها...
1- ایشان ادم ساده لوح تری است
2-و در هر موضوعی سعی میکند نظری بدهد که کلماتش جدید باشد هر چند محتوایش بی ربط یا بی ارزش باشد .
ولی اشتراکات زیادی با رائفی پور دارد :
با شایستگی به جایگاهی نرسیده است بلکه با کمک رابطه به تریبون و جایگاهی فرستاده شده است
مثل رائفی پور اطلاعات نادرستی از خیلی چیزها دارد
مثل رائفی پور خیلی کم دانش است
مثل رائفی پور از صداقت به دور است
خودتون هم دیگه نمیدونید از دست دولت به کجا بزنید...
5 سال به دولت قبل
بعدش که سوژه کم آوردید رو آوردید به رئیسی و عباسی و علم الهدی و رائفی و حسینی
خلاصه به هر کی و هرچی که بتونه حواس ملت رو از گندکاریهای دولت مطبوعتون پرت کنه
مستاصل بودن از قیافتون میباره
کمتر فارغ التحصیل این دانشگاه را می توان یافت که بیکار باشد.