مائو رهبری بزرگ برای چین به شمار میرفت، اما از علم اقتصاد چیزی نمیدانست و به سیاق همه کمونیستها سیستم درهای بسته را به تجارت آزاد ترجیح میداد. مهمترین تصمیم اقتصادی او صدور فرمان معروف کشتن گنجشکها برای جلوگیری از خوردهشدن بذرهای کشاورزی بود که از قضا با موفقیت انجام شد، اما نتیجه نهایی آن ازدیاد آفات کشاورزی در نبود پرندگان آفتخوار بود.
چین بهعنوان دومین اقتصاد بزرگ جهان روند رو به رشد خود را همچنان حفظ کرده و پیشبینیها حاکی از آن است که در آیندهای نهچندان دور با سبقت از آمریکا رتبه نخست را از آن خود خواهد کرد.
به گزارش شهروند، در بررسی دلایل موفقیت چین و رشد انفجاری اقتصاد آن آیتمهای بسیاری را میتوان درنظر گرفت که از میان همه آنها سختکوشی ذاتی، وجود قوانین تسهیلکننده و صد البته حمایت از بخش خصوصی میتواند مورد توجه قرار گیرد، اما اینکه چین از کجا شروع کرد تا به اینجا رسید، سوالی است که تنها یک پاسخ دارد و آن نیز تنها یک اسم است: دنگ شیائوپینگ!
وارث شایسته مائو
٢٢سال پیش درچنین روزی، برابر ١٩ فوریه ١٩٩٧ میلادی، دنگ شیائوپینگ که رهبری کشور چین را از اواخر دهه٧٠ تا اوایل دهه٩٠ میلادی برعهده داشت، در ٩٢سالگی درگذشت. شیائوپینگ را معمار اقتصاد نوین چین لقب دادهاند و اینکه چرا شوروی کمونیست هیچگاه نتوانست در عرصه اقتصاد موفق عمل کند، اما چین کمونیست در عرض کمتر از ٤دهه خود را بهعنوان یکی از بزرگترین اقتصادهای جهان تثبیت کرد، تنها به خاطر وجود سیاستمداری، چون او قابل توضیح است.
در سیستمهای فردمحور که مشخصه اصلی اکثر قریب به اتفاق حکومتهای کمونیستی است، اینکه چه شخصی با چه طرز فکر و سیاستی در رأس هرم قدرت قرار بگیرد، امری حیاتی است چه آنکه میتواند سرنوشت یک کشور و ملت را برای قرنها بعد تحتتأثیر قرار دهد. این از خوششانسی چینیها بود که بعد از پایان دوران مائو، شخصی، چون دنگ شیائوپینگ زمام امور کشور را در دست گرفت. شیائوپینگ نه دموکرات بود و نه اصولا ارزشی برای رأی مردم قایل میشد، اما یک چیز را خوب میدانست؛ اینکه تا چین به لحاظ اقتصادی رشد نکند، در دنیا به بازی گرفته نخواهد شد.
سیاست درهای باز
مائو رهبری بزرگ برای چین به شمار میرفت، اما از علم اقتصاد چیزی نمیدانست و به سیاق همه کمونیستها سیستم درهای بسته را به تجارت آزاد ترجیح میداد. مهمترین تصمیم اقتصادی او صدور فرمان معروف کشتن گنجشکها برای جلوگیری از خوردهشدن بذرهای کشاورزی بود که از قضا با موفقیت انجام شد، اما نتیجه نهایی آن ازدیاد آفات کشاورزی در نبود پرندگان آفتخوار بود.
شیائوپینگ وارث چنین طرز تفکری بود، اما او در همان ابتدای امر مدرنیزاسیون کشاورزی، صنعت و ارتش چین را در دستور کار خود قرار داد و با پیادهکردن سیاست درهای باز، زمینه را برای سرمایهگذاری خارجی در کشور مهیا کرد. شاید خیلیها سرکوب جنبش دانشجویان آزادیخواه در میدان تیانآنمن پکن را نقطهای سیاه در کارنامه دنگ شیائوپینگ به شمار آورند، اما همین افراد نمیتوانند نقش او در چیزی که چین اکنون به آن تبدیل شده است را منکر شوند.