با توجه به رقم بالای آن سرمایهگذاری، دولت تاجیکستان منکر هرگونه سرمایهگذاری زنجانی در آنجا شد و وقتی پافشاری ایران را دید، این کشور را متهم به پشتیبانی از تروریستها در تاجیکستان کرد تا بدین روش، روابط خود را با ایران کاهش داده و سادهتر بتواند سرمایههای ایرانی را بالا بکشد (هرچند ایران هم شوربختانه بهانههای لازم را به این کشور داده بود).
فرارو- امیر هاشمی مقدم؛ هفته پیش، شمار قابل توجهی از ایرانیانی که به گرجستان رفته بودند، از این کشور دیپورت شده و یا از فرودگاه بازگردانده شدند. هنوز مسئولین دو کشور اظهار نظر رسمی در این باره نکردهاند. برخی آژانسهای گردشگری بر پایه تجربیات، حدس و گمانهایی زدهاند که از جمله آنها میتوان به داشتن گذرنامه جعلی، مواد مخدر، رفتارهای غیرمسئولانه در گرجستان که مایه دردسر شود و... اشاره کرد.
بر پایه همین ادعاها، برخی از [حتی] فعالان حوزه گردشگری، نسبت به رفتارهای گردشگران ایرانی در دیگر کشورها و نداشتن آموزشهای لازم پیش از سفر، انتقادهایی را بیان کردند. در این یادداشت توضیحاتی درباره این موارد ارائه میدهم.
رفتارهای غیرمسئولانه و هنجارشکنانه گردشگران در کشورهای دیگر، تنها ویژه ایرانیان نیست و در میان گردشگران همه کشورها دیده میشود. اتفاقا ایران در میان کشورهایی که گردشگرانشان به داشتن رفتارهای هنجارشکنانه معروفند، دیده نمیشود.
برای نمونه، سایت «بامداد چین جنوبی» (South China Morning Post) شش کشوری که بدترین گردشگران را دارد به ترتیب چین، انگلیس، آلمان، امریکا، اسرائیل و روسیه معرفی میکند. گردشگران چینی به پریدن و گذشتن از روی میز کنترل بلیط، درگیری با خدمه هواپیما، خرابکاری در سایتهای باستانشناسی، ادرار کردن در جاهای عمومی و... شناخته شدهاند.
گردشگران انگلیسی اگرچه مودب و بسیار دوستانه رفتار میکنند، اما شمار زیادی از آنها هم هستند که با نوشیدن اندکی الکل، بدمستی کرده و برهنه به خیابان رفته یا با خودشان و سایهشان دعوا میکنند! گردشگران آلمانی اگر کمی احساس کنند خوراکشان خوب نبوده، ادای مسموم شدن در میآورند یا اگر منوی خوراکشان متنوع نباشد یا اتاقشان تراس نداشته باشد، ادعای خسارت دارند.
گردشگران امریکایی گمان میکنند در هنگام سفر، همه باید در خدمت آنها باشند. ضمن آنکه بسیاری از آنها برای فرهنگ بومی مقصد، احترامی قائل نیستند. گردشگران اسرائیلی بهعنوان کسانی که بداخلاق، خشن، پر سر و صدا و به دنبال مواد مخدر هستند شناخته میشوند.
این ویژگی مصرف مواد مخدر در هنگام سفر توسط گردشگران اسرائیلی آنچنان پررنگ است که برخی از انسانشناسان هم آنرا بهعنوان مسئلهای درخور پژوهش برگزیدهاند. بسیاری از گردشگران روسی با این توجیه که «دیگران از ما روسها خوششان نمیآید، بنابراین دیگران هم برای ما مهم نیستند» رفتارهای نامناسب زیادی در سفر دارند؛ تا جایی که برای نمونه، وزارت خارجه این کشور بروشوری برای گردشگران روسی تهیه کرد که در بخشی از آن آمده: «از سیخونک زدن به کنیایی [افریقایی] ها و میمون نامیدن آنها پرهیز کنید».
بیشتر بخوانید: ماجرای دیپورت ایرانیان از گرجستان؛ پشت پرده چیست؟
وبسایت «بیزینس اینسایدر» (Business Insider) نیز 10 کشوری که بدنامترین گردشگران را دارد، به ترتیب برزیل، ایتالیا، فرانسه، هند، آلمان، استرالیا، چین، روسیه، انگلیس و امریکا می داند. سایتهای بسیار دیگری هم هستند که چنین فهرستهایی تهیه کردهاند.
درباره این دستهبندیها بیان چند نکته لازم است:
نخست اینکه این ارزیابیها علمی و بر پایه یک پژوهش نبوده، بلکه بیشتر بر پایه گزارشهای رسانهای یا فیلم و عکس در شبکههای اجتماعی است. ولی به هر رو تقریبا اجماعی درباره این بدنامی گردشگران برخی از کشورها دیده میشود.
دوم اینکه این اجماع به این معنا نیست که همه گردشگران این کشورها رفتارهای زننده دارند؛ بلکه تنها بخشی از آنها چنین رفتارهایی دارند و گناهش پای همه هممیهنانشان نوشته میشود.
سوم اینکه ایران در هیچکدام از این فهرستها (تا آنجایی که نگارنده میداند) جایی ندارد. یعنی گردشگران ایرانی چندان بدنام نیستند. البته نگارنده گاهی رفتارهایی عجیب از «برخی» گردشگران ایرانی در ترکیه میبیند که اگر نباشد، خیلی بهتر است. ولی به هر رو کلیت رفتار گردشگران ایرانی در دیگر کشورها، چندان بدنام نیست.
حال بازگردیم به موانع حضور گردشگران ایرانی در گرجستان. به نظر میآید این موانع، دلیلی فراتر از رفتارهای ناپسند این گردشگران، یا گذرنامه جعلی و... داشته باشد. شوربختانه بیشتر این دلایل، سیاسی و اقتصادیاند. بخش عمدهای از این رفتارها، در پی فشار امریکا و نیز شروط اتحادیه اروپا برای پیوستن به آن است. وگرنه شمار گردشگران ایرانی در ترکیه بسیار بیشتر از گردشگران ایرانی در گرجستان است؛ در حالیکه تاکنون چنین ادلهای از سوی مقامهای ترکیه نشده و اتفاقا هرگاه کمترین برخورد زنندهای با یک گردشگر ایرانی در این کشور پیش بیاید، مسئولین به سرعت وارد عمل شده و از ایرانیان دلجویی میکنند.
همچنین باید توجه داشت صنعت گردشگری، نمیتواند صنعتی نازک نارنجی باشد که با رفتار عدهای گردشگر، رو در روی آنها بایستد. که اگر چنین کند، گردشگری مقصد هرگز رشد نخواهد داشت. همین است که با وجود رفتار ناپسند گردشگران چینی که شهره عالم است، بیشتر مقاصد گردشگری برنامههای درازمدت برای کشاندن این گردشگران، به کشور خودشان دارند. چرا که سود ناشی از این بازار بزرگ گردشگرفرست، بر جنبههای دیگر میچربد. همچنانکه گرجستان اگر واقعا در پی گسترش صنعت گردشگری اش بود، چشمش را بر روی رفتار ناپسند اندک شمار گردشگر ایرانی میبست تا شاید بتواند همچون ترکیه سالانه نزدیک به سه میلیون گردشگر ایرانی را به سوی خود بکشند.
از سوی دیگر، اگر گرجستان بتواند با این بهانه، حسابهای ایرانیان در این کشور را بلوکه کند، سود هنگفتی برای این کشور کوچک (با اقتصاد ضعیف، جمعیت کمتر از چهار میلیون نفر و گسترهای کمتر از هفتاد هزار کیلومتر مربع) در پی خواهد داشت. تجربه تاجیکستان در سه سال گذشته نیز همین را نشان میدهد. زمانی که بابک زنجانی پس از سرمایهگذاریهای هنگفت در تاجیکستان با پول فروش نفت ایران، در ایران دستگیر شد، مسئولین ایرانی خواهان بازپسگیری آن سرمایهها یا نظارت بر آن در تاجیکستان شدند.
با توجه به رقم بالای آن سرمایهگذاری، دولت تاجیکستان منکر هرگونه سرمایهگذاری زنجانی در آنجا شد و وقتی پافشاری ایران را دید، این کشور را متهم به پشتیبانی از تروریستها در تاجیکستان کرد تا بدین روش، روابط خود را با ایران کاهش داده و سادهتر بتواند سرمایههای ایرانی را بالا بکشد (هرچند ایران هم شوربختانه بهانههای لازم را به این کشور داده بود).
در واقع همانگونه که در یاداشتی دیگر در فرارو نوشتهام، انزوای بینالمللی ایران باعث شده کشورکهای کوجکی که تازه در نقشه روئیدهاند، برای ایران که زمانی خود بخشی از آن بودهاند، شاخ و شانه بکشند.
نکته پایانی و مهم اینست که اگرچه گردشگران ایرانی به داشتن رفتارهای ناپسند شهره نیستند، اما همانگونه که برخی از کارشناسان گردشگری میگویند، این به معنای نادیده گرفتن اهمیت آموزشهای لازم به آنها نیست. بیشتر کشورها با تهیه توصیه و پیشنهادهایی به گردشگرانشان، آموزشهای لازم را هنگام سفر به کشورهای دیگر میدهند. مسئولین ایرانی در این زمینه رفتار متناقضی دارند.
از یکسو به زائرانی که به حج یا عتبات میروند، آموزشهای واقعا سودمندی درباره همه بخشهای سفر (و از جمله رفتار پسندیده زائران در مقصد) میدهند؛ اما از سوی دیگر عملا چشمشان را بر روی گردشگران ایرانی به کشورهای دیگر بستهاند. به نظر میآید مسئولین هیچ علاقهای به سفر ایرانیان به کشورهای دیگر (به جز زیارتی) ندارند و مواردی همچون اعمال غیرمنطقی عوارض خروج از کشور و... نیز سنگاندازی در این راه است.
آموزشهای لازم به میلیونها گردشگری که سالانه به ترکیه، گرجستان، ارمنستان، آذربایجان، دوبی و... میروند، نه تنها میتواند همین اندک رفتارهای ناهنجار گردشگران ایرانی را کاهش داده و بهانه از دست بهانهجویان بگیرد، بلکه گردشگران ایرانی را به نمونه و الگو در میان گردشگران دیگر کشورها تبدیل سازد.