فرارو- یک استاد دانشگاه گفت: «ما با کمبود مواجه نیستیم. مشکل عمده ما همانطور که عرض کردم صرفا سیاستهای کلان کشور است که زمینه ساز ایجاد و افزایش فقر در کشور شده است؛ لذا مادامی که دولتها نخواهند با واقعیتهای اقتصادی کشور مواجه شوند ما نمیتوانیم فقر در کشور را ریشهکن یا حداقل کاهش دهیم و روز به روز نیز افزایش پیدا خواهد کرد.»
بر اساس توافق که مجلس با دولت داشته، قرار است یک بسته حمایتی به اقشار آسیب پذیر جامعه یعنی کارمندان دولت، کارگران، افراد تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی، سازمان بهزیستی، بازنشستگان و تمام کسانی که زیر ۳ میلیون تومان حقوق میگیرند، اختصاص یابد. همچنین توافق شده است که اولین بسته حمایتی به صورت کارت اعتباری باشد و بستههای بعدی به صورت بسته غذایی توزیع شود؛ بنابراین این احتمال وجود دارد که بسته حمایتی آبان ماه به صورت واریز نقدی مبلغی به حساب یارانهای خانوار تخصیص داده شود.
حسن روحانی نیز بعد از پایان جلسه سران قوا در توضیح این طرح اعلام کرد که دولت اولین بسته حمایت غذایی خود را در ماه آبان به افرادی که در فشار بیشتری هستند، پرداخت میکند. وی خاطرنشان کرد که تا پایان سال جاری نیز در چندین نوبت بستههای حمایت غذایی به اقشار آسیب پذیر و مردم پرداخت خواهد شد تا بتواند مقداری از فشارهای اقتصادی را جبران کند. رییس جمهور همچنین اعلام کرد که در بودجه سال آینده برای حقوق و دستمزد نیز تدابیری اتخاذ شده که تا حدی بتواند مشکلات اقتصادی را جبران کند.
در همین خصوص حسین راغفر تحلیلگر مسائل اقتصادی طی
گفتگو با فرارو عنوان کرد: «این بسته حمایتی با توجه به تورمی که همین امسال ما با آن مواجه هستیم اصلا مبلغ قابل توجه و تاثیرگذاری نیست. الان اگر نرخ ارز مجددا به وضعیت سال گذشته برنگردد ما با تورمی حدود ۸۰ تا ۱۰۰ درصد مواجه هستیم و به همین دلیل نمیتوان با چنین طرحهایی از اقشار کم درآمد حمایت کرد. بدتر این است که دولت قصد دارد این بسته را به صورت نقدی پرداخت کند. زیرا اگر اینکار را انجام بدهند به این وضعیت کنونی مبتلا میشوند که مانند مسئله یارانهها که میراث دولت دهم بود، انتظاراتی را در کشور ایجاد میکنند و هزینه زیادی را به بار می آورند. زیرا یارانهها به جمعیت زیادی پرداخت شد و این در حالی بود که خیلی از این افراد استحقاق دریافت این یارانه را نداشتند و ندارند.»
وی افزود: «یارانهها نه تنها کمکی به اقشار کم درآمد نکرد بلکه از یک سو هزینه دولت را بالا برد و از سوی دیگر تورم در کشور را افزایش داد و این اتفاق عملا به ضرر همین اقشار کمدرآمد و ضعیف شد؛ لذا الان بسته حمایتی دولت که قرار است نقدی پرداخت شود هم در همان راستا خواهد بود و نه تنها به توقعات غلط جامعه دامن خواهد زد بلکه عوارض جانبی آن به مراتب بیشتر از فایده آن خواهد بود. البته اگر این بسته را به صورت غیرنقدی و به شکل کالاهای اساسی در اختیار این اقشار قرار میدادند تا حدودی قابل قبول بود، اما پرداخت نقدی آن اصلا کار منطقی و درستی نیست.»
او تصریح کرد: «اکثرا خانوادههای محروم در نقاط مختلف کشور دسترسی لازم به کالاهای اساسی را ندارند. ضمن اینکه تجربه نشان داده است وقتی بستههای حمایتی به صورت نقدی برای اهداف غذایی که اصلیترین نیاز هر انسان است در اختیار مردم قرار میگیرد، عموما هزینه مواردی جز مسائل غذایی میشود. نمونه آن هم طرح مشترک وزارت بهداشت و کمیته امداد است که الان چند سالی است که اجرایی میشود. در این طرح سعی شده شرایط بهتری را برای کودکان زیر شش سال در حوزه تغذیه فراهم شود. اما بعد از مدتی در برخی مناطق بسیار محروم به دلیل مشکلات لجستیکی این طرح حمایتی تبدیل به کمکهای نقدی شد و صرف تامین کالاهای غیرتغذیهای شده است؛ بنابراین اصلا هدفی که مد نظر کمیته امداد و وزارت بهداشت بود، عملی نشده است.»
این استاد دانشگاه تاکید کرد: «در خصوص بسته حمایتی هم به نظر من دولت بیشتر به دنبال یک اقدام تبلیغاتی است. علت آن هم این است که آثار سیاست افزایش دستوری قیمت ارز پیامدهای بسیاری برای کشور داشته است و الان دولت سعی دارد به نوعی اقدامات توجیهی انجام دهد تا این گونه القا کند که به فکر اقشار کمدرآمد است. اما مطمئن باشید که این طرح عملا هیچ تاثیری در وضعیت معیشتی مردم نخواهد داشت و فقط یک هزینه بزرگ بر روی دست دولت میگذارد و هزینههای بخش عمومی را بالا خواهد برد.»
راغفر در پاسخ به این سوال که آیا به طور کلی تنها راه حمایتی از اقشار کمدرآمد بستههای حمایتی است که دولتها مداوم چنین طرحهایی را مطرح و اجرایی میکنند، گفت: «خیر. اتفاقا مسئله اصلی در این قبیل اقدامات همین مسئله است. موضوع این است که دولتها نمیخواهند با واقعیتهای اقتصادی و علل بنیادین شکلگیری و افزایش فقر در کشور مواجه شوند که بخش قابل توجهی از آنها محصول نظام حاکمیتی ما است. یعنی تصمیماتی گرفته میشود که منابع موجود در کشور میان اقشار مختلف به صورت نابرابر توزیع میشود و این اصلیترین منشا شکل گیری فقر است؛ بنابراین دولتها هیچ وقت نخواستند با این نابرابریهای غیرموجهی که ناشی از سیاستهای کلان حاکمیت است، مواجه شود و آنها را قبول کنند.»
وی ادامه داد: «نکته عجیب این است که نه تنها این واقعیتها را قبول نمیکنند بلکه از سوی دیگر تلاش میکنند اینگونه القا کنند که این نابرابریها و مشکلات موجود در کشور به دلیل کمبود منابع است. اما اصلا این واقعیت ندارد و ما با کمبود مواجه نیستیم. مشکل عمده ما همانطور که عرض کردم صرفا سیاستهای کلان کشور است که زمینه ساز ایجاد و افزایش فقر در کشور شده است؛ لذا مادامی که دولتها نخواهند با واقعیتهای اقتصادی کشور مواجه شوند ما نمیتوانیم فقر در کشور را ریشهکن یا حداقل کاهش دهیم و روز به روز نیز افزایش پیدا خواهد کرد.»
راغفر در پاسخ به این سوال که پیشنهاد جایگزینی برای بستههای حمایتی وجود دار که دولت بتواند به جای این بستهها از آن استفاده کند و اقشار کمدرآمد را حمایت کند، اظهار کرد: «ببینید اصلا کار فوری و فوتی که بتواند این اقشار را حمایت کند و تاثیرات بنیادین داشته باشد و صرفا به عنوان یک مُسکن موقتی استفاده نشود، وجود ندارد. الان ما از یک طرف با سیاستهای غلطی مواجه هستیم که باعث میشود هر روز میزان قابل توجهی از قدرت خرید مردم از بین برود و کاهش پیدا کند و از سوی دیگر با سرکوب دستمزدها و اقتصادی که قادر به خلق شغل نیست، مواجه هستیم. این در حالی است که اصلیترین ابزار مبارزه با فقر همین خلق شغل و افزایش اشتغال و درآمد است. اما با این وجود ما امروز میبینیم که در پی افزایش دستوری نرخ ارز، بسیاری از واحدهای تولیدی در کشور ورشکسته و تعطیل یا مجبور به کاهش نیروی انسانی شدهاند. همینها موجب افزایش شدید فقر در کشور شده و ارزیابی ما این است که حداقل میزان فقر در کشور به ۵۰ درصد خواهد رسید و این یک فاجعه بزرگ برای کشور است. ضمن اینکه باید تاکید کنم که این ۵۰ درصد صرفا کف افزایش فقر است و ممکن است این عدد بزرگتر از ۵۰ درصد باشد؛ بنابراین راه حل اساسی برای حمایت از اقشار ضعیف، خلق شغل و افزایش دستمزدها است.»
با سیاستی که آمریکا در پیش گرفته است، در آینده نزدیک آنها با یک تیر دو نشان خواهند زد: اولاً بعداز پایان دوره معافیت 6 ماهه قطعاً نفت ایران را به صفر خواهند رساند چرا که با کاهش تولید نفت اوپک(هم اکنون شروع شده است) موجب شکل گرفتن رقابت برای تصاحب سهم ایران در بازار می شود و آمریکا با فروختن سهیه بازار ایران به سایر تولیدکنندگان سودجو و فرصت طلب ازجمله عربستان و روسیه موفق خواهد شد ضمن صفر کردن صدور نفت ایران، معامله پرسود سیاسی با آنها بعمل آورد.
ثانیاً قیمت نفت نیز بخاطر همین رقابت برای فروش مازاد، در کانال- 60 50 دلار تثبیت خواهد شد.