فرارو- صدا و سیما اگر خود منعکس کننده همه رنگ ها، اما منتقدان متنوعی دارد. جدیترین منتقدان صدا و سیما سیاسیون هستند. آنهایی که برای این سازمان از تعبیر رسانه میلی استفاده میکنند و میگویند صدا و سیمای جمهوری اسلامی به جای آنکه منعکس کننده همه دیدگاهها باشد به تریبون و بولتنی برای اصولگرایان به حساب میآید. البته گروههای اصولگرا نیز تا کنون از عملکرد صدا و سیما رضایت نداشته اند و بارها به خاطر تریبونهای بیش از اندازه به طیف تندروهای این انتقاد کرده اند. اما با وجود این انتقادات، صدا و سیما از خود تغییر رفتار نشان نداده و اتهام رفتار جناحی به این سازمان امر ثابتی بوده است.
کار برای صدا و سیما آنجا دشوار میشود که باید با رسانههای خارجی نیز به رقابت بپردازد. به گفته برخی بررسیهای علمی رسانه ملی تقریبا از گردونه اطلاعرسانی خارج شده است. اگر رسانه ملی روزگاری باید تنها با شبکههای ماهوارهای به رقابت میپرداخت اکنون باید با رسانههای اجتماعی و اینترنتی نیز رقابت کند.
اعمال برخی خطوط قرمز عجیب و غریب در پخش برنامههای هنری مانند سانسور ساز و نشان دادن گلدان در هنگام پخش موسیقی ارتباط بین هنرمندان و این سازمان را کمرنگ کرده است. به ویژه آنکه هر نوع سبک موسیقیایی در این رسانه جایگاه بالایی ندارد. اگر موسیقی سنتی را مطلوبترین سبک برای صدا و سیما بدانیم در این عرصه هم بین خود و اهالی موسیقی فاصله انداخته تا جایی که مناجات ربنای محمدرضا شجریان هم سیاسی و خط قرمز تلقی میشود.
در کنار این مصادیق بارز گروهی از هنرمندان در شبکههای اجتماعی هشتگی با عنوان #من_و_سانسورچی راه انداختهاند و در آن از سانسورهایی در پشت صحنهها سخن میگویند که هیچ گاه به چشم مخاطبان نمیآمد. ماجرا به یک پست اینستاگرامی از امیرمهدی ژوله نویسنده و طنزپرداز برمیگردد که در آن از همکارانش خواست خاطرات خود را از سانسورها روایت کنند. او و همکارانش مطالبی را به عنوان سانسور در صدا و سیما بیان کرده اند که بسیار عجیب به نظر میرسید. به عنوان نمونه برای اولین بار مشخص شد که حجم گوش یا غبغب بازیگران زن از زیر پوشش شرعی آنها نیز یکی از ایرادات صدا و سیماست.
ژوله همچنین سوت زدن، جیغ کشیدن، بلند خندیدن و انجام بعضی شوخیها توسط بازیگران زن را از مصادیق سانسور عنوان میکند و میگوید در یکی از سریالها یکی از اشکالات وارد شده خوردن خیار برای بازیگران زن در صحنه بود.
محمد طحانی، کارتونیست کاریکاتورزیر را در روزنامه ابتکار منتشر کرد.
پرستو صالحی: گوشهایم را عمل کردم، اما گونه ام را نه
از واکنشهای طنزآمیز که بگذریم، بعضی هنرمندان به دعوت ژوله پاسخ مثبت نشان دادند و به بیان خاطراتشان از سانسورهای عجیب و غریب پرداخته اند. به عنوان نمونه پرستو صالحی اعلام کرد بعد از فیلمبرداری سریال زیر آسمان شهر گوشهای خود را به تیغ جراحی سپرده است. او مینویسد: " هیچوقت جواب این دو سوال را هم نفهمیدم چرا نباید تصویر از بالارفتن از پلههای خانمها گرفته شود و دو، تکیه دادن به دیوار در هنگام ایفای نقش کجاش اروتیکه؟! و سوالهای بسیار دیگر که دیگه روم نمیشه بپرسم راستی یادم رفت بگم مژه هامم بلند بود روش پودر میزدن. یعنی عاشقتونم یه عمره میگم گونههای خودمه عمل نکردم باور نمیکنین الانم میگم گوشام و عمل کردم بازم باور نمیکنین به خدا عمل کردم قسم میخورم. "
گفتند طوری بخند که دندان هایت معلوم نباشند
بهاره رهنما هم درباره سانسورهایی که در مورد او اعمال شده مینویسد: "در تمام این بیست و پنج سال مرتب نمای خندیدن من سانسور شد و تذکر دادند طوری بخند که دندان هایت معلوم نباشند، ولی من فقط بلدم واقعی بخندم. لابد دلیل توقیف شدن قسمت «عبدی شو» من و همسرم هم خندههای خانمان برانداز من بوده. "
ایراد به اسم نظام در شبهای برره
امیرمهدی ژوله در پست اینستاگرامی دیگری گفته صدا و سیما هنگام برنامه شبهای برره اعلام کرده نظام دو برره نام شخصیتی که بازیگر آن هادی کاظمی بوده باید به دو برره تغییر پیدا کند.
ژوله در پست دیگری از سانسور سه قسمت از سریال قهوه تلخ در وزارت ارشاد روایت میکند که قرار بود در آنها امیر حسین رستمی به تصویر کشیده شود.
جوان ژوله را به تمسخر حجاب متهم کرد
روزنامه جوان در یادداشتی درباره چالش «من و سانسورچی»، امیر مهدی ژوله را به مخالفت و تمسخر حجاب متهم کرد. این روزنامه مینویسد:
"این روزها گسترش روزافزون فضای مجازی گویی تبدیل شده به نمایش سخنان هجو و بی پایه و اساس سلبریتیها که درباره هر موضوعی اظهارنظر کنند. یکی از این سلبریتیها امیرمهدی ژوله نویسنده طنز تلویزیون است که به خاطر بر سر زبان افتادن نامش حاضر است حتی سیاستهای سازمانی که باعث شهرت و دیده شدن آثارش شده را به سخره گیرد. او تلویزیونی را مورد تمسخر قرار میدهد که روزگاری پله ترقی ژوله و امثال او بوده و هویت کاری خود را مرهون صداوسیما میدانند.
این نویسنده و بازیگر باسابقه آثار طنز تلویزیونی نهتنها همهچیز را بهمضحکه میگیرد، بلکه پا را از گلیم خود فراتر گذاشته و به رعایت حجاب در تلویزیون اعتراض میکند و میگوید چرا بازیگرانش باید حجاب داشته باشند؟!
همهی ما از سلیقهای بودن برخی از ممیزیها در صدا و سیما اطلاع داریم. همهی ما میدانیم که در برخی موارد سختگیری بیش از حد و غیرمنطقی در برخی کارهای نمایشی اعمال میشود. اما سوالی که باید از آقای ژوله پرسید این است که بیرون گذاشتن گوش بازیگر زن یا نمایش حجم بدن بانوان، چهقدر به پیشبرد اهداف سریالنویسی شما کمک میکرد که جلوگیری از این امر، چنان لطمهای به شما وارد کرده که پس از مدتها نمیتوانید آن را از ذهن خارج کنید؟!
از همه مهمتر سوالی که در ذهن مخاطب به وجود میآید این است که چرا حالا که دیگر نقطهی اتصال شما به بودجه این سازمان قطع شده است به فکر آگاهسازی مخاطب افتادهاید؟! شما در نوشته تان تاکید کزدهاید که بارها تلویزیون به شما میدان داده تا امروز شناخته شوید. "
انگ زدنهای بی پایه و اساس مصداق بارز سانسور
امیر مهدی ژوله، اما در یک واکنش به این مطلب، به مطالب خود با هشتگ من و سانسورچی اشاره میکند و مینویسد:
"در مورد انهدام سه قسمت از سریال قهوه تلخ توسط وزارت ارشاد بود. یکی در مورد حذف پیشوند نظام از اسم نظام دوبرره در سریال شبهای برره بود. اولین پستم هم خاطرهای از گیر دادن به حجم گوش فلانی از زیر روسری (حجم گوش نه خود گوش) بود. کدوم یکی از اینها مخالفت با حجاب یا نمایش حجم اندام خانمها بود؟
همین انگ زدنهای بی پایه و اساس و چسبوندن وصلههای مجرمانه برای بستن دهن هر منتقد حتی خیرخواهی مصداق بارز سانسوره. طبیعتا حق اعتراض قانونی نسبت به ایراد این اتهام برای من محفوظه. "
تمسخر که نه اینها ایراداتیه که بهش میگن مته به خشخش گذاشتن
اما یعنی اگه شما از جایی معرفی شدین که مشکل داشت نباید ایرادش رو بگید؟؟؟
یعنی خودسانسوری کنیم؟؟؟
پس چطور پیشرفت کنیم؟؟؟
این استدلاله؟؟؟