
«بچههایی که در نمایشگاه حضور دارند، در رنج سنی بیماران سرطانی محک هستند، این از چند جهت نکات قابل توجهی داشت؛ اینکه بچهها یاد بگیرند به همسن و سالهایشان کمک کنند و اگر الان خودشان در شرایط سلامتی خوبی بوده و از یک رفاه نسبی برخوردار هستند، دقیقاً همزمان دوست همسنشان که بیمار است، چه شرایطی را تحمل میکند. این نمایشگاه ۱۸ سال است که در آخرین پنجشنبه و جمعه فروردین استمرار پیدا کرده است و تبدیل به یک سنت شده است.»
شاگردان تارا بهبهانی– نقاش و مدرس هنر– به رسم ۱۸ سال گذشته دور هم جمع میشوند تا آنچه از رویاهایشان در ذهن نقش کردهاند، روی کاغذ با نقاشی و در یک نمایشگاه به نفع کودکان سرطانی محک به نمایش گذارند. ۶۹ هنرمند کودک و نوجوان رویاهایشان را برای اعلام مهربانی و همدلی، با دوستان همسن و سال مبتلا به سرطان خود در نمایشگاه «رویا تا حقیقت» به تصویر کشیدند.
به گزارش ایران، تارا بهبهانی مدرس این کودکان هنرمند درباره سابقه این نمایشگاه گفت: «سابقه برگزاری این نمایشگاهها به ۱۸ سال پیش برمیگردد. اولین نمایشگاه سال ۸۵ در گالری شیرین با ۱۶ هنرمند برگزار شد و موضوع آن کفش بود. با عواید حاصل از فروش آثار نمایشگاه بیش از هزار جفت کفش خریداری کرده و در نقاط دورافتاده ایران به بشرویه استان خراسان و شهرهای مرزی غربی فرستادیم. او ادامه داد: «زمانی که نمایشگاه اول برگزار شد، ۲۳ سالم بود و به نسبت بالا رفتن سنم تعداد شاگردانم هم بیشتر شد و این تلنگری شد تا در دو دوره بعدی، عواید نمایشگاه را به مؤسسه بهنام دهشپور اهدا کنیم.
پس از آن جذب مؤسسه محک شدم و با توجه به آشنایی با فعالیتهای این مجموعه، همه نمایشگاهها را در آن محل برگزار کرده و تمامی فروش آثار را به کودکان سرطانی اهدا کردیم. برگزاری نمایشگاه در این مجموعه باعث میشود افرادی که به نمایشگاه آمده یا کودکانی که از طرف مدرسه به دیدن آثار میآیند، با درد و رنج بیماران سرطانی و والدین آنها آشنا شوند و به آنها کمک کنند، بنابراین نمایشگاه جنبه اطلاعرسانی هم دارد.
بهبهانی درباره اینکه چرا کودکان را به این امر انساندوستانه سوق داده، بیان کرد: «بچههایی که در نمایشگاه حضور دارند، در رنج سنی بیماران سرطانی محک هستند، این از چند جهت نکات قابل توجهی داشت؛ اینکه بچهها یاد بگیرند به همسن و سالهایشان کمک کنند و اگر الان خودشان در شرایط سلامتی خوبی بوده و از یک رفاه نسبی برخوردار هستند، دقیقاً همزمان دوست همسنشان که بیمار است، چه شرایطی را تحمل میکند. این نمایشگاه ۱۸ سال است که در آخرین پنجشنبه و جمعه فروردین استمرار پیدا کرده است و تبدیل به یک سنت شده است.
تعداد شاگردانم به مرور زمان اضافه شد و تأثیرگذاری داستانهایی که از این نمایشگاه بیرون آمد، بازتاب پیدا کرد. شاگردهایی که در این نمایشگاه بودند بسیاریشان از ایران رفتند ولی قلبشان برای این نمایشگاه میتپد. نوشتههایی که برای من میفرستند، نشان از تأثیرات آن نمایشگاه در طولانی مدت بوده که در سالهای بعد میبینیم.
بهبهانی نکته مهم این نمایشگاه را همدلی و همراهی پدر و مادر و فامیل بچههایی بیان کرد که در این نمایشگاه شرکت داشتند و باعث استمرار آن شدند.
او در پاسخ به این سؤال که آیا برای نمایشگاهها موضوع تعیین میکنید، گفت: «بله هر سال در شهریورماه من یک موضوع انتخاب میکنم تا تعداد قابل توجهی کار برایش انجام داد. با بچهها صحبت میکنم و جنبههای مختلف موضوع سنجیده میشود، بعد بچهها با رنگ روغن، آبرنگ، اکریلیک و کلاژ فکرهایشان را روی بوم میآورند.
وقتی موضوع واحدی برای نمایشگاه است مثل موضوع امسال یعنی از رویا تا حقیقت، از جنبههای مختلف قابل سنجش است و در این نمایشگاه خواستم بچهها با نقاشیها به تحقق رویایشان برسند. نقاشیهایی که کودکان برای نمایشگاه میکشند بسته به سن و دغدغههای ذهنیشان متفاوت است. من تلاشم این بوده در این سالها با نقاشی خلاقیت را در کودکان پرورش بدهم. ما کپیکاری نکردیم. همه آن چیزی که روی بوم نقاشی میرود، از ناخودآگاه بچهها میآید، من تمام سعی و تلاشم این بوده که فکرهایشان را بکشند.
بچهها در جریان کشیدن فکر و ایدههایشان نقاشی را هم یاد میگیرند و این مخصوصاً در سن بلوغ به بچهها کمک میکند تا قلیان احساسات، تنشها و تغییراتی که در خلق و خویشان صورت میگیرد را با کشیدن فکرهایشان روی کاغذ تعدیل کنند و از فشارهای روانیشان کاسته شده و آرام شوند.»
شاگردان بهبهانی که در این نمایشگاه حضور دارند هم دختر هستند و هم پسر اما او میگوید متأسفانه در طول ۲۳ سالی که مدرس نقاشی کودکان و نوجوانان است، بدون اغراق ۵۰ شاگرد پسر از بین ۸۵۰ شاگردی که در این مدت داشته و بیش از ۸۵ درصد شاگردهای من دختر بودند چون خانوادهها به اینکه پسرها به دنبال هنر بروند، بها نمیدهند مخصوصاً نقاشی. همان تعداد کمی که به کلاس نقاشی آمدند خیلی نتایج خوبی در شغلی که انتخاب کردند به دست آوردند.
به عنوان مثال شاگردانم که به دنبال معماری و طلاسازی رفتند، طرحهایی که میزنند، بینظیر است و این طرحها ساخته شده. متأسفانه نقاشی برای پسرها زیرساختی برای شغلی که انتخاب کردند، نشده است. نقاشی در خانوادههایی که پسر دارند در اولویت سوم است و برای آن هزینه نمیکنند اما برای دخترها این طور نیست و تعداد قبولیهای دختر در دانشگاه از پسران بیشتر است. خانوادههایی که پسر دارند نقاشی را حرفه جدی تلقی نمیکنند و معتقدند درآمدزایی لازم را برای پسران ندارد که به نظر من تفکر اشتباهی است. »
این استاد نقاشی درباره عواید حاصل از فروش آثار نمایشگاه محک گفت: «پارسال از فروش نقاشیها ۴۳۰ میلیون تومان به دست آمد. قاعده قیمتگذاری را پدر و مادرهای شاگردانم گذاشتند و من در قیمتگذاری هیچ نقشی نداشتم. پارسال قیمت پایه کارها ۳۰۰ هزار تومان بود و ما ۶۶ اثر داشتیم که باید حدود ۲۰ میلیون تومان جمع میکردیم اما قاعده این شد از چند سال پیش متوجه شدیم که گاه مخاطب یک اثر را خریداری میکند اما آن را با خود نمیبرد و اجازه میدهد که اثر بار دیگر فروخته شود.
به این ترتیب گاه یک اثر چندین بار خرید و فروش شده و به همین دلیل با وجود اینکه نقاشیها دارای قیمت پایینی هستند، فروش نهایی نمایشگاه بالا میرود. این مسأله تصمیم من نبود بلکه انتخاب مردم بود که به این شکل با این نمایشگاه برخورد کنند. رقمی که جمع میشود، شبیه یک معجزه است همیشه روز اول نمایشگاه که تمام میشود، نگرانم چون آمار فروش ندارم و محک بعد از دو روز حسابها را بررسی میکند. آدمهایی که هر سال میآیند تحت تأثیر شرایط و صحبتها قرار میگیرند هم کسانی که غریبه هستند و هم افرادی که از بستگان شاگردانم هستند.»
او درباره اینکه آیا این کار خودجوش است و از جایی حمایت میشود، اظهار داشت: «در طول این ۱۸ سال خودم به تنهایی این نمایشگاه را برای محک برگزار کردم، از طراحی پوستر و بست زدن پشت تابلوها تا حمل و نقل تابلوها برای نمایشگاه محک، تمام پروسهای که برای نمایشگاه طی میشود را شخصاً بدون حمایت از جایی انجام دادم.»
او به تأثیرات جدی این نمایشگاه روی کودکان اشاره کرد و گفت: «وقتی کودکان میبینند هنر و ایدهشان به عمل رسیده و یک فعالیت اقتصادی است که برای فکر و هنرشان پول میدهند، بر اعتماد به نفس کودکان بینهایت تأثیرگذار است و اینکه به آنها گفته میشود چرا به این دسته از کودکان کمک میشود و پوستر این نمایشگاه را به مدرسه میبرند یک مبلغ برای هنر نقاشی و محک هستند که مثل حلقههای یک زنجیر بهم متصل هستند، همین تأثیرگذاریهای جزئی که روی شاگردانم دیدم، برایم کافی است.
شاگردانی دارم که ایران نیستند و مبلغ این نمایشگاه هستند و هر سال برای من مینویسند که لوحی که محک به آنها داده، چقدر در زندگیشان تأثیر گذاشته است چون محک همیشه در مراسمی در روز افتتاحیه برای تشکر از بچهها به آنها لوح تقدیر میدهد که به آنها احساس شعف و غرور میدهد و حس میکنند نتیجه کارشان را به صورت رسمی دیدند. شاگردانم در این نمایشگاه از ۶ تا ۲۰ سال هستند.»
او درباره اینکه برای آینده این نمایشگاه تصمیم جدیدی دارد، گفت: «من خیلی فکر کردم که این نمایشگاه را در ابعاد وسیعتری برگزار کنم چون این کار پتانسیل عظیمی نیاز دارد ولی با توجه به اینکه خودم ۶-۵سال است که درگیر سرطان هستم، تنهایی از عهده کاری بزرگتر برنمی آیم و نیاز به یک شورای سیاستگذاری است تا بتوان آن را در ابعاد وسیعتر برگزار کرد.» نمایشگاه نقاشی هنرجویان کودک و نوجوان ۲۸ و ۲۹ فروردین ساعت ۴ تا ۸ بعد از ظهر در مؤسسه محک واقع در میدان اقدسیه- ابتدای بزرگراه ارتش- سهراه ازگل- بلوار شهید مژدی- بلوار محک، ساختمان یادمان میتراسادات میرباقری برگزار میشود.
تارا بهبهانی فرزند استاد طاها بهبهانی نقاشی را از ۵ سالگی در آتلیه پدرش آغاز کرد و سفالگری و مجسمهسازی را نزد مادرش، مهین تابان آموخت. تارا با جستوجویی در میان گذشته رنگین و فضاهای سرشار از نور و روشنایی خاطرات کودکی سرزمین پدری را با رنگهای امروز بازنمایی میکند. کویرها، رودها، دشتها، خورشید پر فروغ، زلالی آب چشمهها و تمامی درخشش و جلای رنگهای این سرزمین جادویی بهانههای او برای خلق آثارش میباشند. تارا هنر و ریاضی را درکنار هم آموخت و توانست با مقالاتی همچون هندسه در هنر، تأثیر هندسه در هنر فلزکاری ایران و تجزیه و تحلیل نقش بال در هنر ایران، پیوند زیبایی بین هنر و ریاضی ایجاد کند.
او کارشناسی ارشد را در رشته پژوهش هنر با درجه عالی در دانشگاه آزاد به پایان رساند و مدت ۱۸ سال است که صرفاً به تدریس نقاشی به کودکان و نوجوانان مشغول است. او با ۸۵۰ کودک و نوجوان در زمینه خلاقیت هنری کار کرده است که نتیجه آن برگزاری نمایشگاههای متعددی برای آنهاست. آثار تارا در نمایشگاههای خارج از ایران توانسته موقعیت مناسبی برای او ایجاد کند.