bato-adv
کد خبر: ۳۶۲۱۰۹

پارادایم سنتی قرآن‌پژوهی به بن‌بست رسیده است

یکی از مترجمان دایرة‌المعارف قرآن در نشست «ترجمه آثار قرآن‌پژوهی غربی» بیان کرد که پارادایم مطالعات سنتی مسلمانان در عرصه قرآن‌پژوهی به بن‌بست رسیده و این به این معنا که هیچ کار جدیدی در این چارچوب نمی‌توانیم انجام دهیم و برای فراتر رفتن از این پارادایم ناچاریم وارد پارادایم غربی شویم.
تاریخ انتشار: ۲۱:۴۹ - ۱۰ خرداد ۱۳۹۷

به گزارش ایکنا؛ نهمین نشست از سلسله نشست‌های تخصصی نمایشگاه بین‌المللی قرآن با عنوان «جریان ترجمه آثار قرآن‌پژوهی غربی» شامگاه روز چهار‌شنبه، ۹ خرداد با سخنرانی مهرداد عباسی، عضو هیئت علمی واحد علوم تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی و نصرت نیلساز، عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس در نمایشگاه بین‌المللی قرآن برگزار شد. پیش از برگزاری نشست مریم حسین‌گلزار در خصوص کتاب «اسطوره‌های کهن فولکلور در قرآن» و مسعود صادقی در خصوص «دایرة‌المعارف قرآن» توضیحاتی ارائه دادند.

اسطوره‌های کهن فولکلور در قرآن

مریم حسین‌گلزار با بیان اینکه کتاب «اسطوره‌های کهن فولکلور در قرآن» در سال ۲۰۰۳ تالیف شده است و نویسنده در حوزه فولکلور کتاب و مقالات علمی فراوانی تالیف کرده، گفت: داندس معتقد است او اولین محققی است که قرآن کریم را از منظر فولکلوریستی بررسی کرده و نیز او معتقداست باورهای مردم جزیره العرب قرن ۶ میلادی بازتابی وسیع در قرآن کریم داشته است.

وی اشاره دارد: داندس معتقد است ویژگی های ادبیات شفاهی در قرآن دیده شده است. او سعی دارد در فصل اول کتاب قرآن کریم را به مخاطبان غربی بشناساند. این فصل به سبب نقل قول های افرادی چون اشپرنگر ضعیف ترین فصل کتاب دانسته شده است. هفت پژوهشگر که عمدتا غربی هستند بر این کتاب نقد نوشت‌‌اند، اما علاوه بر نقدهای آکادمیکی که تاکنون نوشته شده است؛ بسیاری از مطالب ناگفته مانده است و بنده با ترجمه این کتاب برخی از انتقادات را مطرح کرده‌ام. همچنین تاکنون سه مقاله از جمله دو مقاله فارسی و یک مقاله انگلیسی در خصوص این کتاب نوشته‌‌ام که مقاله انگلیسی آن در نوبت چاپ است.

وی تصریح کرد: فصل دوم کتاب در خصوص کلیشه‌های شفاهی است که بر اساس این نظریه داندس معتقد است هر عبارت تکراری در قرآن کلیشه محسوب می‌شود. او مولفه‌های ادبیات شفاهی از جمله خاستگاه، زبان، شکل انتقال، نقل شفاهی و ... را بر می‌شمارد و آن‌ها را به قرآن کریم تعمیم ‌داده است.

حسین‌گلزار ادامه داد: فصل سوم که طولانی‌ترین فصل کتاب است، کلیشه شفاهی در قرآن نام دارد. نویسنده در این فصل فرازهای تکراری قرآن کریم را فهرست کرده و معتقد است اگر این فرازها را کم کنیم، یک سوم از قرآن کاهش می‌یابد. فصل چهارم قصص عامیانه در قرآن نام دارد. نویسنده معتقد است اولین پژوهشگری است که تاکنون قصص آرنه تامپسون را با قرآن مواجهه داده است و می‌گوید حداقل سه نوع از قصه‌های بین‌المللی آرنه تامپسون را می‌توان در قران یافت از جمله قصه داستان اصحاب کهف، قصه حضرت موسی و خضر ع، قصه حضرت سلیمان ع و مورچه. در مجموع نقدهایی به نظرات داندس وارد است که ما سعی کردیم آن ها را بویژه در مقاله ی انگلیسی بیاوریم.

دایره‌المعارف قرآن

مسعود صادقی به نمایندگی از طرف مترجمان در خصوص کتاب دایره المعارف قرآن، گفت: اصل این مجموعه در ۵ جلد و از سال ۲۰۰۱ منتشر شده و از زمان انتشار در کشور ما محل توجه بوده و مقالاتی از این دایر‌المعارف به همراه نقد و بررسی‌هایی در مجلات مختلف ترجمه و نشر شده بود.

صادقی ادامه داد: این اثر را باید در حوزه دایره المعارف نویسی بررسی کرد و ویژگی‌های مثبت و منفی این نوع اثر را در آن دید. یکی از ویژگی‌های این اثر جامع بودن آن است. این اثر تمام مضامین مرتبط با قرآن و جایگاهی که این کتاب در زندگی مسلمان دارد را در بر گرفته و پژوهش‌هایی که در این خصوص انجام شده است را منعکس می‌کند و در کنار این ویژگی باید از ویژگی گروهی بودن سخن به میان آورد. در این اثر گروهی از محققان غیرمسلمان و مسلمان که در کشورهای غربی زندگی می‌کنند مطالبی نوشته‌اند و تنوعی از نگرش‌ها در این دایر‌ةالمعارف وجود دارد.

صادقی با بیان اینکه ویژگی دیگر این اثر آن است که خلاصه‌ای از پژوهش‌های قرآنی غربی در قرن بیستم است، گفت: در نگارش این اثر نوعی نگاه کلی به مطالعات ادیان و کتاب مقدس به عمل آمده است و مداخل با رویکرد برون دینی انتخاب شده‌اند.

سه مرحله در ترجمه آثار غربی در حوزه قرآنی

در ادامه این نشست مهرداد عباسی با بیان اینکه توجه به آثار غربیان سه مرحله دارد، گفت: در مرحله اول ما می‌خواهیم خودمان را در آینه غربیان ببینیم و اینکه چه آثاری در این زمینه نوشته است. مدل دیگر این است که ما خومان را از بیرون و زاویه غربی نگاه کنیم و اگر عیوب، اشکالات، خطاها و خلاهایی در نگاه درونی‌مان داریم، آن‌ها را شناسایی کرده و حل می‌کنیم.

وی تصریح کرد: مدل سوم این است که وقتی تحقیقات غیرمسلمانان درباره مسلمانان بررسی می‌شود به دنبال تثبیت پژوهش‌های آکادمیک در خصوص قرآن باشیم که به تحقیقات سنتی افزوده شود. ما در چند دهه اخیر پژوهش‌هایی غیر اسلامی داریم که به پژوهش‌های اسلامی کمک می‌کند. در این مدل ترجمه در واقع با هدف تکمیل منابع ما در خصوص مطالعات قرآنی است.

پارادایم سنتی قرآن‌پژوهی به بن‌بست رسیده استعضو هیئت علمی دانشگاه آزاد افزود: آکادمی ما نیاز داریم که زبان غربی بداند و فرض من این است که ما باید به سمت مطالعات نوین قرآنی برویم، تعریف من از این مطالعات آن است که حوزه‌ای مطالعاتی مبتنی بر همه دانش‌های بشری برای شناخت پدیده‌ای به نام قرآن باید همکاری کنند. ما به دانش‌های مختلف و افرادی که مجهز و مسلط به این دانش‌ها و روش‌ها باشند نیاز داریم.

وی ادامه داد: سیوطی معتقد بود که مفسر قرآن باید به ۱۵ علم احاطه داشته باشد و امروز ما نیاز به بحث انتظار بشر از دین، نقد ادبی، زبان شناسی و ... داریم. سیوطی می‌گوید هر کس این علوم را ندارند و در خصوص قرآن حرف بزند، تفسیر به رای کرده است و امروز می‌توان به واسطه پیشرفت علوم و شکل‌گیری علوم جدید، گفت که اگر کسی در خصوص قرآن تنها با علومی قدیمی حرف بزند، تفسیر به رای کرده است.

مترجمان پیک‎های اندیشه بشری‌اند

در ادامه این نشست نصرت نیلساز سخنان خود را آغاز کرد و گفت: آثار آکادمیک غربی فراتر از مسئله خاورشناسان است و این بحث مطرح نمی‌شود که کسانی به نام خاورشناسان هستند و با زاویه خاصی به اسلام نگاه می‌کنند. بسیاری از کارهای مسلمانان در محیط آکادیک غربی به زبان انگلیسی نوشته شده است. معمولا این سوال مطرح می‌شود که زبان انگلیسی در رشته علوم قرآنی چقدر ضرورت دارد، اگر نگاه ما این باشد، باید از همه منابع باید استفاده کنیم و دیگر محدود به زبان فارسی نشویم. متاسفانه امروز دانشجویان این رشته توانایی استفاده از زبان عربی را هم ندارند، اما ایدئال این است که ما باید منابع فارسی، عربی و دیگر زبان‌ها را مطالعه کنیم.

عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس تصریح کرد: نوع نگاه غربی در دانشگاه و رشته علوم قرآن و حدیث در دانشگاه حاکم است و تاریخ قرآن، حدیث و تفسیر اساسا خواستگاه غربی دارند و و این غربی‌ها بودند که اولین بار آثاری را در این زمینه تالیف کرده‌اند.

نصرت نیلساز

وی با بیان اینکه ایدئال رجوع مستقیم به متون و در وهله دوم استفاده از ترجمه است، گفت: پوشکین در کتاب درباره ترجمه مترجمان را پیک‌های روح بشری دانسته است و ما باید مترجمان را پیک‌های اندیشه‌های بشری بدانیم و توجه داشته باشیم که متفکران دیگری در خصوص قرآن کار کرده‌اند که ما باید از آنها آگاهی داشته باشیم.

عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس افزود: امروز قرآن تنها میراث اختصاصی مسلمانان نیست و نمی‌توان گفت کس دیگری در خصوص قرآن حرف نزند و ما لازم است که بدانیم دیگران در خصوص قرآن چه گفته‌اند.

نیلساز تصریح کرد: همچنین ما نباید در ترجمه متوقف شویم، زیرا تمام اتفاقاتی که در تمدن‌های بشری رخ داده است در ورای ترجمه قرار داشته است. ترجمه آثار یونانی در شکوفایی تمدن اسلامی و ترجمه آثار عربی در شکوفایی تمدن غربی نقش داشته، اما اگر این تمدن‌ها به ترجمه متوقف می‌شدند شکوفا نمی‌شدند.

وی با بیان اینکه ما در انتخاب کتاب‌ها برای ترجمه باید دقت کنیم، گفت: در این خصوص مسئله به گزینی مطرح است. اگر ما اثری را ترجمه کنیم که آن مطالب به فارسی و عربی وجود دارد کاری بی‌حاصل خواهد بود. انتخاب شیعه در اسلام انگلیسی به عنوان متن درسی کار اشتباهی است و باید موضوعاتی در کلاس زبان انگلیسی انتخاب شود که در منابع فارسی و عربی وجود ندارد.

بن‌بست پارادایم سنتی قرآن‌پژوهی؛ نیازمند پارادایم غربی هستیم

در ادامه این نشست سیدهدایت‌الله جلیلی، عضو هیئت علمی دانشگاه خوارزمی که اداره این نشست را به عهده داشت، گفت: تفاوت آثار غربیان و آثاری که ما خلق می‌کنیم، صرفا زبانی نیست اگر چنین بود، می‌شد پرسید ترجمه چه وجه و ضرورتی دارد. وقتی جریان ترجمه را به عنوان یک رخداد مورد تامل قرار می‌دهیم، آن را در مقابل تالیف می‌دانیم . پژوهشگران قرآن دو راه دارند، یک اینکه تالیف کنند و یکی ترجمه کنند و چه می‌شود کسانی راه تالیف و کسانی راه ترجمه را بر می‌گزینند؟ در واقع ضرورت ترجمه از چه رویی است؟

پارادایم سنتی قرآن‌پژوهی به بن‌بست رسیده است

جلیلی با بیان اینکه ما باید بین رجوع به منابع غربی به عنوان تکمیل منابع پژوهش و رجوع به ترجمه به عنوان اخذ روش‌ها و مبانی، تفکیک کنیم. سوال جدی این است که ما چه احتیاجی به ترجمه داریم و چرا ترجمه نسبت به تالیف اولویت دارد؟

صادقی در خصوص پرسش جلیلی گفت: پارادایمی که پارادایم مطالعات سنتی مسلمانان بوده است به گمان من به بن بست رسیده است، به این معنا که هیچ کار جدیدی در این چارچوب نمی‌توانیم انجام دهیم و برای فراتر رفتن از این پارادایم ناچاریم وارد پارادایم جدیدی بشویم که پژوهش غربی است. من نگاهم این نیست که این پژوهش‌ها منبعی را اضافه می‌کند، اساسا آن نگاه سنتی دیگر تمام بالقوگی‌ها خود را به غایت رسانده و چیزی جز تکرار نخواهد بود و برای کار جدید باید وارد فضای جدید بشویم و این از راه ترجمه باید صورت بگیرد.

نیلساز در بخش دیگری از سخنانش در خصوص شرایط نقد آثار غربی گفت: منتقد آثار غربی باید خوب این پژوهش را بفهمد، و باید موضوع نقد را خود مورد پژوهش قرار دهد و بعد ببینید چه مراحلی در پژوهش جا افتاده است و منتقد باید خود در این حوزه صاحب پژوهش باشد. خود غربی‌ها وقتی می خواهد چیزی را نقد کند چنین کاری را انجام می‌دهند.

وی در پایان گفت: کارهای غربی در خصوص اسلام به رغم ارزش پژوهشی‌شان به بن بست رسیده‌اند و امروز این مطالعات از قرآن‌ به تفسیر سوق یافته و قادر به انجام کار جدیدی نخواهند بود.

 

bato-adv
مجله خواندنی ها
bato-adv
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین