
حسین موسویان، دیپلمات پیشین ایرانی و یکی از اعضای اسبق تیم مذاکرهکننده هستهای در دولت اصلاحات در یادداشتی که در پایگاه اینترنتی المانیتور منتشر شد، به بررسی ٥ سناریو در مورد سرنوشت برجام پرداخت.
موسویان با اشاره به انتصابات جدید ترامپ در وزارت خارجه و شورای امنیت ملی گفت: انتخاب مایک پمپئو و جان بولتون از سوی پرزیدنت ترامپ، به ترتیب برای تصدی پستهای وزارت خارجه و مشاور امنیت ملی میتواند پایانی بر تظاهر دولت آمریکا برای «ترمیم» برجام تلقی شود.
به گزارش شهروند، حسین موسویان، دیپلمات پیشین ایرانی و یکی از اعضای اسبق تیم مذاکرهکننده هستهای در دولت اصلاحات در یادداشتی که در پایگاه اینترنتی المانیتور منتشر شد، به بررسی ٥ سناریو در مورد سرنوشت برجام پرداخت.
موسویان با اشاره به انتصابات جدید ترامپ در وزارت خارجه و شورای امنیت ملی گفت: انتخاب مایک پمپئو و جان بولتون از سوی پرزیدنت ترامپ، به ترتیب برای تصدی پستهای وزارت خارجه و مشاور امنیت ملی میتواند پایانی بر تظاهر دولت آمریکا برای «ترمیم» برجام تلقی شود.
درحالیکه ترامپ مدتهاست تمایلش برای خروج از توافق اتمی با ایران را برملا ساخته، پمپئو و بهویژه بولتون، مدافع دیرباز سیاستهای تغییر رژیم در ایران ازجمله توسل به جنگ بودهاند.
موسویان در ادامه احتمالات پیشبینی شده را به شرح ذیل بیان کرد:
اینکه اروپا تسلیم خواستههای ترامپ شود و با او در تحریمهای جدید علیه ایران به خاطر فعالیتهای منطقهای و برنامه موشکی همراه شود. در این صورت، منافع اقتصادی ایران از برجام حداقلی خواهد شد، بهویژه اینکه در شرایط کنونی با تحریمها و تهدیدات آمریکا، بهرهمندی ایران از مزایای اقتصادی برجام دچار مشکل شده، ضمن اینکه هیچ تضمینی هم وجود ندارد که ترامپ از طرق دیگر، توافق اتمی را مختومه نکند. درصورت چنین سناریویی، ایران ممکن است در برجام بماند، اما بهعنوان تلافی از همکاری با غرب در موضوعات منطقهای خودداری کند. اگر اروپا با تحریمهای جدید غیرهستهای موافقت کند، مسیر دیپلماتیک بسیار مهمی که باز شده، ممکن است به حال تعلیق درآید.
ترامپ به شعارهایش عمل کند و از برجام بیرون رود، اما مانع همکاریهای اقتصادی و بازرگانی اروپاییها با ایران نشود. در این سناریو، عکسالعمل ایران بستگی به عملکرد گروه ۴+۱ خواهد داشت. اقدامات عملی روسیه، چین و از همه مهمتر اروپا در حفظ برجام و همکاریهای فعال اقتصادی با ایران مشوقی برای باقیماندن تهران در توافق خواهد بود. با این حال، ترامپ با خروج از برجام، شانس هرگونه گفتوگو و همکاری احتمالی میان آمریکا و ایران بر سر مسائل منطقهای را از بین خواهد برد و ایران را بیش از پیش در موضع رویارویی با منافع آمریکا در منطقه قرار خواهد داد.
سومین حالت این است که ترامپ از برجام خارج شود و تمامی تحریمهای هستهای ایران ازجمله تحریمهای ثانویه را که بازرگانی بینالمللی با ایران را هدف میگیرد، مجددا اعمال کند. در این صورت، تجارت اروپا با ایران مختل و ایران با برجام منهای جهان غرب مواجه خواهد شد.
در این حالت ممکن است ایران هم از برجام خارج شود، اما در معاهده ان.پی.تی (معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای) باقی بماند. این باعث پایان تدابیر داوطلبانه حداکثری خواهد شد که ایران ذیل برجام پذیرفته، مانند اجرای پروتکل الحاقی و محدودیتهای برنامه غنیسازی اورانیوم، شامل نگهداشتن سطح غنیسازی زیر ۵ درصد.
معالوصف، آمریکا چنین وضعیتی را ممکن است تحمل نکرده و به سیاستهای خصمانهتری -منهای جنگ- دست بزند. در این صورت، ایران به ائتلافی بزرگ با چین و روسیه علیه اهداف غرب در خاورمیانه و مناطق دیگر سوق داده خواهد شد.
ترامپ از برجام خارج شده و فشار حداکثری بر ایران شامل پیمودن راههای جنگطلبانه را در دستور کار قرار دهد. این سناریو باعث شنیدهشدن صداهای قدرتمند در ایران خواهد شد که خواستار خروج از معاهده ان.پی.تی و پیگیری مدل کرهشمالی باشند تا از این طریق ایالات متحده را به میز مذاکره بکشانند.
قدرت چنین گزینهای در تهران کم نخواهد بود، زیرا مدافعان آن میتوانند استدلال کنند که ایران از حقوقش طبق معاهده ان.پی.تی برخوردار نیست و این معاهده تنها به وسیلهای برای تنبیه ایران تبدیل شده است. این سناریو میتواند بدترین وضع در تاریخ روابط ایران و آمریکا را رقم بزند و منادی یک درگیری ویرانگر دیگر در خاورمیانه باشد؛ منازعهای که هزینههای جنگ عراق برای آمریکا در برابر آن ناچیز خواهد بود.
پنجمین و عاقلانهترین سناریو این است که اروپا، ترامپ را برای اجرای کامل برجام قانع کند و در عوض ایران با قدرتهای اروپایی در کنار سایر اعضای شورای امنیت سازمان ملل، چین و روسیه و آمریکا بر سر موضوعات منطقهای بهطور جدی گفتوگو کند. واقعیت این است که ایران کاملا به تعهدات خود طبق برجام پایبند بوده و آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز این موضوع را بارها تایید کرده است، ضمن اینکه برجام یک تعهد بینالمللی آمریکاست، زیرا قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل متحد را دارد.