ایکنا نوشت: احمد پاکتچی در دو سخنرانی که در تاریخ ۲ بهمن و ۳۰ بهمن برگزار شد، به موضوع مواجه و نحوه برخورد ائمه معصومین با اصحاب پرداخت. در این نشستها که بخشیاز آن در ذیل میآید، پاکتچی بر اساس روایات به تشریح سیره اهل بیت(ع) میپردازد. در ذیل بخشهایی از سخنان استاد دانشگاه امام صادق(ع) که در این دو نشست مطرح شده است، میآید:
وحدت مفهومی شیعه و مسلمان
مجموعهای از احادیث از زبان ائمه به منازل شیعه پرداخته است. موضوع بحث ما مواجه ائمه با جریانهای مختلف شیعه است و منازل شیعه هم سلسله روایاتی را در متون ما تشکیل میدهد که میتواند در این جهت مطرح شود. در حدیثی از امام علی(ع) مکالمهای به گزارش استرآبادی آمده است. این مکالمه بین ایشان و پیامبر(ص) نقل شده است که حضرت خطاب به پیامبر(ص) میگویند که جایگاه شیعه «ما» در بهشت چیست؟ نکتهای جالب وجود دارد که امیرمومنان(ع) نمیگونید که «شیعتنی» و میگویند «شیعتنا» و اینجا امیرالمومنین(ع) خود را با پیامبر(ص) در یک جا نظر گرفته و شیعه را شیعه پیامبر(ص) و علی(ع) ترسیم میکنند، از این رو اینجا «شیعتنا» اهمیت بسیار زیادی دارد. شیعه به دنبال این نیست که شیعه امیرالمومنین(ع) را به عنوان فراکسیون اقلیت در بین مسلمانان معرفی کند و در آن سوی قضیه وقتی پیامبر(ص) میخواهند جواب دهند که میگویند «شیعتنا معنا». به نظر این حدیث مهم و قابل تاملی است و بعدا دوستان میتوانند بگویند پاکتچی آدم عجیبی است که اگر حدیثی به نفعش است در سند آن توجه نمیکند و جایی که به نفعش نیست، سند را مورد توجه قرار میدهد. این حدیث قوی نیست اما ارزش این حدیث گفتمانی است و کاملا منعکس کننده یک گفتمان در بین شیعه است که به «شیعتنا» معتقدند نه «شیعتی»، البته من نمیتوانم مطمئن باشم چنین مکالمهای بین امام علی(ع) و پیامبر(ص) صورت گرفته است و من به گفتمان موجود در این روایات کار دارم. در ادامه این حدیث نکته مهمی است که میگوید شیعه ما وقتی میمیرند جایگاهشان به اندازه محبتی است که به ما دارند و این جا هم ملاک حب هم حب پیامبر(ص) و امام علی(ع) مطرح شده است.
منازل شیعه و اخلاق شیعیان
بین منابع معتقدم احادیث متعددی در خصوص منازل شیعه داریم که اطلاعات مهمی دارند. در حدیثی که شیخ صدوق آورده است، امام باقر(ص) به امام صادق(ع) مطلبی را بیان میکند. در این روایت نکتهای خیلی مهم است. مکالمهای است بین امام صادق(ع) و امام باقر(ع) و در این مکالمه یک خط مشی ای معین در خصوص منازل شیعه مطرح میشود که افراد مختلف شیعه در چه منزلتی هستند، روایات دیگری هم در خصوص منزلت شیعیان داریم که با ویژگیهای رفتاری و دانشی مشخص شده و در این روایات تاکیدی روی باورهای کلامی مشاهده نمیشود.
خط قرمز شیعیان در پرتو روایات
برخی از احادیثی با تعبیر «لیس منا» وجود دارند که من همه این احادیث را در دو هفته گذشته مرور کردهام که حتی یک مورد از آنها در خصوص عقاید نیست و عموما در خصوص دستورات اخلاقی است که اگر کسی این خط قرمزهای اخلاقی را رعایت نکند از ما نیست. این خیلی مهم است و اگر ما به دنبال سیره معصومین در مواجه با شیعیان هستیم، یک بخش مهم مسئله به قول امروز رنکینگ و منزلت دهی به این شیعه است که کدام یک از پیروان از درجه بالاتر برخوردار هستند و چه چیزی این درجه بالاتر را رقم میزند. بنده ندیدم روایاتی که این مسئله را به خط قرمزها عقایدی برگرداند نه به این معنا که نداریم، بلکه آنقدر ما به عقاید درگیر شدهایم که اخلاق در اولویتهای بعدی است.
مجموعهای بسیار وسیع از روایات داریم که به نوعی به همراهی با عموم مردم تکیه دارد. اگر توجه کنید ما در مورد عراق عصر ائمه صحبت میکنیم که عموم مردم شیعه صحیح العقیدة نبودند، همراهی با عموم مردم یعنی همراهی با طیف گستردهای که در آن زمان زندگی می کردند. یک بخشی از روایات در خصوص رفتار خود ائمه است و بخشی دستور به شیعیان است که چگونه با عموم مردم رفتار شود.
در حدیثی که از جابر بنیزدی جعفی آمده در خصوص حب اهل بیت(ع) است بیان میشود که به گونهای رفتار کنید که مردم ما را دوست داشته باشند و در پایان عبارت دیگری هست که میگوید به طوری رفتار کنید که دوستیها را به سمت ما جلب کنید. بنابراین ما در خصوص یک استراتژی صحبت میکنیم و نه تاکتیک. این برنامهای راهبردی است که باید طوری رفتار شود که مودتها به سمت اهل بیت(ع) کشیده شود.
روایات دیگری از این دست باز وجود دارد. در روایت دیگری آمده است که در قبیلهای در خصوص کسی از شیعیان پرسیده میشود که پاسخ میدهند که او راستگو و امانتدارترین است که مانند او نیست، سخن از نوع رفتاری از جنس تقیه نیست بلکه یک شیعه باید یک فرد درست باشد.
در حدیثی دیگر از حسن ابنمحبوب از عبدالله سنان گفته میشود که از امام حسین(ع) نقل میکند که باید مریضهای مردم را عیادت کنید، در مراسم تشیع جنازهشان شرکت کرده و اگر لازم شد در دادگاهها به نفع و ضررشان شهادت داده و همراه با ایشان در مساجدشان باشید. پس از آنکه صحبت از این میشود اگر دشمن را تحریک بکنید مشکلاتی ایجاد میشود. نزدیک به این روایات مکررا در کتب شیعه آمده است. غالب مردم در آن دوره شیعه نبودند.