فرارو- یک اندیشکده امنیتی آمریکایی طی یاددشتی آینده تحولات ایران را ارزیابی کرد.
به گزارش فرارو، اندیسکده استراتفور طی یادداشتی به قلم ماتیو بی، کارشناس مسائل سیاسی، به تحولات اخیر ایران پرداخت و نوشت: تقریبا چهار دهه از سرنگونی محمدرضا شاه پهلوی، هنوز یک ایدئولوژی انقلابی اساس کشور ایران را تشکیل میدهد. افزایش چالشهای داخلی و خارجی برای دولت این کشور ادامه دارد. طغیان اخیر تظاهرات و سرایت سریع آن در کشور، یکی از نقصهای این کشور را برجسته کرد: انقلاب ۴۰ ساله آن درباره یک مدل اقتصادی پایدار، تصمیمی نگرفته است.
این کارشناس با اشاره به اعتراضات و گمانهزنی درباره آینده ایران این پرسش را مطرح کرد: روحیه انقلابی، تاچه حدی برای جمعیت ۷۰ درصدی که پس از انقلاب متولد شده، جذابیت دارد؟ درحالی که به نظر میرسد موج اعتراضات فروکش کرده، پیامدهای سیاسی آن، ممکن است به تعیین شدن مسیر ایران و اینکه آیا این کشور میتواند به یک کشور پساانقلابی تغییر کند، کمک میکند.
استراتفور در تشریح چالشهای پیشروی انقلاب نوشت: میتوان ایدئولوژی کانونی انقلابی را به شکل چند لایه متفاوت دید. اساس این لایهها مفهوم امام خمینی (ره) از ولایت فقیه است. اکنون ۴۰ سال پس از وقوع انقلاب، بسیاری از وعدههای آن هنوز به ثمر ننشستهاند. مهمترین آن وعدهها، موضوع اعتراضات اخیر بود: اقتصاد. اکنون نظام اقتصادی ایران به اندازه دوران تحریمها نابسامان است. طرحهای روحانی برای نوسازی اقتصاد، یک مجموعهای ناهمگون بوده است. از یک طرف، توافق هستهای با غرب، به ایران اجازه دو برابر کردن صادرات نفت را داد. مدیریت اقتصادی محتاطانهتر روحانی ریال ایران را باثبات کرد و تورم را به پایینترین سطح از دهه ۱۹۹۰ رساند. از طرف دیگر، قیمت پایین چهانی نفت، دستاوردهای صادرات فزاینده را تقلیل کرد. تلاشهای روحانی در حیطه اصلاح ساختاری اقتصاد توسط رقبای سیاسی او رد شده است.
این اندیشکده، جریان جهانی اطلاعات و سرعت ارتباطات را یکی از چالشهای ایران دانست و نوشت: به مرور زمان، افکار خارجی، مطمئنا هسته مرکزی فکر انقلابی میان جوانان را تضعیف کرده است. "تندروهای" ایران که از این شکاف مطلع هستند، تلاش کردهاند تا راههایی برای ارتباط با جوانان بیابند. در یک گردهمایی حزبی در سپتامبر، یک سیاستمدار برجسته اصولگرا به این مسئله اذعان کرد و گفت که برای برقراری اتباط مجدد با مردم، پیام حزب نیازمند تغییر است.
جایگاه جغرافیایی ایران در یک موقعیت استراتژیک در خلیج فارس برای یک قدرت انزواگرا مناسب نیست.
تاریخ مملو از نمونههای انقلاب است. بسیاری از آنها از الگوی مشابهی تبعیت میکنند. این موضوع توسط کرین بریتون در کتاب تشریح انقلاب مورد مطالعه قرار گرفت. بریتون با بررسی انقلاب فرانسه و سایر انقلابها، استدلال کرد که پس از موفقیت یک انقلاب در قبضه کردن کنترل یک کشور، رادیکالترین انقلابیون برای مدتی قدرت را بدست خواهند گرفت و به طور همزمان تعالیمشان را به جامعه تعلیم میکنند. نمونه این امر، مرحله اولیه تاسیس جمهوری خلق چین از سال ۱۹۴۹ تا پایان انقلاب فرهنگی در ۱۹۷۶ است. از سال ۱۹۷۶ و پس از قطع روابط سیاسی چین و شوروی، چین شاهد تلاش نهایی مائو برای افزایش صبغه چینی ایدئولوژی کمونیستی بود.
رادیکالها سرانجام در آنچه که گاهیاوقات به واکنش ترمیدوری* معروف میشود، راه را برای کنترل میانهروترها باز میکنند. بریتون، سقوط و اعدام ماکسیمیلین روبسپییر را به عنوان مثال ذکر میکند. اعدامی که دوران حکومت وحشت پساانقلابی فرانسه را در ماه ترمیدور تقویم جمهوری فرانسه به پایان رساند.
با قدرتگیری میانهروها، کشور به سوی عمل کردن متمایل میشود و احتمالا به سوی یک کشور پساانقلابی تکامل مییابد. به یک رفتاری به دقت پایبند میشود که از عوامل طبیعی و ژئوپولیتیکیاش قابل توقع است. در نمونه ایران، این امر میتواند به شکل یک کشوری باشد که قدرت منطقهای است و عمیقا در سیستم جهانی ادغام شده است.
هیچ مدلی کامل نیست. با این حال، مدل مفهومی بریتون درباره دولت رادیکال انقلابی یا ترمیدوری میتواند تکامل انقلاب ایران و مسیر احتمالی آن در آینده را توضیح دهد.
* به ماه یازدهم از ماههای تقویم انقلاب فرانسه گفته میشود که برابر با ۲۰ ژوئیه تا ۱۸ اوت بوده و از واژه Thermal بمعنی گرم یا گرما میباشد. مشهور شدن این اصطلاح مربوط به واقعه ایست که در بیست ۲۷ ژوئیه سال ۱۷۹۴ در فرانسه اتفاق افتاد و طی آن روبسپیر به تیغه گیوتین سپرده شد و دوره ترور پایان یافت.