به گزارش ایکنا:
طی هفتههای اخیر وضعیت مسلمانان میانمار بسیار بحرانیتر از گذشته شده است. اتفاقاتی که در این کشور علیه مسلمانان از جانب افراطیگرایان بودایی در جریان است، مصداق بارز نسلکشی است. متأسفانه درباره این نسلکشی، دولتهای غربی و اکثر کشورهای اسلامی موضوع جدی و تهاجمی را علیه دولت میانمار اتخاذ نکردهاند. عدم موضعگیری جدی از سوی دولت های غربی و اسلامی، سرنوشت غمناکی را برای این مسلمانان رقم زده است.
با بحرانیتر شدن وضعیت مسلمانان میانمار، رهبر معظم انقلاب اسلامی در سخنانی، کشتار بیرحمانه مسلمانان روهینگیایی به دست بوداییان و دولت میانمار را تنها یک درگیری قومی و مذهبی ندانستند و تقلیل بحران به وجود آمده را تا این سطح اشتباه دانستند، بلکه اساساً موضوع را سیاسی عنوان کردند.
درباره نسلکشی مسلمانان روهینگیایی و عوامل تأثیرگذار در این بحران با «مجتبی امانی» کارشناس مسائل آسیا و رئیس سابق دفتر حفاظت منافع جمهوری اسلام ایران در قاهره به گفتوگو پرداختیم.
ابتدا بفرمایید وضعیت جمعیتی مسلمانان در مناطق شرق آسیا به چه میزان است؟
با توجه به قدمت ورود اسلام به منطقه شرق آسیا، اسلام عموماًً از طریق مسلمانان تجار که به آن منطقه سفر کردهاند، در آن جا نشر پیدا کرده که حاصل آن شکلگیری برخی از کشورهای شرق آسیا با اکثریت جمعیت مسلمان مانند مالزی و اندونزی است. اما در دیگر کشورهای این منطقه، مسلمانان در اقلیت هستند و در نهایت آن کشورها با اقلیت مسلمان و اکثریت بودایی تشکیل شدهاند. اما باید به این نکته اشاره کنم که ورود اسلام به این مناطق، شکوفایی فرهنگی و علمی را برای آنها به همراه داشت که متأسفانه به مرور زمان به دلیل بدرفتاریها با مسلمانان و رشد افراطگرایی بودایی، از جمعیت مسلمان این منطقه کاسته شد و به تبع آن دستاوردهای منفیای برای میانمار به بار آورد.
در نسلکشی مسلمانان میانمار، فرضیهای مطرح است که میگویند هدف از این کشتار جلوگیری از رشد جمعیت مسلمانان و بهبود قدرت اسلام در مناطق شرق آسیاست، تحلیل شما در اینباره چیست؟
باید بگویم که سیاست غرب و صهیونیستها از همان ابتدا بدین گونه بوده است که به هر نحوی مانع گسترش و روی آوردن مردم به دین اسلام در مناطق مختلف جهان شوند که طرح مباحثی همچون اسلامهراسی در این چارچوب تعریف میشود. بنابراین ما شاهد فعالیتهای مخرب شدید آنها در مناطقی هستیم که به گسلهای دینی مشهور هستند. البته سابقه زندگی مسالمتآمیز مسلمانان در کنار دیگر ادیان یک سابقه درخشانی است و مسلمانان هیچگاه در هیچکدام از این مناطق به حمله و یا تحت فشار قرار دادن پیروان ادیان مبادرت نورزیدهاند. اما اگر این گسلها همیشه فعال باشند و به زعم غربیها مانع از انتشار و پیشروی اسلام شوند برای غربیها کفایت میکند.
یکی از راههایی که غرب برای جلوگیری از پیشروی اسلام از آن استفاده میکند، افزایش تنش و درگیری میان پیروان ادیان مختلف در میانمار است و ما شاهد پیشبرد چنین سیاستی هستیم. که البته این سیاست مطابق رسم غربیها وجوه پیدا و پنهانی دارد.
آنچه در سکوت مجامع غربی نسبت به جنایاتی که به مسلمانان میانمار اعمال میشود، نشان دهنده سیاستهای دوگانه غرب بر مبنای تشویق و تشدید است و با روشهای مختلف تلاش میکنند تا این سیاست در میانمار اجرا گردد.کشورهای مسلمان و اقلیتهای تأثیرگذار مسلمان در کشورهای شرق آسیا و در سایر مناطق مختلف جهان میتوانند به عنوان یکی از پشتوانههای قدرت جهان اسلام محسوب شوند و ذخیرهای برای این قدرت باشند اما غرب تحمل چنین وضعیتی را در این منطقه ندارد.
به هر حال آنطور که غرب میتواند از خاورمیانه در جهت قدرت خود بهره ببرد در مورد میانمار قضیه عکس این را نشان میدهد، این دوگانگی که فرمودید چه ارتباطی با منافع غرب در میانمار دارد؟
درست است که منطقه شرق آسیا دور از خاورمیانه است اما تأثیرگذاری زیادی در منافع قدرتهای بزرگ دارد. بنابراین آنها به دنبال تأثیرگذاری در چنین مناطقی برای توسعه قدرت خود هستند و از هیچ ابزاری در جهت تأمین منافع و قدرت ملی خود دریغ نمیکنند. نباید فراموش کنیم که غرب خودش را مدعی حقوق بشر معرفی کرده میکند اما بر خلاف شعارهای حقوقبشری، کمکهای خودشان را غالباً به کشورهایی معطوف میکنند که ناقض حقوق اقلیتهای قومی و مذهبی بودهاند.
میانمار کشور فقیری است و متأسفانه کشورهای غربی که خود را پرچمدار حمایت از حقوق بشر معرفی میکنند نه تنها برای رفع فقر در میانمار اقدامات مثبتی انجام ندادهاند بلکه در توقف کشتار مسلمانان روهینگیایی هم ورود پیدا نکردهاند که این ناشی از نگاه تنگنظرانه غربیهای در تأمین منافعشان است.
با توجه آغاز اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل، رئیسجمهوری کشورمان برای سخنرانی در این اجلاس به نیویورک رفتهاند، آیا جمهوری اسلامی ایران میتواند از این فرصت جهت رایزنیها درباره حل این بحران استفاده کند تا این نسلکشی هرچه سریعتر تمام شود؟
سفر ریاست جمهوری اسلامی ایران به سازمان ملل متحد، قطعاً بسترساز خلق فرصت مناسبی برای احقاق حقوق مسلمانان مظلوم میانمار خواهد شد و میتواند صدای مظلومیت مسلمانان روهینگیایی را به گوش جهان برساند. اما به دلیل تأثیرگذاری اندک، اقدامات جمهوری اسلامی ایران در کشوری مثل میانمار بعید است که ایران به تنهایی بتواند مشکل مسلمانان میانمار را حل کند چون برای فیصله این بحران باید یک اجماع جهانی به وجود آید. اما رئیسجمهوری میتواند به بهانه سخنرانی در مجمع عمومی سازمان ملل با سران کشورها در حاشیه این نشست دیدار و گفتوگو کند و توقف نسلکشی مسلمانان میانمار را به مذاکره بگذارد.