فرارو- دنیل بنجامین- بهتر است ماجرای استعفای فلین را کنار بگذاریم و در عوض بر موضوع اصلی تمرکز کنیم: اسرار رابطه ترامپ با روسیه.
به گزارش فرارو به نقل از پولیتیکو، چند ساعت پس از استعفای مشاور امنیت ملی "مایکل فلین" به دلیل گمراه کردن مقامات آمریکایی در مورد مذاکره با مقامات روسیه قبل از مراسم تحلیف، دونالد ترامپ در توییترش از مردم خواست این موضوع را فراموش کنند. او صبح روز سهشنبه در توییتر خود نوشت: "سؤال اصلی این است که چرا اطلاعات از واشنگتن به بیرون درز میکند؟"
ترامپ بهنوعی حق دارد: موضوع اصلی فلین نیست؛ اما موضوع درز اطلاعات از دولت هم مهم نیست. مسئلهی اصلی خودِ ترامپ و ماجرای پررمز و راز ارتباطش با روسیه است.
در هرجومرج میان مقامات واشنگتن و بینظمیهای مداوم در کاخ سفید، سؤال اصلی فراموششده است: چه کسی به فلین دستور داد با "سرگی کیسلیاک" سفیر روسیه به ایالاتمتحده تماس بگیرد؟ زیرا اعتقاد دارم فلین خود بهتنهایی تصمیم به این کار نگرفت. فلین تنها مهرهای کوچک در این بازی بزرگ با کرملین است؛ رسانهها باید بر روی این داستان تمرکز کنند.
شکی نیست که ترامپ فلین را به دلیل وفاداریاش برجسته کرد. بعلاوه، فلین جزو سه ژنرال بازنشستهای بود که بهصورت طوطی وار و کورکورانه عقاید ترامپ را دنبال کردند که کمتر کسی در این درجه همچنین کاری انجام میدهد. اما فلین یک استراتژیست بزرگ نیست. او قادر نبوده بهتنهایی یک تجدید روابط سیاسی پیچیده با روسیه را طرحریزی کند. انتصاب او به سمت مشاور امنیت تصمیم اشتباهی بود. فلین یک افسر اطلاعاتی ارشد بود که بیشتر عمر حرفهای خود را در خاورمیانه و افغانستان سپری کرده و هیچ تجربهای در روابط دیپلماتیک (بهخصوص در اروپا و آسیا) نداشت. قابلباور نیست که شخصی با این تجربه کم، به ابتکار خود دست به این اقدام زده باشد. اگر همانطور که گزارششده، فلین در یک روز پنج بار با کیسلیاک تماس گرفته باشد، پس قطعاً فردی این مأموریت را به او سپرده است.
نظر و دیدگاه من متأثر از سالها زیر نظر داشتن و مطالعه درباره فلین است. پس از برکناری از سمت رئیس سازمان اطلاعات دفاعی (که در آنجا رفتار و عملکرد نامناسبی داشت)، فلین عجیبترین رفتار را از خود نشان داد.
در طول سفری یکهفتهای که در آوریل 2015 برای فلین در کالج "دارتموت" ترتیب دادم، مرتب اظهارنظرهای عجیبوغریب میکرد. زمانی که در دولت بودم، فلین را بهعنوان همکاری توانمند و خوشمشرب میشناختم و از تغییراتی که دیدم بسیار غافلگیر شدم. او هنوز هم گرم و خوشمشرب بود، بهخصوص با دانشجویان؛ اما نظراتش درباره اسلام و تهدیدات تروریستی بسیار افراطی بود. او اسلام را نه یک دین، بلکه یک ایدئولوژی سیاسی نامید و بارها و بارها در طی ماههای آینده این جمله را تکرار کرد. از این حرف فهمیدم که از جریان اصلی تفکر دولت آمریکا فاصله گرفته است. اما آنچه بیش از همه مرا متعجب کرد، انعطافناپذیری درباره ایران بود. سفر او با دوران پایان مذاکرات هستهای با ایران همزمان شده بود و او بارها و بارها در برنامههای عمومی و بحثهای شخصی اعلام کرد پیمانشکنی ایران بسیار شرورانه است و "لیاقت نشستن بر سر میز مذاکره را ندارد." زمانی که از او پرسیدند چه کسی باید بهجای ایران بر سر میز مذاکره بنشیند، جوابی نداشت. اما اصرار داشت که آن کشور نباید ایران باشد.
در طول یک سال و نیم بعد، رفتارش از این هم عجیبتر شد: بیپروا، اسلام هراس و سردادن شعار "او را زندانی کنید" (هیلاری کلینتون) در سخنرانیهای ترامپ. این رفتارها حتی برای یک افسر نظامی هم عجیب است، چه برسد به یک ژنرال سه ستاره. بنا به گزارشها اخیر، او در ضلع غربی کاخ سفید گمشده بود و حتی نمیدانست وزارت امور خارجه و کنگره در فروش اسلحه نقش اصلی دارند و نمیدانست در مواقع اضطراری چگونه باید با گارد ملی تماس بگیرد. تماس با کیسلیاک نیز( احتمالاً کاملاً بیاطلاع از اینکه سازمان اطلاعات تماسش را خواهد شنید) نشانهای دیگری است که فلین برای مقام مشاور امنیت ملی مناسب نبود.
گذشته از بیتجربگی، دلیل دیگری نیز وجود دارد که نشان میدهد فلین خود دست به این کار نزده است: برخلاف ترامپ، او هیچ ارتباط دیرینه و دوستانهای با پوتین ندارد. زمانی که از سال 2013 تا 2014 در آژانس اطلاعات آمریکا فعالیت میکرد، سعی کرد رابطه بهتری با سازمان اطلاعات روسیه برقرار کند، اما این بهتنهایی گویای چیزی نیست. او خارج از لباس نظامی، قبول کرد در مسکو سخنرانی کند و در دسامبر 2015 در مراسم شام RT (شبکه خبری روسیه) در کنار پوتین نشست که تعجب افراد زیادی را برانگیخت.
اما فلین تا سال 2015 هم مواضع سرسختانهای با روسیه داشت. درزمینهٔ جنگ، به همراه تحلیلگر جنجالیِ سیاست خارجی "مایکل لیدن" کتاب "چگونه میتوانیم در مبارزه علیه اسلام افراطی و متحدانش پیروز شویم" را نوشت که در اواسط سال 2016 منتشر شد. فلین در این کتاب روسیه را یکی از متحدان مسلمانان افراطی معرفی کرده بود. همچنین، در دومین صفحه از مقدمه کتاب، روسیه را به همراه کره شمالی، چین، کوبا و ونزوئلا را بهعنوان کشورهایی دستهبندی کرد که "تعصب مذهبی ندارند، اما از غرب و بهخصوص از آمریکا و اسرائیل، متنفرند." او بعدها به این لیست ایران، سوریه، بولیوی و نیکارائوگه را هم اضافه کرد.
تمام این مسائل ما را به این سؤال میرسانند: اگر فلین خود بهتنهایی برای این کار برنامهریزی نکرد، پس چه کسی به او گفت با کیسلیاک تماس بگیرد؟ ماهیت رابطهی ترامپ با پوتین چیست و آیا این دو برای هک کردن دموکراتها در جریان انتخابات، باهم تبانی کردند؟
تقریباً تمام خبرنگاران از موضوع اصلی منحرفشدهاند و بر ناشایستگی فلین متمرکزشدهاند. با این کاردارند لطف بزرگی به کاخ سفید میکنند. وقت آن رسیده از جانب هر دو حزب، بررسیهای گستردهای صورت گیرد.
ترجمه: وبسایت فرارو