هفته گذشته گزارشي از واگذاري املاك نجومي در شهرداري از سوي آقاي احمد توكلي به نمايندگي از سازمان شبكه ديدبان شفافيت و عدالت ارايه شد كه در نوع خود گام مهمي است و بايد از دستاندركاران آن تقدير كرد.
عباس عبدی با این مقدمه در روزنامه اعتماد نوشت: «اين گزارش از چند حيث اهميت دارد. اول از همه اين كه يك نهاد غير دولتي اقدام به تهيه اين گزارش كرده است. فارغ از نقاط ضعف و قوت گزارش كه در جاي خود مهم است و بايد به آنها پرداخت، نفس اين كه يك نهاد غير دولتي به اين موضوع حساس وارد شده و گزارش داده، اهميت فراواني دارد و گام بزرگي در مبارزه با فساد است. نكته دوم اين كه گزارش آن تا آن حد بيطرفانه است كه رضايت نسبي مخاطب را جلب كند. سومين نكته اين كه دستاندركاران اين نهاد غير دولتي منسوب به اصولگرايان هستند و همين كه نخستين گزارش خود را درباره يك نهاد تحت مديريت اصولگرايان منتشر كردهاند، جالب است. فراموش نشود كه اين گزارش در شرايطي منتشر شده كه شايبه حضور آقاي شهردار در انتخابات نيز وجود داشته است و اگر احتمال كوچكي هم براي چنين حضوري بود، با اين گزارش عملا چنين حضوري منتفي شده است. به همين دليل از سوي اصولگرايان شورا با نگاه منفي مواجه شده است.
برخي از نكات مهم گزارش مذكور شامل موارد زير ميشود:
«مصوبه حمايت از توليد و عرضه مسكن براي گروههاي كمدرآمد و آنان كه فاقد زمين يا خانه هستند. (ولي اقدام اخير شهرداري) در قالب آن آپارتمان و خانه در ولنجك، نياوران و آجودانيه به مديران ارشد در شهرداري و بيرون آن واگذار شده است. در گزارش از ١٠٨ فقره واگذاري نام برده شده كه در آن ١١٠ ملك به ١٢٢ نفر واگذار شده است. مساحت كل املاك واگذار شده ١٧هزار و ١٨ مترمربع بوده كه ارزش فروش تمام املاك واگذاري به قيمت كارشناسي ٨٢ ميليارد و ٥٠٠ ميليون تومان بوده است... واگذاري صورت گرفته به دو شكل بوده است؛ اين واگذاريها تا سال ١٣٩٠ با دستور مستقيم شهردار تهران و از طريق ستاد ساماندهي امور مسكن، با انعقاد قرارداد بين سازمان املاك و مستغلات و اشخاص متقاضي انجام شده است. پس از آن، چون به اين نكته توجه شد كه واگذاري مستقيم، تخلف از دستورالعمل ابلاغي است، واگذاريهاي پيش گفته به شكل صوري از طريق دو تعاوني خاص منابع انساني و حمايتي مديران انجام ميشده است... طبعا اين كار بايد در چارچوب قوانين و مقررات باشد. ضمن اين كه صراحت قانون، «كمك به امور تعاوني مسكن» است نه كمك به برخي از اعضا به طور انفرادي و ويژه. ثانيا كمك تعاوني به اعضا نيز بايد طبق مقررات و اساسنامه تعاوني باشد. در بررسيها معلوم شد كه در دو تعاوني منابع انساني و حمايتي مديران كه اكثر واگذاريهاي موصوف، به ظاهر از طريق اين دو انجام گرفته است، مفاد اساسنامه و مقررات مرتبط با بخش تعاون در اين حوزه رعايت نشده است... شهرداري مجاز بوده تنها معاملات پايينتر از ٢٠٠ ميليون را خودش انجام دهد، چون ارزش تمام املاك واگذار شده از اين مبلغ بيشتر بوده است، تصويب شورا لازم بود. البته شهردار با مجوزات قانون ديگري، معاملات بسيار سنگينتري هم انجام ميدهد... هر چند همه دريافتكنندگان در قبال املاك دريافتي براي ردّ مال به شهرداري و جبران خسارات احتمالي وارد آمده به اين املاك و... مسئوليت مدني دارند، برخي از اين افراد، به لحاظ سِمت اداريشان، مسئوليت كيفري نيز خواهند داشت. در واقع، همه دريافتكنندگان املاك كه سمت آنها در «لايحه قانوني راجع به منع مداخله وزرا و نمايندگان مجلسين و كارمندان دولت در معاملات دولتي و كشوري» ذكر شده است (تقريبا همه ١٢٢ نفر) اقدامشان در معامله با شهرداري و خريد ملك از شهرداري، مشمول عنوان مجرمانه مقرر در اين قانون است.»
هرچند اعضاي اصولگراي شورا در برابر اين گزارش موضع منفي گرفتهاند ولي انتظار ميرود كه ساير نيروهاي اصولگرا در اين مورد موضعگيري صريحي داشته باشند و اجازه ندهند كه از سكوت آنها بيش از اين در برابر موضوعي با اين اهميت برداشت منفي شود.
با وجود آن كه گزارش مذكور گام مهمي است كه در مبارزه با فساد برداشته شده و اميدواريم كه به اتهامات مشابه افراد و نهادهاي منسوب به اصولگرايان و نيز غير آنان نيز رسيدگي شود ولي با وجود اين بد نيست كه برخي نكات را براي اصلاح و بهبودي در گزارشهاي بعدي به مديران اين نهاد يادآوري كرد.
١ـ نخستين ايراد به شكل عمومي گزارش است كه نيازمند يك بازنگري نسبت به سرفصلها و نيز لحن و ادبيات اين نوع گزارشهاست كه بايد از قالبهاي حقوقي و گزارش مديريتي محض تبعيت كند.
٢ـ گزارش شفاهي مكمل گزارش اصلي نبايد به گونهاي باشد كه مستمسك و دستاويز عدهاي شود يا گزارش اصلي و مكتوب را تخصيص بزند. براي نمونه آقاي توكلي در مقام توضيح ذكر ميكنند كه: «شهردار تهران نه خودش و نه بستگان درجه اول و ساير خويشاوندان او، از دريافتكنندگان اين املاك نبودهاند.» شايد به لحاظ سياسي و براي كاهش فشار بر شهردار چنين جملهاي بيان شده است ولي اين بيان متضمن يك ايراد منطقي است. گويي كه اگر كسي املاك و اموال شهرداري و دولت را براي خودش يا خويشاوندانش بردارد، خيلي اشكال دارد و اگر اين املاك و اموال به ديگران بخشيده شود، بار سنگيني به اندازه قبلي ندارد؟ واقعيت اين است كه پذيرش چنين گزارهاي منشأ فساد است.
از نظر مردم اتلاف منابع مساله اصلي است و فرقي نميكند كه فرد آن را به جيب خود بريزد يا به جيب ديگران. اتفاقا براي ريختن به جيب خود محدوديت دارد، حداكثر يك يا دو آپارتمان را ميتوان به نام خود زد ولي تعداد ديگران محدوديت ندارند. شايد هم با اين جمله خواستهاند بگويند كه مسئوليت اين واگذاريها متوجه چه كسي است.
٣ـ نكته بعدي به همين نقيصه برميگردد كه در گزارش هيچ اشارهاي نشده كه چرا به اين افراد ملك با شرايط و تخفيفهاي ويژه ملك واگذار شده است. اگر انگيزه مذكور روشن ميشد، حتما به شفافيت اين اقدام غير قانوني كمك ميكرد.
٤ـ در گزارش از ساختار و سازمان و تصويب كننده مقررات مربوط و تصويب كننده نهايي واگذاريها هيچ ذكري به ميان نيامده و به نظر ميرسد كه نوعي تعمد در عدم ذكر اين مساله وجود داشته است. بايد گردش كار ماجرا و اين كه تقاضاها چگونه رسيدگي ميشده و چگونه تصويب ميشده نيز در گزارش ميآمد. حتي تقاضاهاي رد شده نيز ميتوانست به فهم ماجرا كمك كند.
٥ـ در گزارش ذكر نشده كه آيا افراد دريافتكننده ملك خانه داشتهاند يا همه بدون خانه بودهاند؟ به علاوه اصلا اشاره نشده كه آيا قيمتهاي كارشناسي مطابق قيمت بازار بوده يا كمتر از قيمت بازار است. متوسط متراژ املاك واگذاري ١٦٠ متر مربع بود كه خيلي بيش از متراژ معمول است. به علاوه متوسط قيمت متراژ بناهاي واگذاري حدود ٥/٤ ميليون تومان در هر متر مربع است كه مطلقا با آپارتمانهاي ولنجك و نياوران تطابق ندارد حتي قيمت آپارتمان در سال ١٣٩٠ گرانتر از الان بوده است، حداقل بايد دو تا سه برابر اين رقم باشد. گزارش در اين موارد نيز سكوت كرده است.
در هر حال گام اول است و بايد نقاط ضعف آن رفع شود و اميدواريم اين شرايط فراهم شود كه اصلاحطلبان يا افراد علاقهمند به آنان هم بتوانند نهاد مشابه را داشته باشند تا گزارشها رقابتيتر و دقيقتر تهيه شود.»