bato-adv
کد خبر: ۲۸۵۲۵۵

شجاع‌پوريان: اصلاح‌طلبان، ارديبهشت به بهشت مي‌روند

تاریخ انتشار: ۱۰:۵۴ - ۲۱ مرداد ۱۳۹۵
رئيس‌جمهور يازدهم، در سال پاياني دولت خود، دست به تغيير رويكردهايي زده است كه گمان مي‌رود درصدد آن است كه با نزديك شدن به اصولگرايان ميانه‌رو، حريف انتخاباتي خود را در سال ۹۶ از ميان دلواپسان قرار دهد.

در اين باره برخي معتقد هستند كه آقاي روحاني با سياست‌هاي فراگيري كه در پيش‌ گرفته است مي‌تواند اين استراتژي را به‌خوبي اعمال كند.

ولي‌ا... شجاع‌پوريان فعال سياسي اصلاح‌طلب و عضو شوراي شهر تهران، با استقبال از اين روند رئيس دولت تدبير و اميد، معتقد است روحاني تنها فرد مورد حمايت جريان متبوع اوست. شجاع‌پوريان درباره فعاليت‌هاي جبهه اصلاحات، مي‌گويد كه اصلاح‌طلبان به دنبال آسيب‌شناسي انتخابات و فضاي شوراهاي اسلامي شهر و روستا هستند تا از اشتباهات گذشته كاسته و به توان آينده خود بيفزايند.

او در ادامه، نوك پيكان عدم موفقيت كامل اصلاح‌طلبان در اين دوره شوراي شهر را علاوه بر بحث رد صلاحيت‌ها و سلب توفيق حضور بزرگان در اين دوره، به سمت ورزشكاران شوراي شهر گرفته و معتقد است برخي از آنها به دنبال سهم خواهي از دولت بوده و به دليل اينكه دولت زير بار اين درخواست‌ها نرفته، حمايت خود از اصلاح‌طلبان را بعد از سال دوم، سلب كردند.

در ادامه، مشروح گفت‌وگو  ولي‌ا... شجاع را مي‌خوانيد:

روحاني به كسي باج نمي‌دهد روحاني ۹۶ شناخته‌شده‌تر از روحاني ۹۲ خواهد بود

رويكرد جديد آقاي روحاني درباره ارتباط‌گيري با بدنه اصولگرايان، ممكن است شائبه عبور اصلاح‌طلبان از او را قوت بخشد؟
من مخالف اين ايده و مساله هستم. جميع جهاتي كه در سال ۹۲ موجب شد مجموعه اصلاح‌طلبان متقاعد شوند كه از آقاي دكتر روحاني حمايت كنند، در حال حاضر هم وجود دارد. بخش زيادي از آراي اصلاح‌طلبان به‌هرحال متعلق به آقاي روحاني بوده و در سبد راي او قرار دارد. اينكه با معرفي كانديداي جديدي بخواهيم بخشي از سبد راي آقاي روحاني را حذف كرده و انشقاق و تقسيم آرا به وجود بياوريم، موجب خواهد شد كه اتفاقي نظير انتخابات سال ۸۴ رخ دهد كه با چند كانديد وارد صحنه شديم و درنهايت، آرا تقسيم شد.

تجربيات گذشته، شرايطي را فراهم كرده كه اصلاح‌طلبان حتما با نامزد واحدي در انتخابات حضور پيدا كنند؛ اما متاسفانه اختلاف و تشتت باعث مي‌شود كه اصلاح‌طلبان نتوانند با كانديداي اختصاصي خود پيروز ميدان شده و علاوه بر شكست، به راي آقاي روحاني نيز آسيب جدي وارد خواهد شد. واقعيت اين است كه اگر آقاي روحاني در سال ۹۲ براي بخشي از اصلاح‌طلبان شناخته‌شده نبود و تا حدودي به عنوان فردي كه امتحان خودش را پس نداده، محسوب مي‌شد، اما خوشبختانه در اين چند سال و به‌ويژه در مقام تئوري و نظر، آقاي روحاني نزديكي خوبي با آرمان‌هاي اصلاح‌طلبان داشته و حتي در مواردي بيش از آنچه كه انتظار مي‌رفت، موردتوجه بوده و به جريان اصلاحات اهميت داده است؛ بنابراين، براي همگان روشن‌شده كه ايده‌ها و شعارها، دفاع از حقوق شهروندي، احزاب، هنرمندان عرصه‌هاي مختلف، گردش آزاد اطلاعات و نزديكي رويكرد او در سياست خارجي به رويكرد دولت رئيس دولت اصلاحات، مخصوصا در مساله هسته‌اي، براي مردم بسيار ارزشمند است.

استفاده از ظرفيت طيف‌هاي اصلاح‌طلب، حتي اگر يكسري از انتظارات را به‌صورت ۱۰۰ درصدي برآورده نكرده باشد اما از مجموعه اصلاح‌طلبان در بدنه دولت و استانداري‌ها و موارد مختلف تا حد قابل قبولي بهره‌مند شده است. آقاي روحاني نزديكي خود را به شعارهاي اصلاح‌طلبان بيش‌ازپيش نشان داده است. از سوي ديگر، بايد اين مساله را موردتوجه قرار دهيم كه الزامات و شرايط گذشته كشور و تلاش براي عبور از بحران‌هاي ۸ سال گذشته، فرايندي بود كه آقاي روحاني كمك به سزايي براي به ثمر رسيدن اين تلاش‌ها كرده است.

حتي مي‌توان گفت كه دولت با ايجاد فضايي بهتر نسبت به گذشته و شفاف‌سازي‌ها، بيش از انتظارات اصلاح‌طلبان عمل كرده است؛ بنابراين نه در بين تشكل‌هاي اصلاح‌طلب و نه در بين رهبران اصلاح‌طلب، بحثي براي رقيب‌سازي يا عبور از آقاي روحاني وجود ندارد. ممكن است بخشي از جامعه فعالان سياسي اصلاح‌طلبان نظر شخصي داشته باشند اما تابه‌حال، هيچ تشكل اصلاح‌طلبي به عنوان خروجي حزب خود و نظر جمعي، بحث عبور از آقاي روحاني را مطرح نكرده است. شايد اين امكان وجود داشته باشد كه در بحث‌هاي درون‌گروهي، انتقاداتي را مطرح كنند اما اين دليل نمي‌شود كه بگوييم آنها به دنبال عبور از روحاني هستند. با اين شرايط، روحاني در سال ۹۶ شناخته‌شده‌تر از روحاني ۹۲ خواهد بود.

سوال من اين است كه چرا آقاي روحاني همچون سال ۹۲ تمايل جدي براي دفاع از ديدگاه‌هاي خود ندارد؟
اعتقاد من اين است كه آقاي روحاني نسبت به آرمان‌ها، شعارها و وعده‌هاي خود ترديدي نداشته و عقب‌نشيني هم نكرده است؛ اما شرايط سال پاياني دولت متبوع او و اينكه طرف مقابل دولت مي‌خواهد رئيس دولت يازدهم را به فضاي چالش با اركان نظام هدايت كند، آقاي روحاني به‌درستي متوجه شده است كه دلواپسان مي‌خواهند تصويري از رئيس‌جمهور معرفي كنند كه او نمي‌تواند با نيروهاي ارزشي و انقلابي تعامل كند و رويكردي تقابلي با آنها دارد. در اين باره، هجمه‌هاي سنگيني كه از برخي تريبون‌ها در مقابله با دولت و مخصوصا شخص رئيس‌جمهور وارد مي‌شود، نشان از آن دارد كه طرف مقابل به دنبال عصباني كردن رئيس‌جمهور است؛ اما در اين شرايط به نظر مي‌آيد تدبير رئيس‌جمهور اين است كه وارد چنين فضايي نشود. به طوري‌كه رئيس دولت اصلاحات هم در بزنگاه‌هايي كه افرادي به دنبال اين بودند كه او را به چالش بكشند، خوشبختانه با بردباري و خونسردي با اين مساله برخورد كرد. امروز هم آقاي روحاني نه عقب كشيده و نه به دنبال امتياز دادن است. بلكه مقطع زماني فعلي ايجاب مي‌كند كه او در آرامش بيشتري فضاي كشور را مديريت كند.

دليل اينكه در سال پاياني دولت، آقاي روحاني تغيير رويكرد داده را چه مي‌دانيد؟
اگر آقاي روحاني بتواند با حفظ رويكردها و پايداري بر شعارها، بخشي از بدنه عقلاني اصولگرايي را جذب كند مي‌توان این را امتيازي مثبت تلقي كرد و نه منفي! ما بايد با ارزيابي مثبت به اين اتفاق نگاه كنيم كه رئيس‌جمهور با مجموعه عملكردهاي خود، توانسته بخشي از طيف عقلاني اين جريان را با خود همسو كند. در اين باره اگر شخصيت‌هایی مانند آقاي ناطق نوري نيز از آقاي روحاني حمايت كنند بايد آن را علامتي مثبت تلقي كرد. به طور مشخص رئيس دولت يازدهم به دليل اينكه تفكرات و گفتمان فراگيري را دنبال مي‌كند، درصدد جذب بخش قابل‌توجهي از اصولگرايان معتدل است تا با جدا كردن اين طيف از دلواپسان رقيب خود را در انتخابات ۹۶ از طيف دلواپسان انتخاب كند.

درباره انتخابات آينده شوراي شهر، اصلاح‌طلبان و جريان حامي دولت تا چه اندازه براي ورود به اين مساله جدي هستند؟
اصلاح‌طلبان مدتي است آسيب‌شناسي‌هاي جدي را درباره انتخابات شوراها در سطح كشور انجام داده‌اند و تلاش دارند اين دوره با جديت بيشتر و با توان كارشناسي بيشتري حضور پيدا كنند. شوراهاي شهر و روستا از چند جهت از اهميت بالايي برخوردار است؛ اول اينكه اعضاي شوراهاي شهرها و روستاهاي كشور به بالاي ۲۰۰ هزار نفر مي‌رسد كه مي‌توان گفت اين جمعيت بسيار عظيمي است كه مخاطب جريان اصلاح‌طلبي محسوب مي‌شوند. چراكه گسترش نگاه اصلاح‌طلبي در كشور مي‌تواند بسيار موثر باشد. شوراها از اين‌جهت مي‌توانند در انتخابات ملي تعيين‌كننده باشند. به عنوان‌مثال اگر بخش عظيمي از شوراهاي شهر و روستا از جريان اصلاح‌طلبي باشند، در انتخابات‌هاي بعدي تاثيرگذار خواهند بود. جريان اصلاح‌طلب كه به دنبال گسترش تشكل‌هاي مدني و تماس با بدنه اجتماع است، با بهره‌گيري از اين ظرفيت مي‌تواند موفق عمل كند. در دوره گذشته، در انتخابات شوراي شهر به‌قدري منفعل عمل كرديم كه اگر حتي يك‌چهارم افرادي كه در تهران به آقاي روحاني راي داده بودند، يعني افرادي كه نگاه اصلاحي و اعتدالي داشتند، به ليست شوراي شهر در تهران راي مي‌دادند، حتما در اين دوره اكثريت بالاي بيست نفر از اعضاي شوراي شهر، اصلاح‌طلب مي‌شدند و معادلات به‌كلي تغيير مي‌كرد.

مي‌توانستيم در انتخاب شهردار تهران تاثير بگذاريم و هيات‌رئيسه مورد تاييد را در همه ادوار حفظ مي‌كرديم. مي‌توان گفت به همان ميزان كه درجريان انتخابات رياست‌جمهوري حساسيت وجود دارد، در انتخابات شوراهاي شهر هم اين حساسيت به‌صورت جدي پيگيري مي‌شود. حتي مقرر شده است كه در شوراي هماهنگي اصلاح‌طلبان با برگزاري جلسات، به يك جمع‌بندي مشخص از انتخابات شورا در سراسر كشور برسيم و آن را عملياتي كنيم.

چطور مي‌توان سازوكار جدي‌تري را به وجود آورد تا درسال ۹۶ افرادي مثل الهه راستگو از ليست اصلاح‌طلبان بیرون نیاید؟
پيدا كردن سازوكار در اين دوره چندان هم مشكل نيست. در دوره گذشته كانديداهاي شوراها در شرايط و تنگنای ويژه‌اي قرار داشتند. حتي در بحث صلاحيت‌ها، رديفي از افراد صاحب‌نام و باتجربه وجود داشت؛ از جمله خانم ابتكار كه با عدم توفيق ورود به عرصه انتخابات، سبب شد كه شاهد اتفاقات ناگواري باشيم. در آن زمان با تنگناي انتخاب افراد شاخص و امتحان پس داده مواجه شديم كه در اين خصوص، نيروهاي دولت سابق نقش مهمي در اين رد صلاحيت‌ها داشتند؛ اما از هيات نظارت مركزي كه از مجلس نهم بود، اين انتظار مي‌رفت كه رد صلاحيت‌هاي اولي را كه به آن ارجاع شده بود را اصلاح كند اما مجددا همانند دولت عمل كرده و خروجي آن باعث شد كه در خيلي از موارد، راي شاخص و كاملا شناخته‌شده‌اي نداشته باشيم.

مزيتي كه در اين دوره وجود دارد، حضور دولت قانون مداري است كه مي‌تواند با اعمال قانون، شرايط را از فضاي تعصب جدا كند. هيات‌های نظارت هم در سراسر كشور، به نسبت گذشته حتما متفاوت خواهند بود و شايد اتفاقات اين دوره، عكس گذشته باشد و با پديده حضور كانديداهاي متعدد روب‌ رو شويم كه از سلايق و نگاه‌هاي مختلف حضور پيداكرده كه اين اتفاق بسيار ارزشمندي خواهد بود؛ بنابراين وقتي شرايط مناسبي به وجود مي‌آيد، بايد نيروهايي كه شاخصه‌هاي متعددي را دارا بوده و امتحان خود را در برابر مردم پس داده‌اند، حضور پيدا كنند.

كمي به شوراي شهر بپردازيم. به نظر مي‌رسد كه آقاي مسجد جامعي، در سال اول انتخاب به عنوان رئيس شورا، سعي كرد فضاي حاكم بر شوراي شهر را وزارتخانه‌اي اداره كند كه اين امر سبب شد تا او نتواند تعامل بهتري را با گروه‌ها و اعضاي ديگر شورا برقرار كند. با اين تحليل موافقيد؟
مشكلي اصلي در اين دوره براي فراكسيون اصلاح‌طلبان، همان مشكلي است كه پيش از انتخابات به وجود آمد و افراد شاخص در اين شورا ما را همراهي نكردند و اين امر سبب شد نتوانيم با بدنه اجتماعي مدنظر ارتباط مناسبي برقرار كنيم. به طوري‌كه حتي فعالان سياسي در بحث انتخابات شوراها توان زيادي نگذاشتند. گاهي نماينده‌هاي اصلاح‌طلب و فعالان سياسي بعد از يك سال متوجه شدند كه فرد اصلاح‌طلبي همچون من در شوراي شهر حضور دارد و اين فاصله براي ما جالب بود. ۱۴ نفر از ليست اصلاح‌طلبان شوراي شهر در انتخابات راي آوردند و يكي از آنها در اول دوره، حساب خود را با اصلاح‌طلبان جدا كرد.

به هرحال ما ۱۳ نفر باقي مانديم. با وجود اينكه تعداد قابل‌توجهي را تشكيل مي‌داديم اما در برابر اكثريت و براي تعيين رئيس شورا و تركيب هيات‌رئيسه و شهردار، از قدرت تمام برخوردار نبوديم. در چنين شرايطي در سال اول، تعدادي از ورزشكاران كه راي آنها سيال بود، با توجه به وجود دولت جديد، تصور كردند كه با نزديك شدن به اصلاح‌طلبان يا راي دادن به آقاي مسجد جامعي، مي‌توانند امتيازاتي را از دولت بگيرند. آنها با اعتقاداتي كه داشتند، احساس كردند كه به نفعشان است كه به اين طيف در شورا راي دهند. لذا آقاي مسجد جامعي با اختلاف يك راي به عنوان رئيس انتخاب شدند اما با گذشت زمان، دولت انتظارات آنها را فراهم نكرد و اين باعث شد جريان اصلاح‌طلبي تنها در يك دوره، در جايگاه هيات‌رئيسه حضور پيدا كند. البته ممكن است اگر تعاملات بيشتري برقرار مي‌شد، اتفاقات بهتري رخ مي‌داد اما با توجه به اينكه حضور و راي آنها تا حدودي اجاره‌اي محسوب مي‌شد، ما با مشكلاتي مواجه شديم كه بايد اين مسائل را در دوره جديد از اساس حل كنيم.

عملكرد ورزشكاراني كه وارد شوراي شهر شدند را چگونه ارزيابي مي‌كنيد؟
طبيعتا بايد فعالان و تشكل‌هاي سياسي، مجموعه افراد را ارزيابي كنند تا با دقت بيشتر و جامع‌تري موارد را مدنظر قرار دهند و حتي عملكرد كليه افراد اين دوره از شورا را آسيب‌شناسي كرده و متوجه شوند اين قشري كه شما از آنها نام برديد تا چه اندازه توانسته‌اند در شورا تاثيرگذار و خدمتگزار باشند؛ اما آنچه كه قابل كتمان نيست، آن است كه اگر سازوكار انتخاباتي را تصحيح كنيم و به مردم آگاهي دهيم تا دراانتخاب خود تامل بيشتري كنند، آن هنگام مي‌توان انتظار داشت كه افراد توانمندتري به شورا راه يابند.
bato-adv
مجله خواندنی ها