یک سال از برجام گذشته و موج حملات به دولت و شخص رئیسجمهوری به شکل بیسابقهای افزایش یافته است.
روزنامه «شرق» نوشت: «اگر تا پیش از این شکل سخنان مخالفان رئیسجمهوری صرفا نقد و انتقاد بود، این انتقادات هماکنون شکل خط و نشان به خود گرفته است. صریحترین آنها از زبان حمید روحانی مطرح شد. حمید روحانی که عنوان تاریخپژوهی انقلاب اسلامی را یدک میکشد، در نشستی با موضوع سالگرد مشروطه گویا از پروژهای رونمایی کرد که دستکم به عنوان گزینه روی میز در حال بحث است. او در این سخنان رئیسجمهوری قانونی کشور را به خیانت متهم کرده و گفته بود باید بنا بر این جرم دادگاهی شود. حمید روحانی از لزوم عبور از «احمدینژاد» و «روحانی» به صورت همزمان در انتخابات ٩٦ صحبت کرده است. به نظر این فعال اصولگرا، «روحانی» به دلیل آنچه «خیانت» خوانده و «احمدینژاد» به دلیل «مکاتب ناسیونالیستی و شبههناک، شایسته مملکتداری اسلامی نیستند و باید رد صلاحیت شوند.» حجتالاسلام علمالهدی، امام جمعه معروف مشهد هم در سخنانی تند در تازهترین خطبهاش گفته بود: «آقای سادهلوحی میگوید ما با برجام عزت پیدا کردیم! چه عزتی؟ این که شرکت مدلینگ ایتالیایی بیاید، عزت است؟ این را در برجام پیش بردید؟ چرا دستگاههای دانشبنیان خارجی حاضر نیستند سرمایهگذاری کنند؟ این عزت است؟»
این عبارات شاید تندوتیزترین سخنان و البته صریحترینشان علیه رئیسجمهوری باشد. سخنانی که ناظر به آینده سیاسی رئیسجمهوری است که بنا بر روال معمول باید در انتخابات آینده ریاستجمهوری هم دوباره نامزد شود. پیشتر البته اکثریت قریب به اتفاق فعالان اصلاحطلب بر حمایت همه جانبه از نامزدی دوباره روحانی تأکید کردهاند. حالا با این سخنان این احتمال مطرح میشود که آیا اصالتا کار روحانی قرار است به دور دوم کشیده شود؟ نگاهی به موج حملاتی که علیه دولت روحانی در همین چند ماه گذشته به راه افتاده است، نشان میدهد سیل انتقادات و حملات علیه رئیسجمهوری از حالت معمول و طبیعی خارج شده و شکل بیسابقهای یافته است؛ آن هم در دور اول یک رئیسجمهور. به نظر میرسد آن چه در حال وقوع است، از جنس فشارهایی است که دولتها اغلب در سالهای پایانی دور دوم خود با آن مواجه بودهاند. پروژه «مشاییسازی» برای روحانی با برادرش به نام حسین فریدون، پرونده فیشهای حقوقی و البته حملات همه جانبه به توافق هستهای. روحانی که در همه فیلمهای تبلیغاتی و انتقادات به واسطه قرارداد سعدآباد و تعلیق فعالیتهای هستهای از سوی اصولگرایان هدف انتقاد قرار میگرفت، اکنون شدیدتر از گذشته با نقد منتقدانش مواجه است؛ تا جایی که او را به خیانت متهم میکنند. به نظر میرسد داستان ریاستجمهوری ٩٦ پیچیدهتر از آن است که در ابتدا به نظر میرسید. پرسش این است، آیا تلاش برای تخریب دولت روحانی و یک دورهای شدن دولت او به نتیجه میرسد؟
این پرسش را با فعالان سیاسی در میان گذاشتیم که پاسخ آنها را در پی میخوانید.
سناریوهای مختلف انتخابات ٩٦ از زبان حقشناس
محمدجواد حقشناس، از اعضای شورای مرکزی حزب اعتماد ملی در گفتوگو با «شرق» در این باره چند سناریو را مطرح کرد. او میگوید: «سناریوی اول به عنوان پروژه خودانصرافی روحانی مدنظر جریان مقابل است. آنها در تلاش هستند تا عرصه را برای ایشان تنگ کنند که این خود در دو فاز تعریف میشود. یعنی فضا را به گونهای برای او یأسآور و غیرقابلتحمل کنند که روحانی خود به این نتیجه برسد که حضورش در انتخابات به مصلحت خود، کشور و جامعه نیست و بر این اساس داوطلبانه از عرصه کنار برود. این سناریوی کمهزینه است.»
او در توضیح فاز دوم سناریوی اول هم گفت: «در این سناریو هم روحانی باید انصراف بدهد اما عملا مجبور به انصراف میشود. نشانههای پروژه تلاش برای این اجبار را از طریق فشار به نزدیکان رئیسجمهوری شاهد هستیم. پروژهای که سال گذشته شکل گرفت و تعدادی از خبرنگاران را بازداشت کردند. از طرف دیگر پروژههایی مثل ادعای دست داشتن نزدیکان رئیسجمهور در برخی انتصابات مثل همین انتصاب مدیرعامل بانک ملت و کلیدزدن پروژه سرخهایها.»
حقشناس اضافه کرد: «همچنین طرح برخی ادعاها درباره شرایط تحصیل برادر رئیسجمهور هم در همین راستا صورت میگیرد.»
او سناریوی دوم را پروژه ردصلاحیت روحانی اعلام کرد و گفت که اگر پروژه خودانصرافی به نتیجه نرسد، این امکان وجود دارد که بحث عدم صلاحیت روحانی را مطرح کنند که این موضوع هم قبلا کلید خورده است. مثلا در انتخابات گذشته آقای هاشمیرفسنجانی حذف شد. رد صلاحیت حجتالاسلام سیدحسن خمینی هم گام دوم این پروژه بود.
او اضافه کرد: در همین حال برای آن که هزینه حذف روحانی را هم کم جلوه بدهند، امکان دارد که محمود احمدینژاد را هم حذف کنند تا به افکار عمومی بگویند که هم رئیسجمهور قبلی حذف شده و هم رئیسجمهور فعلی.
او ادامه داد: مشابه همان کاری که در انتخابات گذشته با حذف همزمان هاشمیرفسنجانی و اسفندیار رحیممشایی انجام شد. اگر چه این چهرهها متوازن نبودند اما به نظر میرسد برای حذف هم به دنبال چنین توازنی باشند.
حقشناس در ادامه ابراز عقیده کرد: اگر سناریوی اول و دوم به نتیجه نرسد، ممکن است که از طریق ورود رقبایی که شانس پیروزی روحانی را کاهش میدهند، احتمال برد او را کم کنند. در این مرحله جریان مقابل اشتباهات سال ٩٢ را تکرار نخواهد کرد و مثلا با شش نامزد وارد عرصه نخواهد شد. در اینجا حضور احمدینژاد اگر چه در زمره اصولگرایان نمیگنجد اما یک منتقد جدی است که میتواند فضا را به سمتی ببرد که رأیآوری روحانی را کم کند.
هجمهها را با هدف یک دورهای شدن آغاز کردند
عبدالله ناصری، فعال سیاسی اصلاحطلب، هم در پاسخ به این پرسش «شرق» که آیا موج تخریبها علیه روحانی میتواند یک دورهای شدن او را رقم بزند، گفت: جریان تندروی رقیب به طور طبیعی این هجمه را شروع کرده بود؛ به این امید که آقای روحانی برای اولین بار در تاریخ جمهوری اسلامی رئیسجمهوری تک دورهای شود. بنا بر این حملات را شروع کرده بودند اما نکته مهم این بود که سخن آقای حمید روحانی به نظر من خیلی اهمیت نداشته و در کشور جایگاهی ندارد.
او اضافه کرد: اما نکته مهم این است که نقد و انتقادات به ویژه در موضوع برجام از برخی تریبونهای نماز جمعه شروع شد. طبیعی است که برجام یک برگ برنده برای دولت آقای روحانی است ولی نکتهای که شاید حملهکنندگان به آن توجه نکردند و به این دلیل باید به افکار عمومی پاسخگو باشند، این است که پرونده مذاکرات هستهای و برجام متعلق به دولت است یا متعلق به حاکمیت؟ این در حالی است که مقام معظم رهبری بارها خودشان گفتند که روند کلی مذاکرات با هماهنگی و نظر ایشان از آغاز شکلگیری پرونده تا به سرانجام رسیدن برجام صورت گرفته است.
ناصری افزود: اما نهایتا چون منتقدان یک هدف داشتند و آن این بود که شرایطی را پدید آوردند که آقای روحانی را یک دورهای کنند یا افکار عمومی از آقای روحانی برگردد یا این که سازمان رأی آقای روحانی مختل شود یا در نهایت خود آقای روحانی در شرایطی قرار بگیرد تا در دوره دوم نامزد نشود، بنا بر این هجمهها را شروع کردند.
ناصری افزود: به نظر من این انتقادات ادامه یافته و افزایش خواهد داشت اما قطعا مصداق آب در هاون کوبیدن است و برجام یک دستاورد بزرگ است و آثار ملموس آن برای جامعه ما کوتاهمدت نیست بلکه میانمدت و درازمدت است. از طرفی آقای روحانی باید از این امتحان خود را خارج و فضای ایجاد شده را به نحوی بتواند مدیریت کرده و رأی خود را دچار اخلال نکند.
این فعال اصلاحطلب گفت: ستاد رسانهای آقای روحانی باید پیش از این برای تبیین ابعاد مختلف برجام برنامهریزی میکرد. این موضوع را خیلی از کنشگران تذکر دادند و عنوان کردند که صرف امضای قرارداد الزاما نباید یک دستاورد کامل محسوب شود بلکه پیچیدگیهای این پرونده مهم بود که باید بیان میشد و این در حالی است که بخش درخور توجهی از جامعه آن را درک نکرد که به نظر من این هم ناشی از ضعف خود دولت بود. دولت باید سازوکار رسانهای، اطلاعرسانی و اعتمادسازی افکار عمومی را در خود را سامان بدهد و سخنگوی دولت با قدرت بیان بیشتری ظاهر شود. در واقع سخنگوی دولت این مسائل را باید بیان کند. او باید به این فضاسازیها پاسخ بدهد.
اگر خواهان محاکمه رئیسجمهوری هستند، ایرادی ندارد
مرتضی حاجی، از فعالان اصلاحطلب، هم در این باره به «شرق» گفت: انتقاد که مانعی نداشته و سازنده است ولی عیب کار زمانی است که تهمت و توهین را با انتقاد همراه میکنند و نگران این موضوع هستند که مردم از آقای روحانی برای بار دوم استقبال کنند؛ آن هم بیش از دوره اول. به همین دلیل در یک اقدام پیشگیرانه در تلاش هستند که چهره ایشان را تخریب کنند.
حاجی اضافه کرد: ظاهرا آن چیزی که برای برخی از افراد مطرح نیست، نظر مردم است که چقدر از رئیسجمهوری خود راضی و تا چه اندازه امیدوار هستند که مسائل آنها حل شود و یک زندگی نسبتا آرام و رو به رشد داشته باشند. این شایعات از قبل هم مطرح بود که ایشان یک دورهای خواهند بود. اینها در واقع بر آن هستند که زمینه یک دورهای شدن او را فراهم کنند. اگر چه به نظر من خیلی بعید است در این کار موفق شوند؛ چرا که در حال حاضر همچنان مردم از روحانی حمایت میکنند و به طرحها و راهکارهای آقای روحانی امیدوار هستند.
حاجی اضافه کرد: ایشان موفق شدند که تورم را تکرقمی کنند و برای اقتصاد هم رشد اقتصادی پنج درصد را پیشبینی کردهاند. تحقق این موارد رضایتمندی مردم را به دنبال دارد اما این افراد نمیخواهند این موفقیتها به کام مردم شیرین شود و در عین حال باعث توفیق مجدد آقای روحانی در انتخابات دوره بعد شود. به همین خاطر این شیوه را شروع کردند. با این حال از این نکته غافل هستند که این تریبونها و سخنرانیها و نیز برخی مطالب در برخی رسانهها بر علیه ایشان، محبوبیت آقای روحانی را افزایش میدهد و ضریب موفقیت ایشان را برای دور بعد بالاتر خواهد برد.
حاجی در ادامه سخنانش گفت: چیزی که مهم است، رعایت اخلاق در نقد است. دادن نسبتهای ناروا به یکدیگر، دشمنی و نگرانی امنیتی ایجاد میکند. به نظر من همه حق انتقاد دارند ولی باید اخلاق و ادب را در آن رعایت کنند. اگر خواهان محاکمه رئیسجمهوری هستند، هیچ ایرادی ندارد. فقط اتهام او را بیان کنند ولی این که او را تهدید کنند و نسبت ناروا به او بدهند، درست نیست. همچنین مقایسه رئیسجمهوری با برخی از شخصیتهای منفور تاریخی کاری ناروا، زشت و غیراخلاقی است.
ایده حذف روحانی اجماع ندارد
آذر منصوری، از اعضای حزب اتحاد ملت، هم در واکنش به شدت گرفتن حملات علیه روحانی گفت: «تحلیلم این است که با توجه به این که کمتر از یک سال به پایان دور اول ریاستجمهوری روحانی باقی مانده است، اتاق فکر رقیبان جدی دولت که طیف تندرو اصولگرا هستند، دستور کار جدیدی را عملیاتی کردهاند و هر چه به انتخابات نزدیکتر بشویم، این حملات و تخریبها شدت خواهد گرفت؛ اگر چه تجربه انتخابات قبلی نشان میدهد که آنها با مشکلات زیادی روبهرو هستند و احتمال این که بتوانند به راحتی موفق شوند، چندان زیاد نیست. به نظر میرسد که طیف مخالفان دولت برای انتخابات ٩٦ رقیب جدیای در برابر روحانی ندارند و اتکایشان بر روشهایی است که در دورههای گذشته هم استفاده میکردند. اولین کار تخریب بیامان دولت و دستاوردهای دولت است؛ با این شیوه که آن را در مقابل منافع کشور قرار دهند. دوم این که همه تلاششان را برای ایجاد یک دو قطبی خواهند کرد. دو قطبیای که یک سر آن تندروهای اصولگرا و سر دیگر دولت و حامیانش خواهند بود. رقیبتراشی در طیف اصلاحطلب برای تضعیف دولت روش دیگرشان خواهد بود. بخشی از رویکرد این جریان هم رویکرد حذفی نسبت به رقیب خود است و این که اساسا امکان حضور و رقابت به روحانی در انتخابات آینده داده نشود. این مطالبه طیفی از اصولگرایان است که به نظر میرسد هنوز به یک مطالبه که بیانگر اجماع بین اصولگرایان باشد، نرسیده است. چون بر اساس تحلیلهای خودشان نامزد بخش زیادی از آنها همچنان روحانی است.»
منافع برخی به خطر افتاده است
مرتضی مبلغ که سابقه حضور در وزارت کشور دولت اصلاحات را دارد، هم درباره هجمهها به دولت روحانی گفت: این موضوع امر جدیدی نیست. از همان ابتدای دولت آقای روحانی انتقادات تندروها شروع شد و از انتخابات هفتم اسفند این موج اوج گرفت و البته قابل پیشبینی بود که در آستانه انتخابات دور دوم این موضوع اوج خواهد گرفت. دلیل آن هم روشن است. در گذشته منافع بسیار گستردهای برای این جریانها تأمین شده بود که در آن سوءاستفادهها و اختلاسها و فسادهای هزاران میلیارد تومانی مشاهده میکردید و در همه زمینههای دیگر مضاف بر مسائل اقتصادی این روند ادامه داشت. این منافع با رویکرد و انتخاب آقای روحانی توسط مردم متوقف شد. از سویی کسانی که از این منافع بهرهمند بودند، نمیتوانستند ساکت بنشینند. پس باید هم مردم را به خاطر تغییر رویکردشان تنبیه کنند و هم این که فضای سیاهی را درست کنند که از یک طرف دولت زمینگیر شود و نتواند کار کند و به اهداف خود برسد و از طرف دیگر برای دوره آینده با زمینگیر کردن دولت و سیاهنمایی افکار عمومی نتوانند به بازتولید گذشته پرداخته و به اصطلاح خود دولت را یک دورهای کنند.
مبلغ اضافه کرد: این حرکتهایی که در چند روز گذشته شاهد آن بودیم، این که اهانت و توهین به اوج خود رسیده است و همه مرزهای اخلاقی را درنوردیدهاند، به خوبی تحلیل گذشته را نشان میدهد که به خطر افتادن منافع یک عده در کشور چقدر جدی است و برخی هم در تلاش هستند که به بازتولید جریانها و روند گذشته دست بزنند.
این فعال سیاسی اصلاحطلب افزود: به نظر من به حدی سطح آگاهی مردم افزایش پیدا کرده و به حدی با خسارتهای عمیق و گستردهای که در سالهای گذشته برای کشور توسط تندروها ایجاد شده، آشنا شدند که این عملیاتهای جریانهای تندرو در مردم نمیتواند تأثیر چندانی داشته باشد و موفق نخواهد بود. منتها دائما این حرکتها به جامعه خسارت وارد میکند و فرصتها را از خدمتگزاران کشور میگیرد، فضای جامعه را مخدوش میکند و این اتفاقات مضر و خطرناک برای جامعه میافتد.
دولت در هفته دولت شفافسازی کند
شهربانو امانی، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران هم در این رابطه به «شرق» گفت: اشخاصی که امروزه دولت را مورد انتقاد قرار میدهند، در واقع خود را صاحبان اصلی مملکت و حتی بعضا مردم فهیم، آزاده و بزرگوار ایران میدانند و هرگاه فرصت پیش آمده و به طور رایگان تریبونهای مختلف در اختیار داشتند، هیچگاه در مقابل صحبتهای خود و هزینههایی که بر کشور وارد میکنند، پاسخگو نیستند. در واقع با توجه به فرصتهای پیشآمده سعی میکنند، بیشتر از گذشته خودنمایی کنند.
امانی اضافه کرد: از زمان شروع به کار دولت یازدهم تلاش کردند که موانع بسیار بلند و سختی را پیشروی آقای روحانی قرار دهند. آن هم در حالی که باتلاقی را تحویل دولت دادند و هر قدمی که آقای روحانی برمیدارد، ابعاد و مشکلاتی که به وجود آمده و به دولت ایشان تحمیل شده است، بیشتر خود را نشان میدهد.
او ادامه داد: آقای روحانی در این سه سال دیکتهای را نوشته است که قابل دسترسی و نقد برای مردم است و منتقدانی که از همان روز اول در حال انتقامگیری از رأی مردم بودند، دولت را زیر ذرهبین داشتند و مشکلات بسیار عدیدهای برای دولت به وجود آوردند. این افراد باید جواب دهند که مسئولیت آنها چیست و چهکاره مملکت هستند. جای تعجب است که فقط یک قوه را نقد میکنند و به جای پاسخگویی و روانسازی و کمک به قوه مجریه در واقع فقط رئیسجمهور را مسئول پاسخگویی و نقد میدانند.
امانی اضافه کرد: متأسفانه انگار برخی هیچ مسئولیتی ندارند به جز تخریب دولت و تضعیف دولت. من معتقد هستم که آقای روحانی کارنامه خود را به مردم ارائه خواهد داد و یکی از مظلومیتهای دولت روحانی این است که حتی تیم اطلاعرسانی دولت وظایف خطیر خود را انجام نداده است. به نظر من تمامی ارکان دولت باید در هفته دولت موظف شوند گزارش عملکرد خود را به مردم ارائه دهند و تا جایی که امکان دارد موانع پیشپای داخلی و بینالمللی را بیان کنند. دولت باید در هفته دولت شفافسازی کند.
احتمالِ تک دورهای بودن دولت روحانی زیاد نیست
امیر محبیان، تحلیلگر اصولگرا هم با اشاره به شانس روحانی در مقابل گزینههای احتمالی اصولگرا و فرضیه تک دورهای بودن دولت روحانی به ایلنا گفت: «به دلایلی که میتوان بازشکافت و زیاد هم پنهان نیست، احتمال تک دورهای شدن که هر بار در دور دوم انتخابات ریاستجمهوری مطرح میشد، در این دوره شدت بیشتری گرفت اما احتمال عقلی هر چند وجود دارد اما احتمال وقوعی آن با شرایط فعلی خیلی زیاد نیست.»
طرح دادگاهیکردن روحانی حاشیهای است
عباس سلیمینمین، فعال سیاسی اصولگرا هم با طرح این ادعا که بحث یک دورهای کردن روحانی را اصلاحطلبان برای نخستین بار مطرح کردند، افزود: «آنها گفتند که برای دور بعد بهتر است ظریف و جهانگیری نامزد شوند و آقای روحانی نیاید. آقای زیباکلام هم این بحث را مطرح کردند. آنها تصور کردند آرا و محبوبیت آقای روحانی کاهش یافته است، بنا بر این این بحث را پیش کشیدند. اگر چه من با وضعیت امروز این قضیه را خیلی ممکن نمیدانم، چون در واقع اگر خطاهای رئیسجمهوری کنونی آن قدر زیاد شود که لازم شود مراجع قانونی وارد شوند اصلا بحث دیگری است و الان در این حد، چنین بحثی مطرح نیست. نمیدانم این بحثهای سیاسی با چه هدفی مطرح میشود. نیروهای یک طیف احساس میکنند روحانی به لحاظ اقتصادی نتوانسته اقدام مؤثری صورت دهد برای همین با برخی مسائل سیاسی دارند این مسئله را جبران میکنند. تصور دیگری هم دارم و آن این که آقای روحانی برخی منابع مالی را که بعد از برجام به دست آورده ذخیرهسازی کرده است تا در آستانه انتخابات آزاد کند. الان هم به نظر میرسد برخی اصولگراها آن را پی گرفتهاند و ظاهرا مسئله جدی شده است اما از سویی اظهار نظر یک نفر درباره درخواست دادگاهی کردن رئیسجمهوری نباید شما را به واکنش وادار کند. آقای حمید روحانی یک نظری داده است. نظرش طبیعتا نظر یک فرد است.
فضاسازی رسانهای است
ناصر ایمانی، روزنامهنگار اصولگرا هم با اشاره به این که «فردی اظهار نظر شخصی کرده و حملات تندی که از نظر من کاملا غلط است، متوجه رئیسجمهوری کرده» افزود: «این که کسی بخواهد راجع به رئیسجمهور قانونی کشور که از سوی مردم انتخاب شده است چنین اظهارنظرهایی بکند، محکوم است. قانون اساسی کشور ما این اجازه را به مردم داده است که رئیسجمهور دیگری را انتخاب یا ایشان را ابقا کنند. کسی حق ندارد روی رأی مردم تأثیر بگذارد و مردم حق دارند به هر کس که میخواهند رأی بدهند. البته در ٣٥ سال گذشته مردم همیشه در دو دوره انتخاباتی یک رئیسجمهور را انتخاب کردند اما قرار نیست فکر کنیم این داستان تا سالیان سال ادامه پیدا میکند. به نظر من این صحبتهایی که درباره دادگاهی کردن رئیسجمهور مطرح میشود، هیچ تأثیری بر نظر شورای محترم نگهبان در تأیید یا رد صلاحیتها ندارد. قانون اساسی ما برای همه یکسان است و اگر قرار شود رئیسجمهوری به دادگاه برود مانند سایر افراد عادی خواهد بود و فرقی نخواهد داشت اما به معنای این نیست اگر چنین اتفاقی بیفتد، ایشان رد صلاحیت میشود. ضمن این که اصلا هیچ موردی هم نیست که رئیسجمهور ما، آقای روحانی بخواهند دادگاه بروند. اینها بیشتر فضاسازی سیاسی است که یکی، دو نفر ایجاد میکنند.
تحلیل عباس عبدی از سخنان حمید روحانی
بخواهند روحانی را رد کنند، تبلیغ نمیکنند
عباس عبدی، از تحلیلگران جریان اصلاحطلب هم درباره احتمال به بار نشستن تخریبها علیه دولت روحانی و یک دورهای شدن ریاستجمهوری به دو پرسش «شرق» جواب داده است.
حملات علیه دولت و شخص روحانی شدت گرفته است. به گمان شما شدت گرفتن حملات میتواند نشانه جدی شدن تلاش برای یک دورهای کردن دوران ریاستجمهوری آقای روحانی باشد؟
ربطی چندانی میان این دو نیست، چون این طبیعی است که مخالفان درصدد انتخاب نشدن دوباره رقیب باشند ولی افزایش این حملات بیش از این که ناشی از عزم آنان برای تحقق این هدف باشد، به نوعی نشانه تشتت و فقدان اعتماد سیاسی آنان است. البته فراموش نکنیم در این بستر نه چندان نرم گروههای زیادی خوابیدهاند و هر کدام خواب خود را میبینند و دعوای میان خودشان هنوز شروع نشده است. توجه کنیم که بسیاری از حملات به روحانی بیش از این که حمله به او باشد، جاهای دیگر را نشانه میگیرد. این که میگویند رهبری را مجبور به پذیرش برجام کردند، نه با واقعیت انطباق دارد و نه با سخنان ایشان. مگر چه فشاری بود که ایشان نتواند مانع تصویب برجام شود؟ این انتقادها هم معطوف به اثرگذاری بر طرف خارجی است. در غیر این صورت پذیرش مردم هم ناشی از تأیید رهبری بود، چون تأیید و رد این موضوع در صلاحیت هیچ کسی جز رهبری نیست. این نوع اظهارنظرهای دلسوزانه مشکوک به نظر میرسد و درصدد القای مطالب دیگری است.
آقای باهنر میگوید کسی باور نمیکند سفرهای احمدینژاد انتخاباتی نیست. از طرفی شما پیش از این گفته بودید به دلایل گوناگون احمدینژاد در انتخابات حاضر نخواهد شد. برخی معتقدند احتمال دارد احمدینژاد و روحانی همزمان رد صلاحیت شوند. این احتمال را چقدر جدی میدانید؟
در همان گفتوگو هم گفتهام آمدن او در عرصه عمومی از روی ناچاری است ولی در نهایت نخواهد آمد و اگر بیاید هم تأیید صلاحیت نمیشود، چون پرونده باز دارد و علمای قم هم بیش از هر چیز دیگری در این مورد حساس هستند. بر خلاف روحانی که قم رابطه خوبی با او دارد و شورای نگهبان هم حتی اگر بخواهد نمیتواند این موارد را نادیده بگیرد. رد صلاحیت نامزد مستقر امری سیاسی تلقی خواهد شد و برخی اعتبارهای موجود را از میان خواهد برد. به علاوه نیمهکاره ماندن برجام برای کشور هزینهبر است. حتی بیش از شرایط پیش از برجام هزینه تولید میکند و این دولت باید آن را به سرانجام برساند. بنابراین معقول نیست برای چنین هدفی برنامهریزی کنند. همچنین اگر میتوانستند یا میخواستند چنین کنند، نیازی به تبلیغات نبود. مگر آقای هاشمی را رد کردند، قبلش تبلیغ کردند؟ اتفاقا اگر بخواهند چنین کنند، جلوی تبلیغات را میگیرند.
به خدا دیگه کشش ندارم کابوس 4 سال دوم احمدی نژاد رو تحمل و تصور کنم .
آگه الان هم چیزی از انقلاب مونده به خاطر وزرای کارکشته و باسابقه روحانی به مولا .
مگر نه کی میتونست این خرابه وزارت نفت رو به 4 میلیون تولید برسونه .
کی می تونست تورم حدود 50% رو بعد 30 سال 9% کنه .
کی می تونست باتلاق تامین اجتماعی رو درست کنه
گی متیونست تصمیمات یک شبه ادغام 4 وزارت خونه و آشفتگی های حاصل از اونو جمع و جور کنه .
من رییس ستاد ولایتی بودم تو یکی از بزرگترین شهرهای ایران ، اما قسم میخورم به جز وزرایی با
سابقه ی 20 سال وزارت کسی نمی تونست این کشتی در حال غرق رو نجات بدن .
تو رو خدا واقع بین باشید پرایدی که می گفتیم قوطی کبریت ، در عرض 2 سال شد 20 میلیون . خدایی کی بآور میکرد یک دفعه دلار 900 تومن بشه 3500 ، بعد رییس جمهور مملکت بگه تقصیر جمشید بسم الله بود که گرفتیمش !
الانم روحانی دوباره رای میراه ، حتی بیشتر از دور اول ، اما من نمی تونم درک کنم چرا بعضی طرفدار تورم نژادن !
آگه اصول گرا هستن که احمدی نژاد رو هیچ اصول گرایی قبول نداره،
آگه ولایتی هستن که هیچ کس به اندازه احمدی نژاد ضد ولایت نبود .
بابا به والله به جز بدبختی چیزی برامون نداشت.
این همه آدم های بزرگ و ولایتی تو اصولگراها هست .
مگه دیشب شریعتمداری کیهان نگفت که تورم نژاد ، انحراف پیدا کرد .