bato-adv
کد خبر: ۲۸۱۷۹

سعید حجاریان و بولدوزر مهرورزی!

دکتر صدیق سروستانی

تاریخ انتشار: ۱۲:۳۶ - ۲۲ تير ۱۳۸۸


دکتر صدیق سروستانی عضو هیئت علمی جامعه شناسی دانشگاه تهران در وبلاگ شخصی خود، جامعه شناسی زمینی مطلبی درباره ی سعید حجاریان منتشر کرده است. صدیق سروستانی نوشته است:

سعید حجاریان را در اوایل دهه ی هفتاد و در جلسات کمیته ی علمی سمینار ملی امنیت اجتماعی می دیدم که باعث و بانی آن وزارت کشور بود و بعد دیگر هیچ وقت او را ندیدم. البته این طرف و آن طرف، چیزی از او می خواندم تا سر و کله ی سعید عسگر پیدا شد و موتور هزار و گلوله و شورای شهر تهران و مشاهدات طباطبائی و … … … و حجاریان که نزدیک بود بمیرد ناچار به ویلچیری شدن رضایت داد.

اما زمانه هم خیلی نامرد است!
سعید حجاریان آدم گمنامی نیست، آدم بی نظیری است. ترورش هم بی نظیر بود. زندان کردنش هم بی نظیر است. حجاریان اما مظلوم هست. روی ویلچیر است. بیمار است. فلج است. به قول همسرش، مثل یک بچه به مراقبت نیاز دارد. و خودش به تنهایی قادر نیست از عهده ی کارهای شخصی اش بر آید. و لابد از نظر طایفه ی مهر ورزان، این روزها زندان اوین برای او جای مناسبی است. پیروزی بیست و چهار و نیم میلیونی همین شیرینی ها را هم دارد!

اما زمانه هم خیلی نا مرد است!
یک همچو آدمی را به جرم فکر کردن و اظهار نظر کردن، به زندان انداخته اند تا یاد بگیرد چگونه از عهده ی کارهای شخصی اش بر آید. مهم نیست که برای چنین متفکر و صاحب نظر بزرگی با این شرایط وقتی برای فکر کردن و نوشتن باقی می ماند یا نمی ماند. من فکر می کنم حجاریان ، در کل جهان تنها زندانی با این شرایط باشد. آن وقت ما توقع داریم از پیامبرمان در جهان کاریکاتور هایی نکشند که نماد خشونت باشد یا مسلمانان را مشتی افراد بیابانی، بی تمدن، تروریست، نشان ندهند.

اما زمانه هم خیلی نامرد است!
تعجب نمی کنید که دانشگاهیان ، چه استادان همکار او و چه شاگردان و دانشجویانش همه خفه شده اند؟!

تعجب نمی کنید چرا هیچ کس پیشنهاد نمی کند و داوطلب نمی شود که برود زندان و سعید حجاریان را بخاطر خدا و انسانیت ، تر و خشک کند؟!

تعجب نمی کنید که چرا هیچکس پیشنهاد نمی کند و داوطلب نمی شود که به جای سعید حجاریان برود زندان و گروگان شود ، تا حجاریان را بیاورند بیرون و مثل برخی دیگر حصر خانگی کنند و خانواده اش بتوانند این بیمار بی نظیر را تیمار کنند ؟!!

من که نه جانی دارم که به چیزی بیارزد و نه چندان آبرویی ، اما جسم ناقصی دارم ، حاضرم با همین جسم ناقص به جای سعید حجاریان بروم زندان یا اگر اجازه بدهند بروم او را تر و خشک کنم . هل من ناصر ینصرنی ؟ آیا کسی مرا یاری می کند ؟

عاقل بجهد ز پیش شمشیر
من کشته ی سر بر آستانم

البته می دانم نمی شود . اما نوشتم که در تاریخ دانشگاه و دانشگاهیان بماند . هم چنانکه آن پیرزنک با کلاف کوچکی از نخ در صف خریداران یوسف ایستاد . گفتند یوسف را به هزاران سکه ی زر نفروشند ، تو با این کلاف نخ یوسف می خواهی ؟!! گفت می دانم نمی دهند ، می دانم نمی فرو شند . اما می خواهم نام من هم در ردیف خریداران یوسف ثبت شود .

اما زمانه هم خیلی نامرد است !!
اما زمانه هم خیلی نامرد است و طاقت نمی آورم . از پس هزینه های خاموشی و فراموشی که اندک اندک نابودم می کند بر نمی آیم و می گو یم :

ای سخت دلان سست پیمان این شرط وفا بود که بی دوست
بنشینم و صبر پیش گیرم
دنباله ی کار خویش گیرم ؟!!


یا حق

bato-adv
پرطرفدارترین عناوین