فرارو- گارسا و ماندرا، کنیا- مردانی که اولین خط دفاع در کنیا را تشکیل میدهند کسانی هستند که برخلاف گروه نظامی الشباب، کفشهای کتانی یا صندلهای لاستیکی به پادارند و کلاههای لبهدار و لباسهای دسته دوم به تن میکنند.
به گزارش فرارو به نقل از فارین پالیسی، آنها پلیس حفاظت کنیا میباشند که به گاردهای محلی نیز مشهورند. اعضای این گروه دامداران ساده، کارمندان بازنشسته دولت و مردم محلی معمولی هستند که برای دستمزد ناچیز نود دلار در ماه کار میکنند. در این گروه هر کس جز پلیس و نظامیان حرفهای یافت میشود. بسیاری از آنها اسلحهی سالهای خدمت خود را ناشیانه به دست میگیرند، گویی نمیدانند چگونه از آن استفاده کنند.
این گروه نامنظم حفاظتی به بنیادی استراتژیک و امنیتی در کنیا تبدیلشده است که با ناامنیهای شمال شرق مقابله میکند. این گروه پس از حملههای ویرانگر الشباب به دانشگاه گاریسا در سال گذشته تشکیل شد که به مرگ 148 نفر انجامید.
هدایت این گروه را محمود صالح بر عهده دارد که از هیئت دیپلماتیک فراخوانده شده است و استراتژی جدیدش تقویت و حرفهای ساختن شبهنظامیان داوطلب است. او قصد دارد از دانش محلی این افراد برای گشت زنی در مرز گسترده کنیا با سومالی استفاده کند.
پس از حملات سال 2011 سومالی، موج حملات تروریستی به کنیا افزایش یافت؛ ازجمله حملاتی با تلفات گسترده در گاریسا و فروشگاه وستگیت نایروبی در سال 2013 که به در آن 67 نفر کشته شدند. شمال شرق کنیا شاهد بمبارانهای مداوم از جانب سومالی، گروگانگیری امدادگران و کمین در مسیر اتوبوسهای مسافربری بوده است. توانایی جنگجویان سومالی در ترکیب و همرنگ شدن با جوامع محلی در دهانه مرزی و بازگشت سریع به سومالی پس از حملات تروریستی، مقابله و متوقف کردن آنها را دشوار کرده است.

تا همین اواخر، این خطرات توسط سیاست دولت که افسران پلیس را به مناطقی دور از محل زندگیشان میفرستاد، دوچندان میشد. بهمنظور کاهش فساد، پلیسهایی که به شمال شرق کنیا اعزام میشدند زبان محلی آن منطقه را صحبت نمیکردند و درک کمی از درگیریها و آشوبهای محلی داشتند. بنابراین از سال 1990، انجمنهایی در این منطقه شکل گرفت که گروهی نظامی از داوطلبان محلی تشکیل دادند تا جنگهای درون قبیلهای و دزدی از دامها را کنترل کنند- دو مشکل بزرگ منطقه که افسران پلیس دولت برای مقابله با آنها آمادگی نداشتند.
اکنون صالح تلاش دارد سیاست استقرار افسران پلیس در مناطقی دور از خانههایشان را تغییر دهد. اما او توقع دارد گاردهای محلی نقش بیشتری در مقابله با تهدیدهای الشباب ایفا کنند. علاوه بر افزایش تعداد آنها از سیصد نفر در اوایل 2016 به هزار عضو، رئیس امنیت منطقه میگوید میخواهد برای آموزش و پرداخت حقوق دولتی رسمی آنها برنامهریزی کند. از این طریق میخواهد از افرادی که خطرناکترین شغل ممکن در مرز کنیا- سومالی را برعهدهگرفتهاند، تشکر کند.
صالح گفت: "ازآنجاییکه اعضای گارد از انجمنهای محلی هستند، میتوانند به مناطقی بروند که پلیس معمولی نمیتواند." آنها در بستر خشک رودخانهها گشت زنی میکنند و رد پای دامها را در شب تا انبوهترین بوتهها دنبال میکنند. جاب برونجو فرمانده پلیس ماندرا، شهری در دورترین نقطه شمال شرقی کشور گفت: "گاردهای محلی بیگانههای سومالیایی را میشناسند و پیچیدگیهای این منطقه را بهخوبی بلدند."
اکثر واحدها در عصر شروع به گشت زنی میکنند. ابتدا از گلهدارانی که در مراتع دور گشت زدهاند و هتل داران اطلاعاتی کسب میکنند تا ببینند چه افرادی وارد شهر شدهاند. سپس پای پیاده به راه میافتند؛ چشمانشان در تاریکی به دنبال هر چیز غیرعادی است و گوشبهزنگ صداهای عجیب. آنها راههای متروک و دورافتاده را دنبال میکنند یا چهارراههای خالی را تا صبح زیر نظر میگیرند و برای اینکه هشیار بمانند اغلب یک ماده محرک محلی به نام "میرا" (Miraa)میجوند.
اخیراً شبی در ماندرا، گاردهایی که در بستر خشک یک رودخانه گشت زنی میکردند بسیار مضطرب بودند زیرا چند ماه پیش سومالی یک بمب کنار جادهای در این منطقه کار گذاشته بود.
جایی دیگر در یک شهر مرزی و نزدیک به سومالی، گروه دیگری از گاردهای محلی در تاریکی در کمین افرادی بودند که از سیاهی شب بهعنوان پوششی برای ورود به کنیا استفاده میکنند. در این منطقه تنها یک حصار سیمی دو کشور را از هم جدا میکند.
عبدالله خلیل ابراهیم داوطلبی از گابابا (شهری کوچک در 110 مایلی شرقِ گاریسا) میگوید: "شب زمان مهمی است. شب زمانی است که اتفاقات زیادی میافتد و در جادههای پانیا (Panya) رفتوآمد میشود."
گاردهای محلی موفقیتهای قابلتوجهی داشتهاند. اواخر سال گذشته، پس از ربوده شدن معلمی از داداب (اردوگاه پناهجویان سومالی در شمال شرق) گاردهای محلی گروگان گیران را تا خارج مرز در اردوگاهشان در سومالی دنبال کردند. با تکیهبر هوش و ذکاوتشان، دستگاههای امنیتی سومالی و کنیا توانستند در یک عملیات نجات مشترک معلم را نجات دهند.
با هماهنگتر شدن گاردهای محلی با نیروهای امنیتی کنیا، تغییرات مهمی در این گروهها ایجاد میشود. درگذشته هرکسی میتوانست به نیروهای حفاظت پلیس بپیوندد. اما اکنون بهعنوان یک شرط رسمی، صالح سابقه کیفریِ تمام اعضا را کنترل میکند تا یک عضو جدید سیاستهای حساس قبایل منطقه را بر هم نزند. او همچنین میخواهد اعضای پیر که قدرت بدنی کافی ندارند را بازنشسته کند.
برای خالف حسین محمد که 62 سال دارد و بیش از یک دهه در گارد محلی بوده است، این تصمیم صالح همانند یک سیلی بر صورتش است. او میگوید: "تا زمانی که در منطقه ناامنی وجود داشته باشد، در گارد میمانم و مبارزه میکند."
نگرانیهای جدیدی درباره سوءاستفاده اعضای گارد محلی از قدرتشان وجود دارد. هرچه به سرویسهای امنیتی رسمی که به نقض حقوق بشر متهماند نزدیکتر میشوند، تنش میان آنها و افراد عادی بیشتر میشود. برخی افراد در ماندرا میگویند اعضای گارد خودسرانه مردم را دستگیر میکنند؛ شکایتی که علیه نیروهای امنیتی نیز وجود دارد و میگویند که فساد آنها به گاردهای محلی نیز منتقلشده است.
علی یوگای مددکاری که با افراد جوان در ماندرا کار میکند گفت: "مردمدارند اعتمادشان را به این گروه از دست میدهند. آنها افراد محلی هستند و فکر میکردیم به ما کمک خواهند کرد."