بخش بزرگی از آن تخریب شده است و بخشی دیگر هم به گاراژ ماشینهای سنگین راهداری گدوک تبدیل شده است. کاروانسرای گدوک که قدمتی بالغ بر 400 سال دارد، سالهاست که در سرما و گرمای گردنه گدوک رها شده است.
ستوان «آلکس بارنز» در سفرنامه خود از گدوک به عنوان دروازه خزر یاد کرده و مدعی شده که اسکندر در همین گردنه به دنبال داریوش بوده است!
میگویند نادرشاه افشار در لشکرکشی خود در سال ۱۱۲۰ خورشیدی در گردنه گدوک از فاصله ۲۰ متری مورد اصابت گلوله قرار گرفت و دستش به شدت مجروح شد و پسر ارشدش را عامل این ترور دانست، سپس دستور داد رضاقلی میرزا را در همان گردنه گدوک از دو چشم کور کنند.
در خاطرات «عطاءالله خان معینلشگر سوادکوهی» نیز آمده است: محمدعلی شاه قاجار پس از آنکه از سلطنت خلع شد، با لشکر 6 هزار نفری از سمت روسیه وارد ایران و در گردنه و کاروانسرای گدوک مستقر شد.
اگرچه قدمت کاروانسرای گدوک به روزگار صفویان و دوران پر رونق شاه عباس میرسد اما تا اواخر دوره قاجار هم پناهگاه در راهماندگان بوده است. رضاخان در چهلمین روز زندگی خود، پدرش را از دست میدهد. نوشآفرین مادر او از آلاشت به تهران مهاجرت میکند. در این سفر، نوزاد به شدت بیمار شد و با رسیدن به گردنه و کاروانسرای گدوک در فیروزکوه یخ زد و مادرش فکر کرد او مرده است. بنابراین به دلیل سرمای زیاد و عدم امکان کندن زمین برای دفن در زمان مناسب، او را در اصطبل حیوانات قرار داد و رضاخان با گرمای فضولات حیوانی احیاء شد و به زندگی برگشت. به همین دلیل به کاروانسرای گدوک، پناهگاه رضاخانی نیز میگویند.
در کتاب استرآبادنامه آمده است: «در سمت شمال شرقی رودخانه گورسفید به گدوک شاه عباسی رسیدیم. پای گدوک کاروانسرای خرابهای بود که میگفتند از بناهای شاه عباس کبیر است. راه از یک صحرای وسیعی بود که متدرجا ارتفاع پیدا میکرد. ارتفاع اراضی فیروزکوه ۲۲۳۰ ذرع بود. وقتی که پای کاروانسرای گدوک شاه عباسی رسیدیم ارتفاع زمین به ۲۶۰۰ ذرع رسید ...»
از نوشته کتاب اینطور برمیآید که کاروانسرای گدوک از اواخر دوره قاجار رها و رو به ویرانی است، تا اینکه در سال ۱۳۳۸ راه و ترابری وقت، کاروانسرا را از مالکش خریداری و از آن به عنوان راهدارخانه محور گدوک استفاده کرد. در سال ۱۳۵۳ قسمتی از سقف و دیواره کاروانسرای گدوک آسیب دید که توسط راه و ترابری استان مازندران مرمت شد و این کاروانسرا به پارکینگ ماشینآلات برفروب، لودر و بولدوزر راه و شهرسازی شهرستان گدوک تبدیل شد.
حالا کاروانسرای گدوک که شاهد بخشی از تاریخ ایران بوده است، به پارکینگ و تعمیرگاهی برای ماشینهای سنگین راهداری تبدیل شده و روغن ماشینها را در آنجا تعویض میکنند. در و دیوار خرابهاش را دود سیاه گرفته است. سگهایی که دیگر به درد گله نمیخورند هم آنجا خانه کردهاند.
مامور راهداری گدوک به خبرنگار ایسنا میگوید: نگهبان قبلی کاروانسرا گاوهایش را در اینجا نگه میداشته و همین جا هم نان میپخته است.
ورود عموم به کاروانسرای گدوک ممنوع است زیرا آنجا ملک اداره راه و شهرسازی مازندران محسوب میشود.
با توجه به موقعیت جغرافیا و سرمای شدید، این کاروانسرا سرپوشیده ساخته شده است و معماری کوهستانی دارد. کاروانسراهای پوشیده کوهستانی از اتاقهای گنبددار مرکزی یا یک ردیف گنبددار و تعدادی اصطبل که در همان ردیف قرار دارند تشکیل شدهاند. اکثر کاروانسراهای کوهستانی کاملا سرپوشیده، بدون حیاط و دارای اجاقهای متعدد یا بخاری دیواری در داخل بنا هستند. همچنین از هر طرف بسته و پوشیده است و به راحتی میتوان جلوی بادهای مزاحم و برفهای زمستانی و تگرگهای بهاری و پاییزی را گرفت و کاروانیان را از این گونه آسیبها درامان نگه داشت.
کاروانسرای گدوک بین دو استان تهران و مازندران مانده است و با بازدیدهای پیدرپی سازمان میراث فرهنگی استان تهران در آذرماه سال 1378 به فهرست آثار ملی اضافه شده و میراث فرهنگی استان مازندران آن را به حال خودش رها کرده است.
کاروانسراها یکی از المانهای اساسی معماری ایرانی است و از دید لغتشناسی یک واژه سلجوقی محسوب میشود. در ایران قدیم به کاروانسراها رباط میگفتند. این واژه در ادبیات عرفانی و در حالت مجازی به عنوان محل استقرار موقتی انسان تا رسیدن به مقصد یعنی اشاره به «این دنیا و گذار و فانی بودن آن» دارد.
به نوشته حسن اصانلو و آرش مروتی در کتاب «جستاری در تاریخ معماری و شهرسازی ایران» در ایران به فاصله هر چهار فرسنگ (26 کیلومتر) کاروانسرایی برای توقف و استراحت کاروانیان بنا شده است. معماری کاروانسراهای ایران بسیار متنوع است.