یادداشت دریافتی- سیدصادق محمدی وفایی؛ اعتیاد یکی از معضلات مهم کشور است که عده زیادی از افراد را گرفتار خود کرده است از همه بدتر به دنیا آمدن فرزندی از زوجین آلوده به مواد مخدر میباشد که آن فرزند بیگناه چه خود بخواهد و چه نخواهد به رنج اعتیاد آلوده شده است.
دلم میسوزد برای بچهٔ معتادها که تا چشم باز میکنند، هوای منزل را دودی و مسموم میبینند. تا درک و فهمشان روشن میشود، خود را نیز گرفتار میبینند! کمی که بیشتر به خود آیند، درمی یابند:
یکم:
این دود سیاهی که بارها دیدند و به اجبار بوییدند و استشمام کردند، از بزرگترین گرفتاریها و دردهای جامعه است که هر بختی را سیاه میکند.ای خدای بزرگ! چه بسیارند بچههایی که با این آتش و دود میسوزند ولی خیلیها هم بیخیالانه از کنار آنها میگذرند!
دوم:
دریافتند دود مواد، سرشار از مرض است، ولی با این حال، چنان در تار و پود معتادان نفوذ میکند که ترک آن سخت و ترک زن و بچه بسیار آسان خواهدشد! دل معصوم و مظلوم فرزند پدر و محبت او را طلب میکند اما دریغا همه وجود پدر خمار دگری و موادی است!
من گرفتار تو بودم تو دچار دگری
من همه مست تو اما تو خمار دگری
د فتر شعر دل من همه لبریز تو بود
سر سودای تو اما به گذار دگری
توی فقط بابای من و از تو داشتم انتظار نگاهی و هوس بوسهای اما چه کنم همه فکر و ذکر تو، به دست آوردن موادی و دود کردن حال و ایندهای!
هوس بوسهٔ تو وسوسهٔ جانم بود
لیک آغوش تو تن پوشهٔ یار دگری
سوم:
دریافتند این دودها با اینکه آزار دهنده و مریض کنندهاند، با قیمت سر سام آوری به وجود میآیند! و به حدی گران تهیه میشوند کهگاه پول نانی هم باقی نمیگذارند.
ای خدای من تا کی گریه مادر و خماری پدر و نداشتن پول نان و کرایه سرویس و... را تجربه و تحمل کنم؟ وقتی میدانم پدر در لاک شوم اعتیاد و مادر ریالی ندارد، چگونه بیخیال درس بخوانم و مدرسه بروم؟
چهارم:
دریافتند، دودی شدن علاوه بر سوزاندن پولها، توان کار و آبرومندی را هم میسوزاند.ای بابای معتادم! من خود با چشم خویش دیدم، در پارکی معتادی جان داده بود و بدنی مچاله شده داشت شخصی، پا بر پشت او گذاشت تا کمی راست قامتش کند و در تابوت جا داده شود!
راستی برایم بگو تو چگونه و در کجا جان خواهی داد؟
پنجم:
دریافتند همین دود باعث اختلاف والدین است. این دود شوم باعث میشود، بابا خیلی وقتها، به منزل نیاید و با دوستان معتادش مواد دود کند!
ما بچهها اول از اختلاف و بگو و مگو والدین در آزار بودیم اما هرچه گذشت وجودمان سرشار از ترس شد که نکند پای شوم طلاق هم به میان آید.
متاسفانه برای برخیها طلاق آمد برای برخیها بابا رفت و در خرابهها سکونت کرد و... وای اگر مادر ی معتاد شود (گاه) چه خواهد شد؟!
به گزارش قانون، قاضی مقدس بازپرس ویژه دادگستری بوشهر گفت: «دختر بچهای که از قسمتهای مختلف بدن مورد آزار و اذیت قرار گرفته بود به بیمارستان شهدای خلیج فارس منتقل شد. مادر معتاد این دختربچه از دو روز قبل از شیراز به بوشهر آمده بود و در خانهای با یک فرد معتاد به ماده مخدر شیشه زندگی میکردند.
با توجه به ارتباط نامشروع فرد معتاد با مادر این دختربچه، علت و انگیزه این کودک آزاری از سر راه برداشتن طفل برای رسیدن به خواسته غیرشرعی عنوان شده است.
این فرد جانی با آتش فندک همه بدن این دختربچه را سوزانده و علاوه بر شکستن دنده و کور کردن دو چشمش، متاسفانه با زدن ضربه با شیء سخت به سرش، او را دچار ضربه مغزی کرده است.»
ششم:
آن یکی گفت نمیدانستم اعتیاد با اعتیاد فرق میکند. شیشه را فقط در پنجره و درها میدیدم ولی دریافتم، موادی به نام شیشه وجود دارد، که از معتاد به آن باید فرار کرد!
این شیشه معتادش را سرشار از توهم میکند! شیشهای گاهی زن و بچه خود را میکشند به خیال اینکه جان دشمنش را میگیرد!
ایا شنیدهاید فرزند معتادی چون بابایش موتوری خرید خوشحالانه سوار موتور شد تا کیفی کند ولی بعد از ساعتی پدر با دست خونین برگشت! گفتند چرا دستت خونین است؟! گفت دشمنم را کشتم. چون با او رفتند دریافتند فرزند خود را کشته است!
اما دو تذکر
یکم:
همه مراجع مواد مخدر (تریاک، هروئین، کراک و...) را حرام کردهاند. در فتوای مراجع آمده است:
«استعمال مواد مخدر یکى از محرمات است که ادله مختلف شرعی بر حرمت قطعى آن دلالت دارد. بر همه مسلمانان واجب است که از این مواد پلید پرهیز و اجتناب کنند. فرزندان و بستگان و آشنایان خود را از آنها شدیداً بر حذر دارند.
هرکس هر گونه کمکى به کشت و تهیه و حمل و نقل و پخش این مواد کند، مشمول مجازات الهى خواهد بود. هرگونه درآمدى از آن حاصل شود، حرام و نامشروع است» آیت الله مکارم شیرازی، استفتاآت، ج۳، س۴۹۷.
یکی از مهمترین و بنیادیترین قواعد فقهی قاعده «قاعده لاضرر و لاضرار فی الاسلام» است. مرحوم سید ابو الحسن اصفهانی رحمه الله در کتاب وسیلة النجاة و بسیاری از مراجع تقلید و فقهای عظیم الشان با استناد به همین دلیل به حرمت استعمال مواد مخدر حکم نمودهاند.
بر اساس این قاعده هر چیزی که ضرر فاحش دارد حرام میباشد و مشمول آیه شریفه «و لاتلقوا بایدیکم الی التهلکة» است. به نظر میرسد که مهمترین دلیل حرمت مواد مخدر همین قاعده «لاضرر و لاضرار فی الاسلام» باشد، بخصوص که ضرر و زیان این مواد اولا فاحش و شدید است و ثانیا آثار آن به خود فرد مصرف کننده آن مواد منحصر نمیشود بلکه خانواده و اطرافیان فرد معتاد و کل جامعه بشری از این بابت متحمل خسارات و زیانهای شدید و غیر قابل جبرانی میشوند.
مرحوم آیت الله بروجردی رحمه الله در ملاقات با رئیس سازمان جهانی مبارزه با الکل فرمودهاند: «علت حرام بودن شرب خمر، مسکر بودن آن و زوال عقل است و وقتی عقل زایل شد، تکلیف هم ساقط میشود و انسان به مرحله حیوانی سقوط میکند». (۱)
و این آثار بعینه و بلکه شدیدتر در مواد مخدر هم وجود دارد. از این رو استعمال آنها نیز مانند استعمال مسکرات حرام است.
حضرت امام کاظم (ع) مى فرماید: خداوند شراب را به جهت اسمش حرام نکرد بلکه به خاطر آثار و مفاسدش آن را ممنوع کرده است. بنابراین هر چیزى که کار و تاثیر شراب را داشته باشد مانند خمر است (و حرام است).
مرحوم شهید مطهری میفرماید: «در زمان شارع تریاک و اعتیاد به آن وجود نداشته است و ما در ادله نقلیه دلیل خاصی در باره تریاک نداریم اما به دلایل حسی و تجربی زیانها و مفاسد اعتیاد به تریاک محرز شده است پس در اینجا با عقل و علم خود به یک ملاک یعنی یک مفسده لازم الاحتراز در زمینه تریاک دست یافتهایم. و ما به حکم اینکه میدانیم که چیزی که برای بشر مضر باشد و مفسده داشته باشد از نظر شرعی حرام است حکم میکنیم که اعتیاد به تریاک حرام است و اگر ثابت شود که سیگار سرطان زا است یک مجتهد به حکم عقل حکم میکند که سیگار شرعا حرام است. ۲
دوم:
از معتادان که مریضهای جامعه هستند انتظاری نیست. اما پرسش این است چرا برخی از جوانان با اینکه این همه عوارضات شوم را برای معتادان میبینند به سمت اعتیاد میروند؟!
چرا برخی از والدین، دختر عزیزشان را به عقد معتادی در میآورند؟!
ای مسلمانان!
چرا برخی از مردم با مواد فروشان رفیقند و از اموال حرام آنها استفاده میکنند؟
چرا گاهی از داراییهای حرام آنها تمجید میکنند؟! چرا برخیها هر گز مواد فروشان ظالم را، نهی از منکری نمیکنند؟!
آیا نهی از منکر نکردن و این بیتفاوتیها، ستم به جامعه نیست؟ این همه غفلت و بیتفاوتی چرا؟!
از شخصی پرسیدند: چگونه است که در زمان گذشته خیلی از افراد ادعای پیغمبری میکردند اما در زمان ما آن گونه نیست؟ گفت: در این زمان مردم از بس که ظلم و ستم به یکدیگر میکنند دیگر کسی نه از خدا یاد میکند و نه از پیغمبر.
منابع:الکافى، ج ۶، ص ۴۱۲ عَنْ أَبِى إِبْرَاهِیمَ ع قَالَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى لَمْ یُحَرِّمِ الْخَمْرَ لِاسْمِهَا وَ لَکِنْ حَرَّمَهَا لِعَاقِبَتِهَا فَمَا فَعَلَ فِعْلَ الْخَمْرِ فَهُوَ خَمْرٌ
۱. سید حسن اسعدی، مجموعه مقالات برگزیده، جلد سوم، روزنامه رسمی جمهوری اسلامی ایران، قوه قضائیه، ۱۳۷۹، ص ۸۴.
۲. شهید مرتضی مطهری، آشنائی با علوم اسلامی، اصول فقه - فقه، انتشارات صدرا، ج ۳، ص ۵۲.