دغدغه این روزهای فرهنگستان هنر، کسب درآمد است. نهادی که یکی از ارکان اساسی سیاستگذاری فرهنگ و هنر کشور است، در یکی، دو سال اخیر با اجاره سالنها به بخش خصوصی و تمرکز بر چاپ و فروش کتاب بیشتر به سمت کسب درآمد رفته است تا پژوهش و سیاستگذاری.
یک سال از آخرین روزهایی که زمزمههای ابقا یا رفتن علی معلمدامغانی از فرهنگستان هنر پیچیده بود، میگذرد. سال گذشته دوره پنج سال ریاست این شاعر ٦٣ ساله به اتمام رسید و صحبتهای غیررسمی در مورد باقی ماندن او در این سمت یا جایگزینشدن افراد دیگری همچون سیدمحمد بهشتی یا علی منتظری گفته میشد.
فرهنگستان هنر بهعنوان یکی از نهادهای اصلی فرهنگ و هنر کشور در جلسه شورای انقلاب فرهنگی در اسفند ١٣٧٧ بهعنوان مؤسسهای با شخصیت حقوقی مستقل، که به نهاد ریاستجمهوری وابسته است، تصویب شد. هدف از تشکیل این نهاد فرهنگی، پاسداری از میراث فرهنگی و هنری اسلامی و ملی و پیشنهاد سیاستها، راهبردها و دستیابی به آخرین یافتهها و نوآوریها و نیز ارتقای فرهنگ اسلامی برای مقابله با تهدیدهای فرهنگ مهاجم عنوان شد. درحالحاضر ١٧ سال از آغاز به کار فرهنگستان هنر گذشته و در این مدت، هنرمندان یا اصحاب فرهنگی مختلف، رئیس آن بودهاند. براساس ماده هشت اساسنامه فرهنگستان هنر، رئیس این نهاد از میان سه نفر از صاحبنظران برجسته کشور به پیشنهاد مجمع عمومی و حکم ریاست عالیه فرهنگستان برای چهار سال منصوب میشود و انتخاب مجدد وی برای یک دوره دیگر بلامانع است اما با گذشت یک سال از دوره اول ریاست علی معلمدامغانی، او همچنان سکان ریاست فرهنگستان را برعهده دارد با اینحال آنچه اینروزها فرهنگستان هنر را خبرساز کرده است، پایان همکاری با ٢٨ نفر از کارکنان این نهاد و نحوه فعالیتهایی است که در یکی، دو سال گذشته به جای تمرکز بیشتر روی پژوهش بهعنوان یکی از کارکردهای اصلی فرهنگستان هنر به سمت راههای درآمدزایی رفته است.
کوچکسازی بخش پژوهشاواخر مرداد سال جاری فرهنگستان هنر همکاری خود را با ٢٨ نفر از کارکنان فرهنگستان هنر، که در بخشهای مختلف فعالیت میکردند، قطع کرد. ماجرا از این قرار بود که در دولت قبل، افراد جدیدی، گروه حراست فرهنگستان هنر را در دست گرفتند و با ورود آنها، تعدادی از کارکنان این نهاد گزینش شدند و از آنها آزمایش مورفین گرفته شد. بخش زیادی از این افراد در این گزینش قبول و برخی هم مردود شدند که در نهایت با معرفی منابعی برای مطالعه بار دیگر پذیرفته شدند و به کار بازگشتند. بعد از آنکه قراردادهای کارکنان فرهنگستان هنر در اواخر فروردین و اوایل اردیبهشت منعقد شد، بار دیگر بخشی از کارکنان مورد گزینش قرار گرفتند که ٢٨ نفر شامل مدیرکل روابطعمومی، معاون نمایشگاهی صبا، مدیرکل پشتیبانی و نیروی انسانی، دبیر گروه نقاشی، دبیر گروه هنرهای تجسمی، دبیر گروه چندرسانهای، یکی از اعضای گروه روابط بینالملل، چند عضو مجموعه پژوهشی و... از ادامه همکاری با فرهنگستان هنر بازماندند. در نامهای که در اختیار این افراد قرار داده شده، آمده است که براساس رأی کمیته گزینش، پایان همکاری شما در فرهنگستان هنر اعلام میشود. در این نامهها دلیل پذیرفتهنشدن این افراد در گزینش نیز بیان شده بود. البته کسانی که پایان همکاری آنها با فرهنگستان هنر اعلام شده، در اعتراض به این اقدام خواستار تجدیدنظر در متن نامه شده و گفتهاند؛ ترجیح میدهند استعفا دهند تا اینکه نامهای با چنین محتواهایی به آنها داده شود.
یکی از بخشهایی که تحتتأثیر این گزینشها، نیروی انسانی بیشتری را از دست داد، مجموعه پژوهشی فرهنگستان هنر است؛ بخشی که اتفاقا یکی از ارکان اصلی تأسیس این فرهنگستان را تشکیل میدهد. البته مجموعه پژوهشی در یکی، دو سال گذشته با فرازوفرودهایی مواجه بوده بود و بحث مالی آن نیز در نوسان بود. تعدادی از طرحهای پژوهشی این مجموعه لغو شدند و بیشتر به سمت چاپ و فروش کتاب پیش رفته است. در این مدت هم غیر از کل آثار انتشاریافته، فقط دو کتاب نفیس که یکی از آنها «شاهنامه طهماسبی» با قیمت یکمیلیونو صدهزار تومان و «شاهکارهای هنری ایران در موزه لهستان»، منتشر شدهاند. ضمن اینکه مجموعه پژوهشی فرهنگستان هنر در دو سال گذشته چهار مدیر عوض کرده است. آخرین آنها، علیرضا اسماعیلی است که مدیر بخش انتشارات نیز هست و با حفظ سمت، سرپرستی بخش پژوهش را برعهده دارد. پیش از او بهمن کاظمی، مرحوم مختار علیزاده و علیاکبر رضایی این بخش را مدیریت میکردند. یکی از اتفاقهایی که در دوران مدیریت بهمن کاظمی روی داد، اختصاص میزان قابلتوجهی از بودجه فرهنگستان هنر به بهمن کاظمی بود تا کتابهای شخصی خود را همچون موسیقی اقوام «عرب»، «ترکمن»، «تالش» و... منتشر کند.
مواد شوینده در تالارهای هنرییکی دیگر از فعالیتهای فرهنگستان هنر، اجاره تالارها به بخش خصوصی است.
هرچند اجاره تالار و آمفیتئاتر نهادهای دولتی به بخش خصوصی که شاید امکان تأسیس چنین مکانهایی را ندارند، موضوع تازه یا شگفتیسازی نباشد، بااینحال در بسیاری از موارد سعی میشود، تالاری که اجاره داده میشود، با اهداف و کارکردهای آن مؤسسه یا نهاد تطابق داشته باشد. فرهنگستان هنر نیز بهدور از این جریان نبوده و تالارهای ایران و باربد را که در ساختمان اصلی فرهنگستان هنر واقع در خیابان ولیعصر است و تالارهای مجموعه فرهنگی - هنری آسمان را واقع در زعفرانیه، به بخش خصوصی اجاره داده است. این درحالی است که برخی از این شرکتها نه فقط ماهیتی فرهنگی- هنری ندارند بلکه کاملا تجاری هستند. یکی از آنها شرکت هنکل آلمان بوده که در زمینه مواد شوینده فعالیت میکند و براساس شنیدههای غیررسمی، برای یک روز اجاره سالن مجموعه فرهنگی -هنری آسمان ٢٥ میلیون تومان پرداخت کرده است.
عملکرد فرهنگستان هنر در دو سال اخیر در حالی موردبررسی است که پیش از این هم نارضایتیهایی نسبت به عملکرد این نهاد صورت گرفته بود. در سال ٩٠ جمعی از کارمندان فرهنگستان هنر در نامهای خطاب به معلمدامغانی از عملکرد مدیریتی او انتقاد کردند: «باندبازیهای پیدرپی، جابهجاییهای نابجا و سوءمدیریت چنان بر این فرهنگستان تاخت که فرهنگستان هنر مانند نیستانی گرفتار در آتش قدرت به خاکستر افسوس تبدیل شد».
آنها در این نامه از برکناری مدیرانی چون بهمن نامورمطلق، حسن بلخاری، عبدالمجید شریفزاده، کیانی، کیاسری، رضایی، یارزاده و حیفومیلهای مالی فرهنگستان هنر بهشدت انتقاد کرده بودند. از سوی دیگر اتفاقات دیگری مثل تخصیص بودجه ٦٠٠ میلیونی پژوهش تنها به دو نفر که یکی از آنها فقط به مدت یک ماه معاونت این نهاد هنری را برعهده داشت و معلق نگهداشتن پژوهشهایی حول محورهای محلی در ارتباط با شاهنامهخوانی لرستان که در سال٩١ تصویب شد، در سکوت ماند.
فرهنگستان هنر در حالی با اجاره تالارها و کوچکسازی مجموعه پژوهشی درگیر شده است که قبلا با برگزاری برنامههای پژوهشی همچون گردهمایی مکتب شیراز « هنر، ادب و اندیشه سدههای هفتم، هشتم و نهم هجری قمری »، همایش عبدالقادر مراغی (موسیقیدان بزرگ قرن هشتم و نهم هجری)، همایش شاهنامهنگاری، گردهمایی گنجینههای ازیادرفته هنر ایران، کنگره بینالمللی مولانا، گردهمایی مکتب اصفهان (هنر، ادب و اندیشه) یا برگزاری دوسالانههای بینالمللی در زمینه هنرهای تجسمی و سینما مانند دوسالانه نقاشی جهان اسلام، دوسالانه فیلم جهان اسلام و... برای فراهمکردن بستر پژوهشی و تولید و انتشار مقالههایی در این زمینه گام نهاده بود. بسیاری از این برنامهها نهتنها برای محققان داخلی برنامهریزی میشدند بلکه با دعوت از پژوهشگران خارجی یا دریافت مقالاتی از آنها در همایشها زمینه ارتباطهای بینالمللی را ایجاد کرده بود.