میرجلالالدین کزاری درباره اشتباههای زبانی هشدار داد و گفت: لغزش و بیراهگی میتواند زبان پارسی را از شکوه و سنجیدگی و زیبایی شگرف آن بیبهره بدارد.
این استاد زبان و ادبیات فارسی در گفتوگو با ایسنا، درباره اشتباههای رایج زبانی گفت: لغزشها را میتوان در چند گونه و گروه گنجانید و ردهبندی کرد. پارهای از لغزشها، لغزشهایی است که به دبیره و خط بازمیگردد و از نگاهی فراخ برای اینگونه لغزشها دو انگیزه میتوان داشت: یکی آن است که نویسنده متن از دانش بایسته در نوشتن واژگان برخوردار نیست، از این روی واژگان را به نادرست مینویسد. انگیزه و خاستگاه دیگر این لغزش آن است که نویسنده متن بیانگارد که به ریخت و گونه دیگر بنویسد، خواندن آن آسانتر خواهد بود.
او در ادامه افزود: آنچه این لغزشگاه دوم را از لغزشگاه نخستین جدا میدارد، این است که لغزشگاه نخستین از بیدانشی نویسنده مایه میگیرد. لغزشگاه دوم از دریافت نادرست نویسنده از زبان و دبیره یا خط آن. من نمونهای بیاورم از این لغزش دومی. در متنهای رسانهای چندی است میبینم که تنوین در وامواژههای تازی به جای آنکه با نشانه ویژه این هنجار زبانی نوشته شود با حرف «ن» در این متنها به نگارش درمیآید. خواستمان از تنوین در این نمونه همان است که آن را «تنوین نصب» مینامند.
این شاهنامهپژوه با بیان مثالی تشریح کرد: برای نمونه «واقعا» که باید با الفی که دو خط بر بالای آن نهاده شده است، نوشته بشود با «ن» نوشته میشود. شاید کسی بگوید این شیوه نگارش خواندن واژه را آسانتر خواهد کرد. اما واژههایی از اینگونه در زبان پارسی، واژههایی هستند که چنان کاربرد گستردهای یافتهاند که بسیار دور مینماید کسی با آنها آشنا نباشد و در خواندنشان با دشواری روبهرو بشود. چاره کار دست یازیدن به اینگونه نابهنجاریهای دبیرگی (رسمالخط) نیست؛ چاره در آن است که به جای اینگونه واژگان یا به جای هر واژهای دیگر از واژههای پارسی بهره ببریم. برای نمونه به جای «واقعا» میتوانیم از واژه «به راستی» بهره بجوییم.
کزازی با بیان اینکه لغزش دیگر که زیانی به زبان میرساند در رده بالاتر از لغزش نخستین جای دارد،گفت: این لغزش در کاربرد واژگان پارسی است به گونهای نادرست و نابهنجار. اگر بخواهیم نمونهای در پیوند با نمونه پیشین بیاوریم میتوانم از واژه «گاهاً» یاد کنم که کاربردی گسترده در زبان یافته است. حتی میبینیم گاهی دانشآموختگان و دبیران هم آن را به کار میبرند.«گاه» واژه پارسی است و روا نیست که ما آن را با تنوین که نشانهای در زبان دیگر است بپیوندیم. به جای «گاها» که ترکیبی نابهنجار و دلآزار است به آسانی میتوان «گاه»، «گاهی» یا «گهگاه» را به کار ببریم.
او درباره لغزشهای نحوی در زبان نیز بیان کرد: سومین لغزش که زیانبارتر از گونه پیشین است، لغزشهای نحوی است. لغزشهای نحوی لغزشهایی هستند که ساختار درونیتر و نهادینتر زبان را آماج میگیرند؛ زیرا در هر زبان نحو است که ساختار جمله را پدید میآورد. لغزش در واژه به هر پایه زشت و زیانبار باشد، در تنگنای واژه میماند. اما لغزش در جمله، که لغزش نحوی است، ساختار زبان را آسیب میتواند رسانید. اگر نمونهای آوردم جای «را» که نشانه کاررفته رایی (مفعول بیواسطه) است در نحو زبان پارسی پس از کاررفته (مفعول) است. هر چه این نشانه از کاررفته خویش بیش جدا بیفتد، ساختار جمله سستتر و بیآیینتر خواهد شد.
کزازی زبان پارسی را پارادوکسیکال دانست و ادامه داد: به هر روی زبان پارسی زبانی است با ساختاری ناسازورانه (پارادوکسیکال). این زبان هم زبانی است سختجان، استوار از سویی؛ از سویی دیگر به پاس این استواری و سختجانی زبانی است که لغزشها، آسیبها، نابهنجاریها به آسانی در آن آشکار و پدیدار میشود و زبان را از ریخت میاندازد. مانند گوهری رخشان که کمترین خراش و گرد آشکارا به چشم میآید، از فروغ و زیبایی آن میکاهد. اما شکافی بزرگ در تخته سنگی سترگ چندان نمودی نمیتوان داشت. پس هنگامی که ما ایرانیان، پارسیزبانان این زبان گرامی را بهکار میبریم باید بسیار باریکبین و به پروا باشیم. زیرا لغزش و بیراهگی میتواند این زبان را از شکوه و سنجیدگی و زیبایی شگرف آن بیبهره بدارد.
این نویسنده و مترجم در پاسخ به این پرسش که برای بهبود این لغزشها کاری انجام شده است، گفت: تلاشهایی انجام گرفته است، اگر این تلاشها آنچنان که میبایست انجام میگرفت این لغزشهای آشکار و رسوا نه در زبان و نه در دبیره آن دیده نمیشد. این کاری نیست که تنها چند دانشمند بتوانند آن را به سامان برسانند؛ کاری است که برای انجام گرفتن نیاز به خیزشی فراگیر دارد. میباید زبان پایه پارسی، زبانی که رسانهها به کار میگیرند زبانی باشد به آیین، به هنجار، درست و سنجیده؛ وگرنه لغزشها به گوش رسانهها تا دورترین دهستانها راه خواهد برد و به زبان مردم خواهد رسید.
کزازی در پایان اظهار کرد: کتابهایی نوشته شده با نام «فارسی را پاس بداریم» و «غلط ننویسیم» یا دیگر نامها که در آیین نگارش درست نگاشته شدهاند، اما هنگامی تلاشها سودمند خواهد شد که از درون نگاشته دانشور به زبان فراگیر که زبان رسانه است راه بجوید. هر متنی که در رسانهها به کار گرفته میشود با خردهسنجی، باریکبینی، پروای بسیار بررسی بشود تا از لغزش پیراسته باشد. بدین سان زبان پایه پارسی زبانی خواهد شد بدان سان که هر ایرانی دلبسته به زبان نیاکانی آن را میپسندد، میجوید و به کار میگیرد.